ریاست جمهوری آمریکا، منصب 200 ساله
حمیدرضا خطیبی
مقام ریاستجمهوری آمریکا که در سال 1788 و در پی استقلال مستعمرهنشینهای بریتانیا تعریفشد، نخستین رئیس حکومتی در جهان معاصر بود که علاوه بر ویژگیهایی مانند انتخابی، محدود به لحاظ زمانی (غیرمادامالعمر) و غیرموروثی بودن، به این نام خوانده میشد. پرزیدنت بهعنوان اسم فاعل فعل preside بهمعنای ریاست جایی یا جلسهای را بر عهده داشتن، برای رئیس حکومت جدید آمریکا، از سوی بنیانگذاران این کشور مورداستفاده قرارگرفت. درنظر داشته باشیم 13مستعمرهنشین (colony) پیش از استقلال، تحت قلمروی پادشاهی بریتانیا، دارای ساختار حکومتی خودمختار بودند و پس از استقلال عنوان state برای آنها بهکار گرفته شد.
حکومت جدید آمریکا در واقع، جمهوری بین این ایالتهای خودمختار بود و در عمل، فدراسیونی متشکل از حکومت/ایالتهای مستقل آمریکای شمالی. سازوکار الکترال کالج از همین جا میآید؛ این که آمریکا نه جمهوری شهروندان که جمهوری ایالتهای تشکیلدهنده آن به حساب میآید و از این رو، در جریان انتخابات ریاست جمهوری، هر ایالتی باید موضع خود را در قبال یکی از نامزدها (نامزدی که اکثریت آرای مردمی آن ایالت را به دست میآورد) مشخص کند و کل آرای الکترال آن ایالت، به این ترتیب به حساب نامزد پیروز گذاشته میشود.
با توجه به این شرایط و بدیع بودن مفاهیم و مناصب جدید حکومت جدید در آمریکای شمالی، به تدریج عنوان president در ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه به عنوان رئیسجمهور و مقام ریاستجمهوری برگردانده و تثبیت شد.
پس از تشکیل آمریکا، ژنرال جورج واشنگتن، فرمانده ارتش قارهای (عنوان مورد استفاده برای ارتش استقلالطلبان از بریتانیا) با توجه به جایگاه رهبری و تجارب نظامی-سیاسی و کاریزمای بسیار، به عنوان رئیسجمهور برگزیده شد. هر دوره ریاست، چهار سال تعیین شده بود. در پایان دومین دوره، واشنگتن اعلام کرد دیگر عهدهدار این مقام نخواهد شد و از جمله دلایل این اقدام خود را پرهیز از شائبه یا احتمال مادامالعمر شدن و دیکتاتوری جایگاهش برشمرد. واشنگتن پس از پایان دومین دوره ریاست خود، به مزرعهاش بازگشت و در نهایت به عنوان یک دولتمرد (stateman) طرف مشورت یا ارجاع قرار میگرفت. از آن زمان، سایر روسای جمهور آمریکا به احترام و تبعیت از این سنت جورج واشنگتن، در نهایت پس از دو دوره چهار ساله از مقام خود کناره میگرفتند. در دهه بحرانی 1930، در بازه زمانی بین دو جنگ جهانی و اوج بحران اقتصادی موسوم به «رکود بزرگ»، با توجه به شرایط به شدت بیثبات آمریکا و جهان، فرانکلین روزولت و دیگر دولتمردان و سیاستمداران به مصلحت دیدند سنت واشنگتن به طور موقت نادیده گرفته شود و چنین بود که روزولت برای سومین و حتی چهارمین بار در انتخابات شرکت کرد و به پیروزی رسید. هرچند در ابتدای چهارمین دوره ریاست جمهوریاش، در پی کهولت سن درگذشت و جایش را به هری ترومن جانشین خود داد. پس از آن دوره و با بازگشت ثبات سیاسی، کنگره سنت واشنگتن را به صورت قانون درآورد (متمم 22 مصوب 1951) و اینک رئیسجمهور در پایان دومین دوره تصدیاش، به لحاظ قانونی از حضور دوباره در کاخ سفید منع شده است.
رئیسجمهور آمریکا رئیس حکومت (Head of State)، رئیس دولت یا قوه مجریه (Head of Government) و فرمانده کل قوا (Commander-in-chief) محسوب میشود. این که چه کسی این مقام را در انتخابات به دست آورد، با توجه به آن که آمریکا در حال حاضر بزرگترین اقتصاد جهان است، بزرگترین ماشین نظامی جهان را دارد، و برخوردار از نفوذ سیاسی و قدرت سخت و نرم قابل ملاحظهای است، مورد توجه دیگر کشورها نیز قرار دارد.
شرایط رئیسجمهور آمریکا
رئیسجمهور آمریکا باید دارای شرایطی باشد، شامل:
1.شهروند طبیعی آمریکا باشد (به این معنا که در قلمروی آمریکا به دنیا آمده باشد یا در مکانی به لحاظ رسمی تحت مالکیت آمریکا از والدینی آمریکایی)؛
2.حداقل 35سال سن داشته باشد؛
3.دستکم بهمدت 14سال ساکن آمریکا بوده باشد.
این افراد فاقد شرایط ریاستجمهوریاند:
1.کسی که دو دوره بهعنوان رئیسجمهور خدمت کرده باشد؛
2.کسی که بهخاطر سابقه محکومیت (بهطور خاص استیضاح قبلی) از سوی سنا فاقدصلاحیت تشخیص داده شود؛
3.کسی که سوگند وفاداری به قانون اساسی خورده باشد و بعد علیه آمریکا اقدام کند. برای احراز این عدمصلاحیت به دو،سوم آرای هر کدام از دو مجلس (سنا و مجلس نمایندگان) نیاز است.