آپادانا، کاشانه هنرهای زیبا
واژه گالری، با شکلگیری گالری آپادانا وارد هنر ایران شد
معراج قنبری
جریان هنر معاصر ایران در یک قرن اخیر، با یک واژه ساده گره خورده است. کلمه گالری که در ظاهر ساده اما پُرمعنا و پیچیده است. پیشینه پیدایش گالری در ایران به روزگار صنیعالملک در حدود ۱۶۰ سال پیش باز میگردد. پس از گذر سالهای بسیار و تلاشهای فعالان عرصه هنرهای تجسمی در انجمنهای فرهنگی، آتلیهها، مغازهها و... نخستین گالری رسمی در ایران به معنای امروزیاش، در سال ۱۳۲۸ تاسیس شد. محمود جوادیپور با همکاری حسین کاظمی و امیرهوشنگ آجودانی، با هزینههای شخصی 5 باب مغازه را در نبش شمال شرقی خیابان بهار، خیابان شاهرضا به «آپادانا، کاشانه هنرهای زیبا» اختصاص دادند. آپادانا در تقابل با انستیتوهای خارجی و با هدف ارائه آثار هنرمندان ایرانی شکل گرفته بود. در روز دوم مهرماه ۱۳۲۸، این گالری با نمایش آثاری از حسین کاظمی، جلیل ضیاءپور، محمود جوادیپور و احمد اسفندیاری اعلام وجود کرد. پوستر نخستین نمایشگاه در این گالری، نخستین پوستر برای یک نمایشگاه تجسمی و نخستین پوستر یک گالری در تاریخ طراحی گرافیک ایران به شمار میرود.
سیدعمادالدین قرشی در مقاله «از کاشانه تا تالار» در شماره نهم نشریه «آنگاه» مینویسد: «پس از افتتاح گالری کلاسهای آموزش نقاشی (با تدریس جوادیپور و کاظمی) و نمایش فیلم - با موضوعهایی همچون زندگی هنرمندان، نمایشگاههای هنری و مجموعه آثار موزههای مشهور جهان - نیز به برنامههای گالری اضافه شد. نمایش اسلاید، برگزاری جلسههای سخنرانی و اجرای موسیقی (رسیتال پیانو، ویولنسل، کلارینت) از سایر فعالیتهای فوق برنامه این مرکز بود.»
جنجالها از همان نخستین نمایشگاه آغاز شد. رویدادهای این گالری زیر ذرهبین منتقدین بسیاری ازجمله جلالآل احمد بود. از طرفی این گالری بارها مورد هجوم مخالفان نوگرایی در هنر قرار گرفت و روزهای پُر فراز و نشیبی را از سر گذراند.
محمود جوادیپور در گفتوگو با فاطمه شاهرودی در سال۱۳۸۶ میگوید: «قصد اصلیام این بود که بهتدریج فعالیتهای آپادانا را گسترش دهم و آن را تبدیل به یک آکادمی کوچک کنم. مرکزی برای تجمع هنرمندان که بتوان شرایط و امکاناتی که در دانشکدهها و مراکز دیگر فراهم نبود را در آن ایجاد کرد. امکانات و فعالیتهایی مانند دادوستدهای هنری با موزهها و مراکز دانشگاهی مختلف دنیا در زمینههایی چون آموزش هنر، برگزاری سخنرانی و نمایش فیلم، معرفی هنرمندان ایرانی و برگزاری نمایشگاههای هنری در کشورهای دیگر، دعوت از هنرمندان خارجی و معرفی آخرین دستاوردهای هنری معاصر و جذب کمکهای مالی. درواقع هدف ما این بود که فعالیتهای هنری از محدوده کوچک خود در آن زمان فراتر رود.»
گالری آپادانا یک سال بیشتر دوام نیاورد. عمر کوتاه و پُرحاصلی داشت. یک حادثه تلخ تاریخی باعث پایان یافتن فعالیتهای این مرکز شد.
سیدعمادالدین قرشی در همان مقاله اضافه میکند: «اواخر فروردین۱۳۲۹، رضا جورجانی، منتقد هنری و استاد دانشگاه، سخنران مدعو در گالری آپادانا با موضوع «هنر و هنرمند» بود. در این روز جمعیت زیادی در گالری حضور داشت و عدهای نیز بهدلیل کمبود صندلی در اطراف سالن ایستاده بودند. جورجانی در صحبتهایش ضمن تأکید بر کمالجویی هنرمندان واقعی به این نکته اشاره کرد که آنها معمولا از آثار هنری خود راضی نیستند و حتی گاهی اوقات پس از اتمام کار مایلند که آن را بهنحوی از بین ببرند تا اثری کاملتر خلق کنند. سپس جورجانی برای انتقال بهتر مقصود خود یک رباعی از خیام خواند. پس از اتمام رباعی، جورجانی لیوان را برداشته و جرعهای آب نوشید. ناگهان لیوان از دستش رها و او نیز نقش بر زمین شد. چند تن از مدعوین که پزشک بودند به سویش شتافتند، اما پس از معاینه مرگ او را اعلام کردند. پس از این حادثه غیرمنتظره، آپادانا برای مدت کوتاهی به کارش ادامه داد، اما گردانندگان آن دیگر تمایلی به ادامه فعالیتهایشان در این مرکز نداشتند. آپادانا به طور موقت تعطیل شد تا در جایی دیگر کارش را از سر گیرد، اما در عمل این اتفاق دیگر رخ نداد.»
این مکان تاریخی - بهعنوان نخستین گالری رسمی و خصوصی در ایران - سرنوشت غمانگیزی داشت. مکانی که امروز به مغازهای برای فروش لباس و سیسمونی بچه تبدیل شده است. برای مطالعه بیشتر درباره گالری آپادانا، میتوان به کتاب «تحولات تصویری هنر ایران» نوشته سیامک دلزنده رجوع کرد.
نگاهی به زندگی محمود جوادیپور
محمود جوادیپور از پیشگامان هنر نوگرا و طراحی گرافیک ایران، ۱۳ شهریور ۱۲۹۹ در تهران متولد شد. ابتدا در دبستان سلطانی و سپس در دبستان علامه تحصیل کرد و در سال۱۳۱۲ گواهینامه ششم هنرستان صنعتی ایران و آلمان (تهران) را در رشته آهنگری و ماشینسازی دریافت کرد. در هنرستان، نیما یوشیج، معلم ادبیات او بود. این هنرمند در سال۱۳۲۰ در آزمون ورودی دانشکده هنرهای زیبا (دانشگاه تهران) که بهتازگی تاسیس شده بود پذیرفته شد و از دومین گروه هنرجویان رشته نقاشی این دانشکده به شمار میرفت. او در این دوره با لیلی تقیپور، احمد اسفندیاری، عبدالله عامری و چند نفر دیگر همکلاس شد. این هنرمند در سال ۱۳۲۲ بهعنوان طراح گرافیک در چاپخانه بانک ملی استخدام شد. نخستین کتاب چاپ چهاررنگ در این چاپخانه، توسط او طراحی و چاپ شد. او در سالهای فعالیتش به تصویرسازی برای کتابهای درسی، شعر و داستان نیز میپرداخت. دیگر حوزهیکاری او طراحی نشانه (لوگو) برای مراکز و سازمانهای مختلف بود. از این بین میتوان به نشانههای «بنگاه ترجمه و نشر کتاب»، «بانک توسعه تعاون»، «گالری آپادانا»، «انتشارات خورازمی» و «شرکت ملی نفت ایران» که توسط او طراحی و اجرا شده اشاره کرد. جوادیپور سالها به تدریس در هنرستانها و دانشگاههای مختلف ایران پرداخت. نقاشی نیز در کنار گرافیک برای او بسیار جدی بود و آثار ارزندهای را در این زمینه از خود به یادگار گذاشت. او سرانجام در پنجم آذرماه ۱۳۹۱ در آلمان درگذشت.