
مطبوعات در تعلیق
وقایعنگاری مطبوعات در میانه 25تا 28مرداد 1332

هیچکس نمیدانست چه رخ میدهد؛ گویی همهچیز در تعلیق بود و روزنامهها نمیتوانستند آنچه پیشرویشان است را پیشبینی کنند. اساسا وقایع و اخبار به قدری با سرعت در جریان بود که از همهچیز شتاب گرفته بود؛ حتی از خود زمان و مکان وقوعش! «زندهباد» و «مرده باد» در فاصله۳ روز 25تا 28مرداد از طنزهای تاریخ معاصر ایران است؛ جایی که بازیگران معرکه کودتا در آن تابستان داغ تهران نمیدانستند به کدام سمت روند. حتی خود مصدق و شاه نیز بیعمل و مستاصل شده بودند. مصدق گرچه توانسته بود موج اول کودتا را مهار کند و شرایط را به نفع خود تغییر دهد اما کودتاچیان نیز در مخفیگاه خود به فکر موج دومی بودند که بتوانند آن را محقق کنند. شاه از بغداد به اروپا رفته و در رم در هتلی بیامید به آینده نامعلومی فکر میکرد؛ در حساب ذهن او به گفته ثریا، همسرش بازگشت به کشور و دوباره شاهشدن درصد کمی داشت. از سوی دیگر در تهران مطبوعات به ۲گروه مخالف صددرصد شاه و مطبوعاتی در میانه و متمایل به مصدق تبدیل شده بودند.
روزنامه اطلاعات به مدیریت عباس مسعودی در روز 25مرداد بعد از شکست کودتای نصیری اخبار و گزارشهای خبری را از کودتا منتشر کرد و با تیتر کودتای نظامی در تهران بلااثر شد تنها اخبار آن را پوشش داد. البته اطلاعات اعلام کرد که به فرمان شاه، زاهدی نخستوزیر شده است. اطلاعات با احتیاط خود تیتر روز 26مردادش را به میتینگ میدان بهارستان همراه با عکس سخنرانی فاطمی اختصاص داد اما تنها با عنوان مجسمههای شاه به زیرکشیده شد و انتشار عکسش، این موضوع را بازتاب داد.
اطلاعات البته روز بعد در سرمقالهای بینام، کودتا را تقیبح کرد و ضدآن نوشت که اقدامی ضدشاه تلقی میشد. اطلاعات در روز 28مرداد منتشر شد و بهنظر میرسد که با توجه به حمله به دفاتر روزنامهها از این مسئله بینصیب نمانده؛ با این حال در روز 31مرداد پس از بازگشت شاه به ایران به استقبال او رفت تا باقی بماند.
روزنامه شورش کریم پورشیرازی، یک روز قبل از کودتا در تیتری کوتاه از کشف توطئه کودتای جدید سخن گفت. بهنظر میرسد که این آخرین شماره شورش است که بهشدت ضدشاه و دربار بود. کریم پورشیرازی البته بعد از کودتا دستگیر شد و گفته میشود پس از شکنجه در زندان و تحقیر و توهین بسیار ازجمله گذاشتن پالان الاغ به گردهاش توسط سربازان ارتش و سوارشدن بر او در نهایت در سلولش به آتش کشیده شد.
روزنامه باختر حسین فاطمی، وزیر امورخارجه مصدق و از مخالفان سرسخت شاه و دربار بعد از شکست کودتا در هماوردخوانی با مخالفین و شاه، تندترین شعارها را در روزنامهاش منتشر کرد. باختر امروز در فردای کودتا نوشت که «قرار بود 5صبح امروز مصدق، فاطمی و ریاحی را اعدام کنند.» باختر امروز در سرمقالهای تند نوشت که «این دربار شاهنشاهی روی دربار فاروق را سفید کرد.» فاطمی در سرمقالهای تند از شاه انتقاد کرد و او را با ملک فاروق، برادر همسر سابق محمدرضا پهلوی که نزد جهانیان به فساد اشتهار داشت، مقایسه کرده است. باختر امروز در 26مرداد بار دیگر در سرمقالهای بسیار تند با عنوان «خائنی که میخواست وطن را به خاک و خون بکشد فرار کرد...» از شاه و خانوادهاش انتقاد شدیدی کرد. باختر پیشنهاد داد که «حالا که مجسمههای شاه پایین کشیده شد، پرچم سه رنگ ایران را به جایش نصب کنند».
باختر امروز یکبار دیگر و برای آخرین بار در روز سهشنبه 27مرداد 1332منتشر شد و در خبری عنوان کرد که «معلوم نیست که آیا دکتر مصدق خود را بهعنوان رئیسجمهور اعلام خواهد کرد یا اینکه فرد دیگری را به این سمت منصوب میکند...» این خبر از آنجا اهمیت دارد که در واقع مقدمهای برای خلع سلطنت و اعلام جمهوری توسط مصدق و یارانش قلمداد میشد؛ موضوعی که با توجه به سوابق تاریخی هنوز معلوم نیست؛آیا واقعا در فکر و اندیشه مصدق اعلام جمهوری وجود داشته است یا خیر؟!
باختر امروز در روز 28مرداد به آتش کشیده شد و دکتر حسین فاطمی نیز مخفی شد تا چندماه بعد دستگیر، محاکمه و اعدام شود.