باغ لالهزار، باغ وحش فتحعلیشاه
خیابان لالهزار در اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی اول به نوعی نماد نوگرایی ایران بود و عدهای به آن «شانزهلیزه تهران» میگفتند. این خیابان پر بود از سالنهای نمایش تئاتر، رستورانها، تجارتخانهها، خیاطخانهها، سینماها و فروشگاههایی که نام و نشانی برای خود دست و پا کرده بودند و خیلی از آنهایی که تازه به نان و نوایی رسیده بودند، در این مغازهها دست به جیب میشدند و پول خرج میکردند. اینکه نام خیابان از کجا آمده، برمیگردد به دورانی که این محدوده ضلع غربی باغ لالهزار بود؛ باغی زیبا و چشمنواز و پر از دار و درخت و سرسبز که نخستین باغ بیرون از شهر دوره سلطنت فتحعلیشاه و محمدشاه قاجار و اوایل سلطنت ناصرالدینشاه بهحساب میآمد.
درباره محدوده این باغ وسیع «مهدی قلی مخبرالسلطنه» در کتاب خاطرات و خطرات مینویسد: «لالهزار باغی بود بین خیابان لالهزار و میدانی در خیابان اسلامبول. قسمت شرقی آن را باغوحش میگفتند و خیابان لختی (سعدی) آن 2قسمت را از هم جدا کرده است. ناصرالدین شاه، لالهزار را به نود هزارتومان فروخت. تولوزان [طبیب ناصرالدینشاه] التماس کرد که نگاه بدارند که سبب لطافت شهر است، نشنیدند. در تابستان، خیابان لالهزار، هوای خنک بسیار خوبی داشت. در آن اوقات که خیابان، خوشهوا و روحافزا بود، اهالی کمتر استفاده میکردند...» خیابان لالهزار از اوایل مشروطیت تغییر کرد و نخستین مهمانخانه ایرانی به نام گراند هتل در این خیابان ساخته شد. باغ لالهزار تا مدتی «باغوحش» هم بود و در دوران فتحعلیشاه، 3فیل و یک کرگدن در آن نگهداری میشدند و طاووسی هم در آن آزادانه پرسه میزد. به دستور ناصرالدین شاه، این باغ را محل پذیرایی سفرای خارجی قرار داده بودند و توجه چندانی به آن نمیشد. پس از وقایع تنباکو، برای جبران خسارت کمپانی«رژی»، باغ لالهزار فروخته شد. باغ به فروش رسید و کمکم زمین آن شد خانه و مغازه و درختهای سر به فلک کشیده را هم بریدند. چون خانه میرزا علیاصغر اتابک در لالهزار بود، برای راحتی رفتوآمد او به خانهاش یک خط واگن اسبی از میدان سپه به لالهزار کشیدند و در نهایت 2خیابان از باغ لالهزار شاخه گرفتند که یکی همین خیابان لالهزار و دیگری هم خیابان سعدی است.