
از آستانه تا آنکارا

حسن کاظمی قمی|عضو تیم مذاکرهکننده در آستانه:
تحولات میدانی و روند سیاسی سوریه نشان میدهد که دولت بشار اسد در حال بازیافت تدریجی است، بهعبارتی امروز دنیا این واقعیت را پذیرفته که با وجود همه خباثتها و حمایتهای همه جانبه از تروریستها، بعد از گذشت 7سال، تلاشها برای سرنگونی اسد راه به جایی نمیبرد و نظام سیاسی سوریه در حال بازیافت مشروعیت در سطح جامعه جهانی است.
در عرصه میدانی امروز تروریسم به مفهوم واقعی دچار اضمحلال و شکست و ضعف جدی شده است و از سوی دیگر ارتش و قوای مسلح با حمایت جبهه مقاومت در حال بازپسگیری مناطق اشغال شده کشور هستند.
از طرف دیگر مقبولیت نظام در بین مردم سوریه روزبهروز در حال افزایش است و مردم فارغ از مسائل قومی و مذهبی به ماهیت گروههای تروریستی و افراطی مورد حمایت آمریکا و ارتجاع منطقه مانند سعودیها پی بردهاند. نباید از این غفلت کرد که با حرکتهای تروریستی نهتنها امنیت سوریه بلکه ثبات منطقه تحتالشعاع قرار گرفته درحالیکه در دمشق نظام و دولتی حاکم بود که از فرایند دمکراسی و انتخابات روی کار آمده است.
واقعیتهای میدانی سوریه باعث شده روند آستانه که در ابتدا در جهت کمک به برقراری ثبات و امنیت سوریه و توجه به کمکهای انساندوستانه و کاهش آلام مردم بود، کمکم به سمت روند سیاسی کشیده شود که در این رابطه چند نکته قابل ذکر است:
1- در موضوع اقدامات سیاسی، تجربه ژنو را شاهد بودهایم که تحت حمایت کشورهای غربی ازجمله آمریکا بود اما هیچ دستاوردی نداشت درحالیکه میبینیم اجلاس آستانه توانسته است هم در زمینه آتش بس، مناطق کاهش تنش و تسریع امداد رسانی موفق باشد.
2- جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تأکید داشته که بحران سوریه از طریق سیاسی قابل حل است، البته موضوع تعقیب تروریسم در جای خود و به قوت خود باقی است و نباید حل بحران سوریه با اینکه باید با تروریسم مقابله شود اشتباه شود.
3- نکته دیگر اینکه اجلاس آستانه توانست نخستین کنگره ملی گفتوگوی ملی سوری سوری را برگزار کند که در نشستهای بعدی این کنگره باید به آینده نظام سیاسی سوریه توجه شود از طرفی، هدف از نشستهای سهجانبه ایران، روسیه و ترکیه ارزیابی اقدامات صورت گرفته در زمینههای مناطق کاهش تنش، نظارت بر آتش بس، تقویت کمکهای انساندوستانه و کمک به فرایند سیاسی است، ارزیابی این است که روند آستانه با وجود برخی مشکلات و موانع کارنامه خوبی به نسبت کنفرانسهای دیگر داشته و اعتمادسازی نسبی در داخل سوریه ایجاد کرده است و در نتیجه روند آستانه کمکهای انسان دوستانه به سوریه ارسال شده و تبادلهای زندانیان نیز صورت گرفته و کنگره ملی در سوچی نیز بهدلیل موفقیت اجلاس آستانه برگزار شد اما در هر صورت واقعیتهای میدانی باعث نتیجه بخش شدن مذاکرات موسوم به آستانه شده است.روند آستانه همچنین بهدنبال این است که یک نقشه راه برای آینده اجلاس ترسیم کند که تشکیل کارگروه تبادل بازداشتیها و یافتن مفقودین ازجمله نتایج مهم مذاکرات آستانه بوده است.
4- فضای میدانی فعلی سوریه نشان داده اقدامات همهجانبه تروریستی نتوانسته نظام سوریه را ساقط کند و امروز دستگاه نظامی سوریه از حالت پدافندی خارج شده و بهصورت تهاجمی علیه تروریسم میجنگد. بهعبارتی دولت سوریه در فضای مردمی، سیاسی، میدانی و بینالمللی شرایط بهتری به نسبت قبل دارد و طبیعتا دنیا هم با این واقعیت مواجه شده است.
5- کشورهای ایران، روسیه و ترکیه بهعنوان 3ضامن آتشبس سوریه که در اجلاس آستانه مذاکرات سهجانبه را آغاز کردند تا به ثبات و امنیت سوریه کمک کنند.
نشست سران این کشورها در آنکار برگزار شد. طبیعتا در ادامه روند تلاش میکنند بتوانند بخشهایی که هنوز از اقدامات ضروری باقیمانده را تکمیل کنند.
6- در رابطه با آینده سوریه باید اشاره کرد، امروز موضوع نبودن آقای بشار اسد در دولت آینده سوریه بهعنوان پیش شرط در هیچ کدام از مذاکرات و روندها وفرایندها قرار ندارد و سوریه از این مسیر عبور کرده و لو اینکه برخی همچنان با باقی ماندن آقای اسد مخالف باشند اما این با واقعیتهای میدانی سوریه همخوانی ندارد؛ بهعبارتی نظام سوریه به استقرار و پابرجایی کامل رسیده و هرگونه تغییری منوط به اراده و رأی مردم است که در چارچوب قوانین سوریه اعمال خواهد شد و 3کشور ضامن آتش بس به این فرایند متعهد هستند و اگر گفتوگوهای ملی سوری سوری یعنی آنچه در سوچی کلید خورد بتواند مسیر خود را ادامه بدهد ما شاهد این خواهیم بود که روند سیاسی میتواند برای حل مشکلات سوریه تفوق پیدا کند.
7- نکته دیگر این است که جبههای که موج تروریسم را برای سرنگونی سوریه وارد عمل کرد هنوز دست از شیطنت برنداشته و امروز بعد از سقوط خلافت داعش با سناریوهای جدیدی بهدنبال بیثباتی و تجزیه سوریه است. شواهد این شیطنتها اقدامات آمریکا در بمباران مواضع ارتش سوریه در نقاطی است که در حال مقابله با تروریستها قرار دارند و یا اینکه در شمال سوریه در حال ایجاد پایگاههای زمینی و هوایی هستند. بهعبارت دیگر آمریکا سیاستهای منافقانهای را در سوریه دنبال کرده؛ شاهد مثال این است که آنها میگویند برای مقابله با تروریسم به منطقه آمدهاند و درحالیکه میدانند ارتش سوریه در غوطه شرقی در حال مقابله با تروریستهای تکفیری است، اقدام به بمباران هوایی مواضع ارتش سوریه میکنند. این اقدام مشخص است که به نفع تروریستها خواهد بود، همچنان که در دوران داعش نیز هر زمان که تروریستها در حال شکست خوردن بودند، مانند عملیات دیر الزور، آمریکاییها وارد میشدند و علیه ارتش سوریه اقدام میکردند یا اینکه اسنادی از انتقال و جابهجایی نیروهای داعش به شبهجزیره سینا یا افغانستان و... توسط آمریکا وجود دارد.
8- آمریکاییها دوست ندارند عملیات دولت سوریه علیه تروریستها به نتیجه برسد چرا که مایل هستند چالش جدی برای دولت سوریه در حوالی پایتخت باقی بماند و بر این اساس باید تأکید کرد این حق دولت سوریه است که در جهت حفظ تمامیت ارضی خود با هر مانعی برخورد کند و اگر آمریکاییها در حال ایجاد جریان جدیدی باشند دولت سوریه خود را ملزم به مقابله میداند و براساس مواضع دولت سوریه مشخص است؛ عزم آنها برای حفظ تمامیت ارضیشان و مقابله با تروریسم جدی است.