«زوار» به تهران میآید
از دهه 20 تا روزگار ما
ندا زندی
انقلاب مشروطه پایان گرفته بود اما خشم حاکمیت نه! آزادیخواهان باید میان ترک اندیشه یا تبعید خودخواسته یکی را انتخاب میکردند. حاج نوروزعلی هم که به سبب حرفه کتابفروشی با اندیشههای آزادیخواهانه آشنا بود و فعالیتهای سیاسی داشت، ناچار قصد عزیمت به مشهد کرد و نام خانوادگی «زوار» را برگزید. در همانجا بود که کتابفروشی «زوار» را تاسیس کرد و منشا چاپ کتب ارزشمند بسیاری شد. پسرش، حسین زوار که به مطالعه تاریخ و ادبیات ایران علاقهمند بود و اندیشههای بسیاری برای حفظ میراث گرانبهای پدر در سر داشت، به کار کتابفروشی ادامه داد و چاپخانه «زوار» را نیز راهاندازی کرد.
«هستی از نظر عرفان و فلسفه»، «شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا»، «المشاعر» و «تمرکز قوای دماغی» و بسیاری از کتب درسی از جمله آثار طبعشده در دوران حیات حسین زوار هستند.
شفیعی کدکنی طی مقالهای در مجله بخارا درباره کتابفروشی های مشهد، زوار را اینچنین به یاد میآورد: «اگر مسیر ارگ را به سمت شمال حرکت میکردیم میرسیدیم به دو کتابفروشی مهم دیگر: یکی کتابفروشی زوّار و دیگری کتابفروشی مروّج... به آنجا رفت و آمد چندانی نداشتم. تصور میکنم بیشتر فروشنده کتابهای درسی و دبیرستانی بودند زیرا در نزدیکی دو تا از دبیرستانهای بسیار مشهور شهر ما بودند: فیوضات و شاهرضا».
حسین زوار در سال 1322 انتشارات «زوار» را در خیابان باب همایون تهران تاسیس کرد و مدیریتش را به پسرش «اکبر» سپرد. مطابق آنچه در منابع موجود است، پس از مرگ حسین زوار در سال 1359، «کتابفروشی زوار و پسران میان ورثه تقسیم شد. از ۹ فرزند حسین، پسر ارشدش اکبر در تهران ماند و ۳ فرزند دیگرش یعنی مجتبی، مقتدی و مریم هم جداگانه و با اسامی دیگری کار چاپ و کتابفروشی را ادامه دادند و هنوز هم در مشهد فعال هستند. فرزند ششم حسین یعنی مصطفی هم چاپخانه زوار را سرپا نگه داشت». احتمالا کتابهای «از صبا تا نیما» (در دو جلد) و دنباله آن، یعنی «از نیما تا روزگار ما»، نوشته یحیی آرینپور و با ویرایش احمد سمیعی گیلانی مشهورترین کتابهای منتشرشده توسط انتشارات زوار هستند.