باورش سخت است، اما تا روز 12خرداد1286 شمسی قانون خاص و کامل و دقیقی برای اداره شهرها وجود نداشت. اینکه گفته میشود قانون دقیقی نبود، یعنی قانونی که رویه مشترکی برای نگهداری شهرها باشد وجود نداشت.
قوانین شهرها را حاکمی تعیین میکرد که بیشتر اوقات از سوی حکومت مرکزی انتخاب میشد. این حکومت مرکزی هم یعنی شاه یا سلطان. این حاکم هم کسی را برای انتظامات شهر، پاکیزگی و نگهداری و نظارت بر قیمتها و اصول مذهبی در شهرها میگذاشت که در هر دوره تاریخی یک نام داشت؛ یک زمان داروغه و زمان دیگر محتسب و زمانی دیگر کلانتر؛ قاعدهای که شهرهای بزرگ و بهخصوص پایتخت هم از آن مستثنا نبودند و این بیقانونی مشکلات زیادی را بهوجود میآورد.
این سبک اداره شهرها حداقل تا زمان به سلطنت رسیدن ناصرالدینشاه ادامه داشت. وقتی ناصرالدینشاه تاج سلطنت بر سر گذاشت یکی از نخستین برنامههایی که از آن حمایت کرد سیستم اداره شهرها بود؛ برنامهای که ابتکار میرزا تقیخان امیرکبیر بود. امیرکبیر نهادی به اسم احتسابیه را راه انداخت و شخصی به اسم کلانتر را برای اداره آن منصوب کرد. در تهران کلانتر زیرنظر مستقیم شاه کار میکرد و وظیفه رسیدگی به کارهای شهر را داشت. این کارها عبارت بود از: نظارت بر ساختوسازهای شهری، رسیدگی به نظافت شهر، کنترل آب شهر و آبرسانی به آن، کنترل ذخیرههای خوراکی شهر بهخصوص در زمان قحطیها و خشکسالی، ایجاد قوانین بهداشتی در شهر و ایجاد قرنطینه در زمان شیوع بیماریهای واگیردار، ایجاد انتظامات در شهر و حراست از دروازههای شهر و... . امیرکبیر، میرزا محمودخان کلانتر را بهعنوان سرپرست احتسابیه انتخاب کرد. او حدود 20سالی در این سمت بود. اما در شورشی که همزمان با قحطی بزرگی در تهران روی داد مورد غضب شاه قرار گرفت و آنقدر کتک خورد تا درگذشت. بعد از میرزا محمودخان، چراغعلیخان سراجالملک و علیآقا آشتیانی بهعنوان رئیس احتسابیه انتخاب شدند. در این دوره با پیشنهاد دکتر تولوزان – پزشک فرانسوی مخصوص ناصرالدینشاه – ادارهای به اسم دارالصحهعمومی راهاندازی شد که در کنار احتسابیه، نظارت بیشتری بر بهداشت در شهرها داشت. در این دوره گروهی از روشنفکران فرنگرفته دست به انتشار رسالههایی در نقد وضع شهرها و وضعیت نامناسب احتسابیه زدند.
ناصرالدینشاه در دومین سفرش به فرنگ و دیدن وضعیت اداره شهرهای فرنگی تصمیم گرفت تغییراتی در نحوه اداره شهرها بهوجود آورد و فردی به اسم کنت دمنت فرت را از اتریش با خود آورد. مسیو کنت قرار بود اداره پلیس را تشکیل دهد؛ پلیسی که اداره شهر را نیز برعهده میگرفت. او کتابچهای درباب وظایف اداره شهر نوشت که به کتابچه قانون کنت معروف شد. مهمترین درآمد احتسابیه از عوارض خدمات شهری بود و باقی از سوی حکومت تامین میشد. اداره احتسابیه بعد از چندبار دست بهدست شدن بهدست میرزا عباس مهندسباشی سپرده شد که نخستین مهندس تحصیلکرده در ایران بود. او تصمیم داشت با خیابانکشیهای جدید، شکل و شمایل تازهای به تهران بدهد. اما آنطور که مجدالاسلام کرمانی نوشته چون مردم طماع میخواستند از عرض و طول خیابانها بدزدند و برای خودشان دکان و مستغلات بسازند، مانعش شدند.
بعد از مهندسباشی، تقیخان احتسابالملک به ریاست احتسابیه درآمد و ادارههای جدیدی ازجمله تنظیفه به آن افزوده شد. در این دوره در شهر چراغ نفتی نصب شد.
احتسابیه در آستانه مشروطه به کریمآقا منظمالسلطنه معروف به مختارالسلطنه سپرده شد. از مختارالسلطنه بهعنوان سختگیرترین مدیر احتسابیه نام بردهاند. او کوشش زیادی برای شوسه کردن و سنگفرش خیابانهای تهران و پاکیزگی شهر کرد. اما اختلافش با آصفالدوله حاکم تهران باعث برکناری او شد. تا زمان امضای فرمان مشروطه چند مدیر احتسابیه به این اداره آمدند و وزارت نظمیه هم از احتسابیه جدا شد. مشروطه و مجلس شورای ملی فصل تازهای برای اداره شهرها رقم زدند که بستر تولد نهادی شهری به نام بلدیه شد که در روزگار جدید به شهرداری میشناسیم.
دو شنبه 14 مهر 1399
کد مطلب :
112061
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved