ماشینی که ضربالمثل شد
ژیان ماشین نمیشه، باجناق فامیل
امیر حمیدی نوید
در سال1347 نخستین محموله خودروهای دایان فرانسوی به ایران رسید. ایرانیها نام دایان فرانسوی را «ژیان» گذاشتند. ژیان ماشین ارزانی بود و هر ژیانسواری طبیعتا بیپول. ژیان سوژه همیشگی کاریکاتوریستها نیز بود؛ شتابش کم بود و در سربالاییها به مشکل میخورد؛ اما لذت سواری گرفتن از آن با کمک فنرهای بزرگ و ترمز دستی کنار فرمان که کشیدن گاه و بیگاه آن موجب خنده و هیجان سرنشیان عقبی میشد، تجربهای نبود که بشود بهراحتی از کنارش گذشت. تولید ایرانی این خودرو در شرکت سهامی سیتروئن ایران (سایپای کنونی) آغاز و مدلهای «ژیان مهاری» و «ژیان پیکاب» (وانت اتاقدار) روانه بازار مصرف شد. این وسیله خیلی زود بهعنوان وسیلهای برای کسب و کار رانندههای کمبضاعت دراطراف بازار تهران بهکار گرفته شد. ژیان در واقع رقیب پیکان بود که در ایرانخودرو تولید و عرضه میشد. این خودرو در نخستین عرضه با نرخ 12هزار تومان قیمتگذاری شد و توانست در مقابل پیکان 17هزار تومانی بازار خودروی دهه 40 را به زیر چرخهایش بگیرد و در همان سالها بود که هر کسی میتوانست با پرداخت 1500تومان پیشقسط، در دفتر یکی از نمایندگیهای فروش در خیابان فردوسی شمالی ژیان سوار شود. و اینگونه بود که خیلیها توانستند لذت داشتن ماشین شخصی را بچشند، هر چند تعدادی از هنرمندان چهره آن زمان که توانایی خرید ماشینهای آمریکایی داشتند ژیان را برای سوار شدن انتخاب کردند تا شاید بیشتر به چشم بیایند. ژیان در 3رنگ زرد، سبزلجنی و قرمزگوجهای عرضه میشد که رنگ قرمز آن در بین جوانها علاقهمندان بیشتری پیدا کرد. سیتروئن که تولید این نوع اتومبیل را در سال1967 شروع کرده بود، در سال1983 پایان داد و در ایران هم از همان حوالی سالهای بعد از انقلاب ژیان بهدلیل تولید نشدن و اقتصادی نبودن خرید دست دوم آن از چرخه مصرف خارج شد. ژیانی که به سرعت محبوب شده بود به همان سرعت هم کنار گذاشته شد و ذکرش که سر از شوخیهای کوچه بازاری سر درآورده بود برای همیشه ماندگار شد. در جامعه ایرانی شاید کمتر بتوان تکه کلامی را یافت که یک وسیله چهارچرخ در تعیین شکل روابط خانوادگی نقش داشته باشد. ژیان ماشینی بود که این کار را به خوبی ایفا کرد. این خودروی کم خرج و کم مصرف که در اواخر 1340شمسی وارد بازار خودروی ایران شده بود خیلی زودتوانست در بین قشر متوسط به پایین جامعه طرفدارانی برای خود دست و پا کند؛ و در کمتر محفلی امکان داشت با ژیان سوارها شوخی نکنند؛ که معروفترین آن همین بود که میگفتند «ژیان ماشین نمیشه، باجناق فامیل» که اشارهای ضمنی داشت به اختلاف طبقاتی و نشاندهنده شکل و شمایل رفتوآمدها بین خانوادهها در جامعه شهری آن زمان نیز بود.