من و برادر من خیرخواه یکدگریم
دو تای زادهی یک جفت مادر و پدریم
من و برادر افغان مهرباندل من
به دوستداری هم در زمانه مشتهریم
ز هرچه مینگری میتوان گذشت ولی
از این برادری خویشتن نمیگذریم
زمین و باغ و سرا بالسویه شد تقسیم
که هر کدام در آن سهم خاص خود ببریم
کنون به حصهی مفروض خویش ساختهایم
بدانچه سهم برادر شدهست بینظریم
درون حصهی مقسوم خانهی موروث
نشستهایم و در آن مالکانه بهرهوریم
ولی کمال پدر جامهی نفیس نبود
که هر یکی بتوان وصلهای از آن بدریم
مفاخر پدر ما مشاع باقی ماند
نمیتوان بفروشیم یا ز هم بخریم
زبان و دین و خط و علم و کارنامهی او
کنون به جاست که در آن شریک یکدگریم
خدای را به که گویم برادران محیط
که ما نصیب برادر، جدا ز خود شمریم
من و برادر من
شعری از سید محمد محیط طباطبایی
در همینه زمینه :