محمدرضا عمادی ـ سرپرست سابق فدراسیون جودو
درباره شکایت فدراسیون جودوی ایران علیه فدراسیون جهانی جودو، سعید مولایی و جناب آقای ویزر رئیس فدراسیون جهانی، 3سؤال مطرح است.
1ـ آیا طرح دعوی توسط فدراسیون اقدامی صحیح بوده است؟
2ـ آیا درصد موفقیت (برنده شدن) در این دعوی مورد مداقه لازم قرار گرفته است؟
3ـ درصورت عدمموفقیت در دادگاه بینالمللی CAS چه عواقبی قابل پیشبینی است؟
بهعنوان یک وکیل دادگستری، دفاع و احقاق حق را فقط از منظر تمسک جستن به مراجع قانونی ذیصلاح نمیبینم چون طرح دعوی را تنها مسیر رسیدن به نتیجه مطلوب ندیدهام، بارها دیدهایم که صرف طرح دعوی و شکایت الزاماً نمیتواند به منزله رعایت تمام و کمال حقوق موکل باشد و گاهی مضاری در پی دارد. صلاح بر این است که جوانب کار به دقت مورد مداقه قرارگرفته و شرایط حاکم بر موضوع سنجیده شود تا بیش از پیش حقوق موکل تضییع نشود.
در موضوع این بحث، ابتدا مرجع صالح به رسیدگی به شکایت فدراسیون جودو، دادگاه بینالمللی ورزشی CAS را مورد بررسی قرار میدهیم. مرجع مستقلی مستقر در شهر لوزان کشور سوئیس که برای حلوفصل اختلافات مربوط به ورزش از طریق داوری و یا میانجیگری تاسیس شده است. به استناد مدارک موجود در IOC هدف از تشکیل و تاسیس این دادگاه در سال1984تشکیل محلی بوده تا دعاوی مربوط به ورزش توسط اشخاص کاملا متخصص در حداقل زمان رسیدگی و با هزینه دادرسی کمتر بررسی، شنیده و تصمیم گرفته شود. نتیجتا سهولت و تسریع در رسیدگی و امر تخصصی بودن کاملا لحاظ شده است و قوانین CAS نیز بهنحوی تنظیم شده تا نیازهای جهان ورزش کنونی را پاسخگو باشد. پس آرای صادره از CAS با وجود امکان بررسی مجدد (تجدیدنظرخواهی) در دیوان فدرال سوئیس در مدتزمان کوتاهی قطعی میشوند و امکان اعتراض دیگری برای طرف بازنده در دعوی متصور نیست.
معتقدم که در بطن فاکتورهای فوقالذکر، یک هدف نهفته بوده و هست و آن هم صیانت از حقوق ورزشکار است، چراکه در جهان قهرمانی و ورزش «زمان» مسئله مهمی است. عمر ورزشی یک ورزشکار حرفهای مسئله حائز اهمیتی است. ورزشکاران حرفهای فقط در طول چند سال محدود از لحاظ جسمی و فیزیک و قدرت بدنی توانایی بهدست آوردن دستاوردهای ورزشی را دارند و اگر آن زمان طلایی تحتتأثیر قرار بگیرد و یا از دست برود در واقع با سرنوشت ورزشی یک انسان بازی شده است. به همین نظر است که مسائل مربوط به ورزشکاران و کلیه دعاوی فیمابین ورزشکار و فدراسیونها نیز در این دادگاه خاص رسیدگی میشود تا از اطاله زمان در دادگاههای داخلی کشور مربوطه جلوگیری شود و توسط متخصصین هر حرفهای بنا به مورد در کوتاهترین زمان ممکن رسیدگی میشود. اما مسئله تعلیق موقت فدراسیون جودوی ایران فقط مسئله یک ورزشکار نیست بلکه سرنوشت ورزشی هزاران جودوکار در کشور مطرح است، نتیجتا نمیبایست با رویکرد صرفا حقوقی به مسئله توجه میشد و متأسفانه با وجود اعلامنظر اینجانب به مدیران مسئول مبنی بر توجه بیشتر به صلاح جودوی کشور و اقدامات لازم در این زمینه، وقعی نهاده نشد و با مورد کاملا غیرحرفهای برخورد شد و طرح دعوی در CAS صورت گرفت.
معتقد بودم و هستم که طرح دعوی و قراردادن فدراسیون جودو دروضعیت صرفا قانونی در دادگاه بینالمللی ورزشی به نفع ما نبود. زیرا، اولا فرصت حلوفصل مسئله بهصورت مذاکره با مطرح کردن مسئله مهم پذیرفتهشده در جوامع بینالمللی که همان موضوع اعتقادات مذهبی، فرهنگی و کشوری ورزشکار در زمان رویارویی با حریف خود در مسابقه و تصمیم بر انجام مسابقه یا انصراف از آن است، از دست رفت؛ و هرچند در جلسه رسیدگی 27شهریور داوران هیأت به فدراسیون مهلت یکماهه اعطا کردند تا بتوانند از طریق دیگری به جز پیگیری شکایتشان مسئله را حلوفصل نمایند که بهنظر من این اقدام داوران نیز اعطای فرصتی دیگر در راستای صیانت از سیاست کلی CAS است. لذا بهتر است از این آخرین فرصت به نحو احسن بهرهبرداری شود وگرنه دور ازذهن نیست که رأی دادگاه CAS پس از پایان زمان یکماه اعطاشده علیه فدراسیون جودو اصدار یابد و نتیجه آن محرومیت کلیه جودوکاران کشور از شرکت در مسابقات جودو در جهان خواهد بود. و ثانیا چه بسا این موضوع به رشتههای دیگر کشور که قبلا با مسئلهای مشابه از دید جامعه بینالمللی روبهرو شده بودند، تسری یابد. حاصل کلام اینکه درصورت بروز این اتفاقات آیا به نتیجه مطلوبمان خواهیم رسید؟ یا شرایط را وخیمتر کردهایم؟
یکشنبه 13 مهر 1399
کد مطلب :
112122
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/L90LA
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved