همشهری باید روزنامه «مردم» بماند!
محمدرضا زائری/ از سردبیران سابق روزنامه همشهری:
روزنامه همشهری در آغاز کار خود با تفاوتها و جذابیتهایی مثل رنگ و عکس و کوتاهنویسی، روزآمدی خود را نشان داد و بر صدر نشست و قدر دید و در طول این سالها نیز با فراز و نشیبهایی طبیعی کوشید تا همچنان در تنوع و نوآوریهای محتوایی و ارتقای کیفیت قالب و ظاهر خود، جایگاه متمایز خویش را حفظ کند. تفاوتها و جذابیتهای ظاهری امابه هر حال دیرپای و دورمان نیستند و مجال همه اینها دیر یا زود پایان مییابد و حتی در رقابت محدود و تنگاتنگ مطبوعات هم رسانهای رنگیتر و پرشتابتر و خوش رنگتر میتواند دل و دیده مخاطب را برباید، چه رسد به فضای فعلی مسابقه نفسگیر رسانههای جدید که با پیشرفت سریع تکنولوژی ارتباطات، هر روز تجربهای تازهتر و غافلگیرکنندهتر، نسل جدید مخاطبان را بهخود میخواند. در این شرایط آنچه میتواند وجه تمایز همشهری باشد و مهمترین ویژگیاش به شمار آید نسبتش با زندگی شهری و مسائل روزمره عینی و ملموس این مخاطب و درواقع مردمیبودن همشهری است. در راهاندازی و تأسیس نشریات همشهری محله که طبق مطالعات میدانی دومین عامل فروش روزنامه بعد از نیازمندیها شد- و بعدها الگوی تجربه رسانهای مدیریت شهری در اصفهان و مشهد نیز بود- با این پرسش جدی مواجه بودیم که چه عنصری میتواند عامل هویت و خصوصیت این ضمائم باشد؟ و چالش اساسی مدیریت مؤسسه در آن مرحله یافتن نقطه اتکای محتوا و قالب بود که در درازمدت بدون تغییر زمینه ارتباط پایدار و مستحکم با مخاطب شهری باشد. پاسخی که به این پرسش داده شد و درستی خود را در عمل نشان داد پیوند عاطفی و حقیقی با مخاطبی بود که نیاز داشت همشهری را بهسان یک آینه ببیند و شهر خود را در آن تماشا کند و به شکل پنجرهای که بتواند بیگردوغبار از آن به ایران و جهان بنگرد. با توجه و اهتمام واقعی- و بدون تعارف و نمایش- به مردم، فرصت جدیدی برای رسانه فراهم میشود تا به جای نشستن روبهروی مخاطب بتواند در کنار او قرار گیرد و همراه و همنفس او زندگی کند. اینجا دیگر عکس اول روزنامه لزوما به مسئولان و مدیران کشور یا چهرههای مشهور و ستارهها اختصاص ندارد بلکه لبخند صمیمانه یک شهروند عادی بر پیشانی رسانه شهری نقش میبندد که نه وزیر خارجه است و نه امام جمعه تهران بلکه شاید دستفروش جوانی باشد در کنار یک پیادهرو که از گرمای تابستان در خنکای سایه درختی پناه میگیرد یا یک راننده میانسال تاکسی که از سرمای زمستان به حرارت یک فنجان چای پناه آورده است. این مخاطب در هیچ روزنامه دیگری جای نداشته است و حتی گمان هم نمیکرده که روزی نمایی از زندگی روزمره و طبیعیاش به چشم صاحبان رسانه بیاید. همشهری نقطه تمایز و قدرت اثرگذاری و مشروعیت ارتباطی خود را از این مخاطب و تعامل صادقانه با او میگیرد، نه از ارتباطات سیاسی پشت پرده با صاحبان ثروت و قدرت و این رمز ماندگاری و اثربخشی همشهری است که بتواند روزنامه «مردم» باشد که لطفشان دائم است نه این و آنی که امروز آمدهاند و فردا میروند.