• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
چهار شنبه 21 آبان 1399
کد مطلب : 115478
+
-

تهران؛ ساعت 6عصر

گزارش میدانی همشهری از نخستین شب اجرای محدودیت ساعتی در پایتخت

تهران؛ ساعت 6عصر

حمیدرضا بوجاریان- خبر‌نگار

اولین روز اجرای محدودیت‌های ساعتی در تهران با تلویزیون‌های روشن، کاسبان ایستاده در ورودی مغازه‌ها و کرکره‌های تا نیمه پایین‌آمده آغاز شد درحالی‌که کسبه منتظر بودند کسی بیاید و به آنها بگوید که مغازه‌ها را ببندند اما بسیاری از آنها به روال گذشته کرکره‌ها را 9شب به بعد پایین کشیدند و زور پروتکل‌های مصوب ستاد ملی کرونا تنها به پاساژها و دستفروش‌ها رسید.
اولین مانتوفروشی میدان هفت‌تیر که چراغ‌ها را خاموش کرد و کرکره را تا نیمه پایین کشید کمی پایین‌تر از متروی هفت‌تیر بود. ساعت 5 و 40دقیقه صاحب مغازه به شاگردش گفت همه چراغ‌ها را خاموش کند. آن سوی خیابان و تا میانه خیابان کریم‌خان هنوز مغازه‌ها باز هستند. راننده تاکسی‌ای که مسافران مترو را از میدان هفت‌تیر به میدان ولیعصر می‌برد می‌گوید:«کرونا هیولا شده و فقط شب‌ها بیرون می‌آید و روزها که خبری از کرونا نیست.» طعنه‌ای نیش‌دار به پروتکل‌های مصوبی که کمی آن‌سوتر در میدان ولیعصر در تلویزیون‌های روشن یک مغازه جوراب فروشی زیرنویس می‌شود. احمد، صاحب مغازه لباس‌ها را پوشیده و منتظر است: «کسی به ما ابلاغ نکرده، قبلا هم ابلاغ نمی‌کردند اینطور نبوده نامه‌ای بیاید همین خبرهای تلویزیون بوده که می‌گفتند ببندید ما هم می‌بستیم. فروردین همینطور عمل کردیم الان هم گفتند 6 به بعد ببندید همه باید ببندند، ما هم می‌بندیم.» هنوز عقربه‌ها به ساعت 6عصر نرسیده‌اند، چراغ مغازه‌ها روشن است و دستفروش‌ها با وجود بارانی که تازه گرفته، بساط‌شان را پهن کرده‌اند در انتظار مشتری. رگال‌های کاپشن و گرمکن، کلاه و دستکش و بلورهای ارزان قیمت زیر نایلون‌هایی که قرار است چتری باشند برای باران، در انتظار مشتری‌اند.
خیابان ولیعصر که یکی از مهم‌ترین مراکز خرید تهران و منطقه‌ای پرتردد است در نخستین روز اجرای مصوبه جدید ستاد ملی مقابله با کرونا چند دقیقه مانده به ساعت 6عصر تغییر شکل محسوسی می‌دهد. کسبه از مغازه‌ها بیرون می‌آیند و دو به دو یا چند نفری بیرون می‌ایستند و خیابان را از بالا به پایین رصد می‌کنند. یکی از آنها محمد است، مرد میانسالی که کفش‌فروشی در حوالی مطهری دارد، به کاسب کناردستی می‌گوید: «من منتظرم ببینم کسی می‌آید بگوید ببندین؟ نمی‌آید حالا صبر کن ببین.» مشتری از راه می‌رسد: «اگر نمی‌خواهید ببندین آن کفش قهوه‌ای پشت ویترین را می‌خواستم، سایز 39.» چند دقیقه بعد درحالی‌که مشتری کفش را به‌پا می‌کند و می‌ایستد جلوی آینه، تلفن مغازه زنگ می‌زند و صدای محمد بلند می‌شود: «ما که نبستیم مشتری داریم. آره. کافه و گلفروشی بستند اما بقیه بازند. منم هستم ببینم چی می‌شه.»
ساعت 6عصر سه‌شنبه بیستم آبان که باران خیابان‌های پایتخت را نمدار کرده دو سناریوی مکرر و مشابه در بیشتر مغازه‌های راسته خیابان ولیعصر و میدان هفت‌تیر در جریان است: اول اینکه تلفن‌ها زنگ می‌خورد و کسی آن سوی خط منتظر است ببیند بقیه کرکره‌ها را پایین کشیده و رفته‌اند. و روایت دوم تجمع کسبه بیرون مغازه‌هاست و یک جمله که به کرات شنیده می‌شود: «نه بابا کسی نبسته. نگاه کن همه دارند کار می‌کنند. ببندیم کجا بریم؟»
برخی مغازه‌داران خیابان ولیعصر به همشهری می‌گویند چند ساعت قبل مامورانی به آنها گفته‌اند باید مغازه‌هایشان را ببندند اما در ساعت مقرر، خیابان ولیعصر خالی از مأموران پلیس است و مغازه‌ها همچنان مشغول کار. برخی بسته  و رفته‌اند اما تعدادشان در مقایسه با چراغ‌های روشن محدود است.
فروشنده یک مغازه کفش‌فروشی که برند نسبتا شناخته شده‌ای است، می‌گوید مغازه را می‌بندند چون نگران است که پلمب‌شان کنند. مشتری‌ها را بیرون می‌فرستد و می‌گوید: «هفته اول فروش ما کمتر می‌شود اما بعد مردم ساعت خریدشان را تنظیم می‌کنند و از این بابت نگران نیستیم.»  این واکنش کاسبی است که اداره‌کننده یک برند شناخته شده است و مشتری‌های ثابت دارد اما برای علی که یک مغازه کوچک بلورفروشی و وسایل کادویی دارد و مشتریان گذری و روزمره دارد شرایط متفاوت است: «‌ساعت6 سرچراغی ماست. امشب هم خلوت شده. مردم شنیده‌اند که مغازه‌ها بسته شده‌اند نیامده‌اند اما اگر اجبار نکنند فردا هم باز می‌کنم و می‌مانم.»

خاموشی در پاساژ‌ها
سیاست محدودیت‌های ساعتی برای هر کسی کار نکرده باشد برای پاساژها و مجتمع‌ها کارساز بوده است. دست‌کم در نخستین روز، زور مصوبه به آنها رسیده و بساط کسب و کارشان را تعطیل کرده است.
مشاهدات خبرنگار همشهری نشان می‌دهد در پاساژ علاءالدین، مأموران حفاظت پاساژ راس ساعت مقرر درهای غول پیکر فولادی پاساژ را روی هم جفت کردند تا نشان دهند تعطیلی پاساژ قطعی است.
سعید مالک فروشگاه از کسبه پاساژ علاءالدین مشکلی با تعطیلی پاساژ ندارد و معتقد است کسبه و مردم قبلا تجربه محدودیت ساعت را داشته‌اند و می‌دانند در این شرایط باید چه کاری انجام دهند: «اردیبهشت امسال هم محدودیت داشتیم. روزهای اول مردم سردرگم بودند و نمی‌دانستند باید چه کار کنند.»
او می‌گوید ساعت پیک فروش و مراجعه مشتری به پاساژ برای خرید تلفن همراه یا خدمات با تغییر ساعت کار، عوض شده است:«الان که بازار کلا کساد است. قبلا اوج فروش بین ساعت ۱۷ تا ۲۰ بود. محدودیت ساعت احتمالا زمان اوج فروش را به ۱۱ تا ۱۳ تغییر می‌دهد و ساعت ۱۵ تا ۱۸ هم ساعت اوج عصر خواهد شد.» پیگیری‌های همشهری نشان می‌دهد بسیاری از پاساژها و مراکز خرید طبق قانونی که پیش‌تر در بهار امسال هم اجرا کرده بودند ساعت کاری‌شان را به همان 6 عصر محدود کرده و رفته‌اند.

دستفروشان مشمول پروتکل شدند
ساعت کار بیشتر دستفروشان در میدان ولیعصر و هفت تیر و دیگر مراکز پرتردد مرکز شهر از 6عصر به بعد تا پاسی از شب است. بیشتر دستفروشان خود را مشمول این طرح نمی‌دانند. اکرم سال‌هاست حوالی پل حافظ تجهیزات جانبی تلفن همراه می‌فروشد و به همشهری می‌گوید شغلش جزو هیچ گروه شغلی نیست و برای همین هم قانون تعطیلی برای او و کسب و‌ کارش نیست: «دستفروشی هیچ‌وقت شغل نبوده. الانم نیست. جز شهرداری کسی با ما کاری ندارد. سد معبر نکنیم شهرداری هم کار ندارد. برای همین تعطیلی مال ‌پولدارها و مغازه‌دارهاست نه ما بدبخت بیچاره‌ها.»  اشاره اکرم به پولدارها صاحبان فروشگاه‌های بزرگی است که او نزدیکشان بساط کرده است. فروشگاه‌هایی که سر در هرکدامشان نام برندهای معروفی خودنمایی می‌کند اما با وجود دستور تعطیلی، توجهی به این دستور نکرده و دست‌کم در نخستین روز بی‌خیال محدودیت‌ها به کارشان ادامه می‌دهند. آنچه اکرم می‌گوید در گوشه دیگری از شهر بی‌معناست. ساعت 7عصر در میدان ولیعصر تهران، افرادی که خود را مأموران شهرداری معرفی می‌کنند به دستفروشان می‌گویند بساط‌شان را جمع کنند و بروند.
مشاهدات میدانی خبرنگاران همشهری نشان می‌دهد در شب اول اجرای محدودیت‌های ساعتی در تهران بسیاری از کسب و کارهایی که مشمول محدودیت فعالیت شده‌اند قانون را رعایت نکردند درحالی‌که خیابان‌های مرکز شهر به‌دلیل بارندگی و نیز محدود شدن زمان فعالیت وسایل حمل‌ونقل عمومی ترافیک کم سابقه‌ای را تجربه می‌کرد. تهران سه‌شنبه شب بیستم آبان را با بارش پراکنده پاییزی به پایان برد درحالی‌که دستفروشان رفته بودند، معابر و پیاده‌راه‌ها خلوت‌تر بود اما کرکره بیشتر مغازه‌ها بالا، چراغ‌هایشان روشن و درهایشان گشوده. بسیاری از مشاغل مشمول قانون مانند روزهای قبل در محل کار خود حضور داشتند و می‌گفتند فعلا تصمیمی برای تعطیلی ندارند. این روایتی است از نخستین شب اجرای طرح ساعتی در پایتخت که مسئولان امیدهای زیادی به آن داشتند. به‌نظر می‌رسد زور اصناف در شب اول به قانون چربید. هر چند که برخی مراکز پرتجمع مانند پاساژها که امکان نظارت بیشتر بر آنها وجود دارد تاحدودی فعالیت‌هایشان را متوقف کردند اما همچنان به‌نظر می‌رسد اجرای دقیق آنچه مصوبه ستاد ملی مقابله با کروناست به ابزارهای نظارتی بیشتری نیاز دارد.

 

این خبر را به اشتراک بگذارید