نبردی نو در پیش است
سید محمد فخار- روزنامهنگار
نخست- نبرد نابرابری است. اینسو جان ضعیف آدمیزاد و آنسو کرور کرور ذرات سمی. اینسو کودک و جوان و میانسال و پیر، آنسو سرفه و نفستنگی و سرطان و مرگ. تا همینجای روزگار هم به لطف وسعت احتمالات زنده بودهایم. اینکه در بحبوحه 7ماه جولان کرونا، اینکه در کوران انواع گرانیها و استرسها و قسطهای معوق، اینکه در سایه زلزلهای که بسیار به ما نزدیک است، اینکه با یک باران 20میلیمتری بهاری ممکن بوده شهرمان را آب ببرد، همینکه زندهایم، کار بزرگی کردهایم و دستمریزاد داریم. حالا اما نبردی نو در پیش است. نبردی که سالهاست نفس میساید و عمر میکاهد.
دوم- بیش از 10سال است که مردمان شهر بیم جان دارند. تا پیش از هجوم «ازن» به هوا، بهار و تموز دم میگرفتیم تا برای پاییز و زمستان بازدم کم نیاوریم. اما حالا 3سالی میشود که در روزهای گرم هم باید با سنگینی ریه دست و پنجه نرم کنیم. هرچه بوده را بهخیر گذراندهایم اما شرش پیشروست. فصل آلودگی هوا چند روزی میشود که در شهرهای بزرگ کشور کلید خورده و هزاران تن آلایندههای احتراقی انتظارمان را میکشند و چه صبورند این ذرات معلق سمی. آنقدر به انتظار مینشینند تا باد و باران، یک روز را مرخصی بگیرند. آنروز جشنشان است. ستونهای سرخ اندازهگیری دود را فتح میکنند و به پیر و جوان رحم ندارند.
سوم- طبق اعلام مسئولان، از شنبه قرار است زدن ماسک از «در منازل» اجباری شود؛ چه اصطلاح آشنایی. سالهای سال است که آلودگی هوا تا آخرین مرزهای ممکن تاخته و مردمان شهرهای بزرگ را از «در منازل» به هجوم دود و سرفه مهمان کرده است. کرونا برای مردمان شهرنشین فقط یک تلنگر است؛ اینکه یادشان نرود این بیماری نفسگیر درست مثل آلودگی هوا خطرناک و نفسگیر است. تنها با این تفاوت که آلایندههای جوی نهفقط یک ویروس که صدها بیماری مغزی و قلبی و ریوی و نقص ایمنی بهدنبال دارند.
چهارم- همه نبردهای نابرابر دنیا یک پیروز دارند و یک شکستخورده. اما نبرد شهرنشینان با آلودگی هوا پیروزی ندارد. یکطرف این نبرد ریه آدمی است و طرف دیگرش ذرات معلقی که یکهزارم میلیمتر اندازه دارند. با تنفس چنین ذراتی، هجوم آنها به تن آدمی شروع میشود و چنان به عمق دل و جان مینشینند که در هر بخش رسوب کنند و جمعشان جمع شود تا آن عضو را پذیرای بیماری کنند. اگر آن عضو، حیاتی باشد نبرد تا مرگ هم ادامه مییابد و پس از آن اثری از آن ذرات نیز باقی نخواهند ماند.
پنجم- برای این نبرد سالها آماده نبودهایم. سالهاست خودروهای فرسوده را از رده خارج نکردهایم. سالهاست کامیونهای 40ساله را رها کردهایم تا هرچه اگزوزشان میخواهد، سرطان در شهر پراکنده کند. برای چالش معاینهفنی، سالهاست کاتالیست اجارهای میگیریم و سالهاست موتورسیکلتهای کاربراتوری را به بهانه حمایت از قشر ضعیف آزاد گذاشتهایم. کاش امسال دستکم مقابل یکی از این بلاهای مرگآور، قد علم کنیم.