سال شکوفایی
پاورقینویسی در سایه افول رماننویسی، شکوفا شد
حسنا مرادی
سالهای ابتدایی دهه۱۳۲۰، سالهای افول رماننویسی بود. فقر و تیفوس سوغاتی اشغالگران، زندگی مردم را حسابی دچار مشکل کرده بود. پرداخت هزینه خرید رمان برای طبقه متوسط تازه در حال شکلگیری ایران، سخت شده بود. همین بود که خوانندگان به خواندن پاورقیهای روزنامه و مجلات اکتفا میکردند. تعداد روزنامهها و مجلات بسیار زیاد شده بود. روزنامهها با تیراژ 5 تا ۴۰هزار نسخه منتشر میشدند. تیراژ مجلات هفتگی مانند «تهرانمصور» و «اطلاعات هفتگی» تا ۱۵هزار نسخه هم میرسید. بعضی از این مجلات و روزنامهها، همزمان چند پاورقی مختلف در صفحات مختلف خود چاپ میکردند. صادق هدایت، در سال۱۳۲۲ رمان واقعگرایانه «علویه خانم» را چاپ کرد. هدایت این کتاب را در سالهای آخر دهه۱۳۱۰ نوشته بود، اما به دلیل ممنوعالکاری مجبور شد آن را چند سال بعد و بعد از سقوط رضاخان چاپ کند. هدایت با قرار دادن شخصیت علویه خانم در یک موقعیت متناقض، اعتقادات و رفتار و گفتار همسفران او را محک زده و به تصویر کشیده بود. محمد مسعود، روزنامهنگار و رماننویس هم، در این سال رمان «گلهایی که در جهنم میروید» را چاپ کرد. اگرچه شخصیتهای رمان، نمادین بودند، اما مسعود در واقع شرح حالی از زندگی خود را در این کتاب روایت میکرد. وقایع این رمان در دوره رضاخان رخ میدادند و راوی، سیهروزی ایرانیان را در جهنمی به نام ایران روایت میکرد. رمان «دوشیزه ایروان» نوشته مهدی مافی دیگر رمان تاریخی چاپشده در اوایل دهه۱۳۲۰ بود. در این زمان رویکرد رمانهای تاریخی از پرداختن به نبردها و زدوخوردها با هدف نجات همه مردم به حضور زنان در ماجراهای عاشقانه و عشقمحوری تغییر کرده بود. این رمان هم شرح جانفشانیهای «خورشیدکلاه خانم» است، دختری که در جنگهای ایران و روس به عنوان پیک از ایروان پیش عباسمیرزا میرفت. با وجود این تغییر رویکرد، نثر این رمانها همچنان پر از درازگویی و ضعیف بود. «حسینقلی مستعان» پس از یک سال کمکاری در عرصه رمان، 5 کتاب «آلامد»، «استخوان زیر پی»، «گلی»، «نرگس» و «داستانهای ح.م.حمید» را چاپ کرد. او در کنار این کتابها، روزنامهنگاری هم میکرد.