• سه شنبه 6 آذر 1403
  • الثُّلاثَاء 24 جمادی الاول 1446
  • 2024 Nov 26
چهار شنبه 15 فروردین 1397
کد مطلب : 10691
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/lRNj
+
-

آخرین وضعیت طرح احیای میدان توپخانه در گفت‌وگو با طراح و ناظر این پروژه

میدان توپخانه در انتظار شب‌های روشن

میدان توپخانه در انتظار شب‌های روشن

شیده لالمی :

در سال‌های اخیر نقد و نظرها درباره مرکز شهر تهران و ضرورت احیای محورهای تاریخی و فرهنگی آن بیشتر از گذشته شنیده می‌شود. خانه‌های تاریخی در مرکز شهر تهران ارزش بیشتری پیدا کرده‌اند و بسیاری از کافه‌ها، کتابفروشی‌ها، گالری‌ها و مراکز فرهنگی در این خانه‌ها مستقر شده‌اند. سال‌ها پیش از این روزها، همان زمانی که مرکز شهر تهران، محدوده‌ای فراموش‌شده بود گروهی از مهندسان مشاور در تهران، طرحی برای طراحی پیاده‌راه‌ها و همچنین احیای محدوده تاریخی میدان مشق و توپخانه نوشتند؛ ایده‌هایی برای آرام‌سازی این مناطق تاریخی و احیای آنها به‌عنوان بخشی از فضای عمومی شهری. این طرح‌ها همزمان با تغییرات مدیریتی در تهران بارها تغییر کردند اما خروجی نهایی آنها به تصویب کمیسیون ماده5 رسید و پس از آن برای اجرا به شهرداری تهران ابلاغ شد. پروژه‌ای که حالا در میدان توپخانه در دست اقدام است،

بخشی از همان طرح و ایده‌هاست که روزگاری برای هسته تاریخی تهران شب‌های روشن آرزو می‌کردند؛ منطقه‌ای که محل برووبیای اهالی فرهنگ باشد و حیات شبانه شهری در آن رونق بگیرد. سعید سادات‌نیا - معمار و مهندس مشاور و ناظر پروژه ساماندهی میدان توپخانه - یکی از معدود افرادی است که سال‌ها درباره بافت تاریخی و فرهنگی مرکز شهر تهران کار کرده، مشاور طرح‌های متعددی در این منطقه بوده و حالا نسبت به‌آینده پیش‌روی مرکز شهر امیدواری‌های بیشتری دارد. برای او چه خبری بهتر از اینکه می‌گوید مردم، به‌ویژه جوانان و هنرمندان به‌ سمت مرکز شهر تهران بازگشته‌اند، زندگی در خیابان‌های فراموش شده به جریان افتاده و اینها نشانه‌هایی است دال براینکه آینده مرکز شهر تهران از امروز بهتر خواهد بود و چراغ زندگی در خانه‌ها و محله‌های تاریخی روشن می‌شود و روشن می‌ماند. با او گفت‌و‌گویی داشته‌ایم درباره جزئیات طرحی که در میدان توپخانه تهران اجرا می‌شود؛ میدانی که روزگاری زیباترین میدان این شهر بود و حالا قرار است نقطه روشنی باشد در شب‌های مرکز شهر تهران.

 

 آقای سادات‌نیا حدود 20سال، از آن روزی که برای نخستین بار طرح ساماندهی و احیای مرکز تهران با محوریت میدان مشق و پیاده‌راه‌ها مطرح شد گذشته است. به‌نظرم نخستین قدم‌ها برای ساماندهی مرکز تاریخی تهران به دولت اصلاحات برمی‌گردد، درست است؟

بله حدود 20‌سال. طرح ساماندهی میدان مشق با مصوبه ریاست‌جمهوری در دولت اصلاحات درباره موزه ملی ایران، پیوند خورده است. موضوع مصوبه این بود که کل محدوده میدان مشق به موزه ملی ایران تبدیل شود. زمانی که آقای محمد بهشتی، رئیس سازمان میراث‌فرهنگی بودند این پیشنهاد به‌تصویب دولت رسید.
پیش از آن ابتدای دهه70 ما طرحی در ارتباط با مرکز تهران کار کرده بودیم و نتایج آن در قالب مقاله‌ای از من و آقای رئیس‌دانا در کتاب «همایشی با موضوع محورهای تاریخی» منتشر شده بود. همین طرح شروع مطالعات پیوسته‌ای در زمینه مرکز شهر تهران شد و پس از آن با تدقیق حصارهای ناصری و طهماسبی در تهران، ایجاد پیاده‌راه‌هایی را در مرکز شهر تهران پیشنهاد دادیم. پیشنهاد مشخص ما در آن زمان این بود که مرکز شهر فعلی تهران حدودا منطبق بر حصار ناصری است و ارزشمندترین محدوده مرکزی پایتخت به شمار می‌رود و با توجه به فضاهای باز شهری، میدانگاه‌ها و آثار باارزش تاریخی دارای ظرفیت‌های بالقوه‌ای است که اگر از آن درست استفاده شود، می‌تواند شادابی زیادی در این محدوده ایجاد کند، از شب‌مردگی بکاهد و هم اینکه اشتغال و درآمد ایجاد کند و کیفیت زندگی فراموش شده را بازگرداند.

 

یعنی این طرح را سازمان میراث فرهنگی وقت به شما سفارش داده بود؟

نه. این اقدامات در واقع پیش از آن مصوبه بود و به‌صورت خویش‌فرما انجام می‌شد. ما می‌خواستیم برای مرکز شهر تهران،کاری کنیم. همزمان شروع کردیم به‌کار کردن و نقشه‌هایی کشیده شد. این کارها بعدها در جاهای مختلف ارائه شد. یکی از آنها طرحی برای ساماندهی میدان حسن‌آباد تهران بود که مورد توجه سازمان زیباسازی قرار گرفت و اوایل دهه70 قراردادی برای ساماندهی میدان مشق و محوطه پیرامونی آن بستیم. از مجموعه پیشنهادهایی که در آن طرح‌ها برای مرکز شهر تهران ارائه شده بود، تنها طرحی که در آن زمان جدی و با موفقیت پیش رفت همین طرح میدان حسن‌آباد بود که ساختمان‌ها مرمت و احیا شدند، نورپردازی آنها انجام شد و این محدوده شکل و شمایل متفاوتی در شب پیدا کرد. بقیه طرح‌ها تقریبا هیچ‌کدام به نتیجه نرسید.

 

چرا به نتیجه نرسیدند؟

تغییر مدیریت‌ها و به‌دنبال آن تغییر سیاست‌ها. طرح‌های متعددی برای مرکز شهر تهران تهیه شده، یعنی مسائل و مشکلات مرکز شهر تهران و راهکارهایی که برای آن وجود دارد ناشناخته نبوده و سال‌ها پیش راه‌حل‌ها و پیشنهادهایی در این زمینه ارائه شده بود. بسیاری از میدان‌ها، میدانگاه‌ها و حتی خیابان‌های خاطره‌انگیز در این محدوده دارای طرح‌های مطالعاتی و اجرایی هستند؛ از سبزه میدان گرفته تا میدان حسن‌آباد، اما بزرگ‌ترین چالشی که همیشه مشکل‌ساز بوده، تغییرات مدیریتی است. تا می‌خواهیم مفهومی را پخته کنیم و جابیندازیم با تغییر مدیران همه‌‌چیز تغییر می‌کند و برمی‌گردد سر نقطه اول؛ چون تغییر مدیریت در ایران اصولا به یک نفر ختم نمی‌شود و تمام سیستم درگیر می‌شود و تغییر مدیران به‌صورت پلکانی تا پایین‌ترین لایه‌ها گسترش پیدا می‌کند. نه فقط این طرح‌ها که همه برنامه‌ها با وقفه‌های جدی مواجه می‌شوند. بسیاری از طرح‌هایی که در سال‌های گذشته برای مرکز شهر تهران آماده شده هم به همین دلیل به نتیجه نرسیده یا اجرا شده و در میانه‌ راه ناتمام مانده است.

 

طرحی که در سال‌های اخیر در میدان توپخانه تهران اجرا شده هم در واقع بخشی از همان طرح قدیمی شماست؟

طرح میدان توپخانه طرحی 15ساله است که پس از چند دوره تغییرات در 2سال آخر مدیریت آقای قالیباف وارد مرحله اجرا شد. زمانی که آقای بهشتی رئیس سازمان میراث فرهنگی بودند، با توجه به مسائل و مشکلاتی که در محدوده اطراف میدان مشق وجود داشت، این ایده شکل گرفت که کل این محدوده به موزه ملی ایران تبدیل شود. مطالعات مفصلی هم در این زمینه در فاصله سال‌های 76تا 80 انجام شد و طرح نهایی، مصوبه اجرا گرفت. یکی از بخش‌های این پروژه مربوط به ساماندهی میدان توپخانه یا میدان امام خمینی(ره) امروزی بود؛ از قدیمی‌ترین و پرخاطره‌ترین میدان‌های تهران که چندین دوره تغییر و تحولات تاریخی را پشت سرگذاشته و بخشی از مهم‌ترین حوادث اجتماعی و سیاسی ایران در آن اتفاق افتاده است.

 

در واقع تمرکز از میدان مشق رفت به سمت میدان توپخانه... .

اقداماتی در میدان مشق و موزه ملی ایران تحت‌تأثیر همان تصمیمات انجام شد؛ ازجمله جابه‎جایی برخی سازمان‌ها و استقرار سازمان‌های جدید در این محدوده یا آغاز مرمت بخشی از ساختمان‌ها و ابنیه واجد ارزش‌های تاریخی. در واقع این پروژه‌ها مکمل و موازی هم دیده و پیگیری شدند و تحت نظر یک تیم مشخص راهبری می‌شدند.

 

اعضای این گروه چه کسانی بودند؟

همه آنها افراد آشنا به تاریخ و معماری تهران هستند: مهدی حجت، سیدمحمد‌هاشمی، اسکندر مختاری و شکوری که با حضور و همراهی آنها طرح میدان مشق و توپخانه پیش رفت و فاز2 آن هم تهیه شد.
اگر بخواهیم 2میدان خیلی مهم مرکز تهران را نام ببریم، یکی میدان بهارستان است و دیگری هم میدان توپخانه. ما 4پیشنهاد برای ساماندهی میدان توپخانه ارائه دادیم. یکی از این گزینه‌ها ساماندهی و مرمت این میدان براساس قدیمی‌ترین دوره تاریخی آن بود. در ایده‌های بعد سایر دوره‌های تاریخی لحاظ شد و در نهایت هم یک پیشنهاد کاملا مدرن ارائه کردیم. مسئولیت ما به‌عنوان مشاوران طرح این بود که پیشنهاد بدهیم و در نهایت همان گروه راهبری پروژه یک گزینه بینابینی را انتخاب کردند و براساس آن طرح دیگری آماده و در کمیسیون ماده 5مصوب شد. هنوز طرح شروع نشده بود و مدیریت شهری در حال تملک بخشی از اراضی میدان برای آغاز طرح بود که رئیس وقت شورای شهر تهران، اعلام مخالفت کرد و گفت: این طرح  با زندگی امروز تناسبی ندارد و باید اصلاحاتی در آن انجام شود. به‌این ترتیب باز آن طرح مصوب تغییر کرد و تنها کاری که ما توانستیم انجام بدهیم این بود که عملکرد خانه شهر را حفظ کنیم.

 

خانه شهر همین ساختمانی است که الان در میدان توپخانه در حال اجراست؟

بله. در واقع مهم‌ترین بخش در پروژه میدان توپخانه است که فضای عمومی گسترده‌ای را در این محدوده پیش‌بینی می‌کند. ایده اصلی این است که ساختمان بلدیه سابق پس از احیا، خانه شهر و میدان توپخانه، نیز میدان خانه شهر خواهد بود. از سوی دیگر پس از اجرای این پروژه هر کسی که وارد میدان می‌شود، حس وارد شدن به یک محوطه تاریخی فرهنگی را خواهد داشت.

 

زمانی که این طرح با نظر آقای چمران تغییر ‌کرد، شهرداری یا شهردار تهران واکنشی نشان ندادند؟

خود آقای قالیباف پیش‌تر با همان طرح ترکیبی که کمیته راهبری پیشنهاد داده و براساس آن، مصوبه کمیسیون ماده5 را گرفته بود، موافقت کرده بود اما پس از مخالفت آقای چمران، شهردار هم نظرش را برگرداند. در نهایت مقرر شد طبق نظر و سلیقه آقای چمران - چهره میدان به دوران رضاشاهی بازگردد و مجموعه‌ای از عناصر تاریخی- فرهنگی باقیمانده در محدوده میدان هم حفظ و کارکردهایشان تقویت شود؛ برای مثال احیای موزه صنعتی و بازسازی و احیای ساختمان صندوق کاوه که بخشی از آن انجام شده، حذف زوائد مقابل بانک شاهی به‌گونه‌ای که فضای جلوی آن به محدوده میدان متصل شود. در این طرح همچنین باید ساختمان فولاد احیا شود. لبه جنوبی که پیش از این پارک بود و ساختمان ستاد بحران در آن قرار داشت - که با فضای کلی میدان نامتجانس است - هم باید اصلاح شود. ساختمان قدیمی مخابرات هم بخشی از طرح است که روی کاربری آینده آن اما و اگرهای زیادی وجود داشت. یکی از پیشنهادها این بود که این ساختمان مرکز زنده و فعالی برای فناوری‌های نوین باشد و مرکز ارتباطات فعالی که 24ساعته کار کند. به هرحال ساختمان مخابرات قدیم عملکرد اصلی‌اش را از دست داده و از وقتی مخابرات به ساختمان ونک رفته، این ساختمان کاربری فعالی ندارد.

 

در نهایت با این پیشنهاد موافقت شد؛ یعنی این ساختمان یک مرکز ارتباطات 24ساعته می‌شود؟

این هم جزو مسائلی است که هنوز حل نشده. شهردار قبلی تهران، آقای قالیباف گفته بود که مذاکراتی در این زمینه کرده و موافقت‌های اولیه را گرفته. یکی از پیشنهادهایی که این اواخر درباره آن صحبت می‌شود این است که کاربری این ساختمان به یک هتل بین‌المللی تغییر کند که فعالیت 24ساعته داشته باشد و به سرزندگی و شادابی این فضا کمک کند.

 

زمانی بحث تخریب این ساختمان هم مطرح بود که بعدها منتفی شد.

 به هر حال این ساختمان هم از نخستین ساختمان‌های مهم و مدرن تهران است؛ یکی از کارهای عبدالعزیز فرمانفرماییان در تهران که به خوبی اجرا شده و حالا خودش بعد از سال‌ها جزو تاریخ تهران شده است. براساس اطلاعاتی که داریم ساختمان مخابرات بخشی از طرح مفصلی بوده که دفتر فرمانفرماییان برای این منطقه آماده کرده بوده اما تنها این بخش‌اش اجرا شده که باید به‌عنوان بخشی از تاریخ تهران حفظ شود و عملکرد هماهنگی با مرکز تاریخی- فرهنگی تهران داشته باشد.

 

در این تغییرات ایستگاه‌ها و خروجی‌های مترو چه تغییری می‌کنند؟

در فضاسازی‌های جدید بخشی از خروجی ایستگاه مترو تغییراتی دارند به‌گونه‌ای که با فضای جدید همبستگی بیشتری داشته باشند. خروجی یکی از ایستگاه‌ها در محوطه و ساختمان خانه شهر یا همان بلدیه قدیم که در حال بازسازی است، باز می‌شود. روی بدنه جنوب‌غربی و غرب باید یک‌سری بازسازی‌هایی در بخش ایستگاه مترو داشته باشیم؛ چون مترو به بخشی از محوطه میدان تجاوز کرده و دروازه‌ای ساخته، با اینکه آن دروازه اجرای تمیزی دارد اما از نظر شکل و جایگاه با وضعیت میدان همخوانی ندارد و باید تغییر کند. اینها بخشی از طرح بزرگ‌تری است که ما پیشنهادهایش را داده‌ایم که فعلا بخش مربوط به خانه شهر در دست اقدام است و سازمان عمران شهر تهران در حال کار است.

 

پیشرفت پروژه هم‌اکنون چطور است؛ چون مدتی به‌نظر می‌رسید، متوقف شده.

متوقف نشده، به‌دلیل مشکلات مالی پیشرفت کار کند شده اما پروژه، پیمانکار دقیقی دارد که کار را پیش می‌برد. البته این پروژه مشکلات و موانع خاص خودش را هم دارد. یکی از مهم‌ترین آنها عبور خطوط مترو از زیر آن است.  مترو حتی یک میلی‌متر تغییر مکان را هم نمی‌پذیرد. الان مسائل فنی‌اش حل شده و فوندانسیون‌ها را ریخته‌اند و امیدواریم بودجه تازه‌ای هم برای این پروژه درنظر گرفته شود و این کار سریع‌تر انجام شود.

 

اجرای این پروژه در میدان توپخانه، چه تأثیری در باززنده‌سازی این فضا، ارتقای کیفیت آن و همچنین کاهش شب‌مردگی در این محدوده خواهد داشت؟

بالاخره بعد از 25سال اتفاقاتی در مرکز شهر تهران افتاده. ما برای این اتفاقات خوشحال هستیم؛ نه به‌دلیل اینکه طرح‌هایی که ما پیشنهاد داده بودیم، اجرا شده، به‌دلیل اینکه مرکز شهر تهران مورد توجه قرار گرفته. این تجربه من را به یاد تجربه خانه هنرمندان می‌اندازد. آن طرح هم در زمان خود با مشورت انجمن‌ها و تشکل‌های هنری و معماری انجام شد. به مرور ساختمان خانه هنرمندان و ساختمان‌های اطراف آن شکل گرفت و در نهایت چند سوله و انبار مانده بود که آنها هم در گذر زمان به سالن‌های تئاتر و گالری تبدیل شدند. خود به‌وجود آمدن خانه هنرمندان و پس از آن احداث گالری‌ها و مراکز فرهنگی دیگری کنار آنها شرایطی فراهم کرد که احوال فرهنگی آن منطقه تغییر کند.

3سال پیش در بررسی‌ای که انجام دادیم متوجه شدیم حدود100 مرکز فرهنگی جدید اطراف خانه هنرمندان به‌وجود آمده. ببینید که یک سیاست درست فرهنگی چقدر می‌تواند دامنه تأثیراتش را گسترش بدهد. در واقع خانه‌ هنرمندان، عنصری بوده که کیفیت زندگی را در این محدوده افزایش داده است. الان تعداد زیادی از جوانان و هنرمندان را می‌بینم که به سمت مرکز تهران برمی‌گردند و علاقه‌مند به سکونت در این نواحی شده‌اند و شنیده‌ام قیمت خانه در مرکز تهران افزایش پیدا کرده است. اینها همه اتفاق‌های خوبی است که نشان می‌دهد آینده مرکز شهر، بهتر از امروزش خواهد بود. وقتی زندگی به این محدوده‌ها برمی‌گردد و جمعیت بیشتری در آن ساکن می‌شوند، خودبه‌خود مسئله شب‌مردگی بر طرف خواهد شد. البته شاید شرایط اقتصادی است که میل به زندگی در مرکز شهر را تقویت کرده، در واقع در نتیجه مشکلات اقتصادی دهه گذشته، بخشی از طبقه متوسط ناگزیر از زندگی در بافت مرکزی تهران شده‌اند. درباره بازگشت مردم به مرکز شهر هم نکته مهم این است که این موضوع در دهه‌های اخیر به نوعی یک حرکت جهانی بوده. در پاریس، لندن و بارسلون و بعد در استانبول در همسایگی ما مراکز‌ تاریخی در شهرها احیا شدند. احیای مرکز شهرها در همه کشورهای جهان با استقبال مردم مواجه شده. حتی اگر در ابتدای کار مقاومت‌هایی در این زمینه وجود داشته اما نتایج موفقیت‌آمیز ادامه کار را تسهیل کرده.

مثلا همین خیابان باب‌همایون در مرکز شهر تهران که الان سنگفرش شده، یک نمونه است. اوایل کار برای مردم خیلی سخت بود اما الان وضعیت خیلی بهتری پیدا کرده؛ هم کسبه راضی هستند و هم مردم. آنجا یک مغازه کهنه‌فروشی بود. آخرین باری که رفتم دیدم صاحب مغازه سبک و سیاق کارش را تغییر داده، لباس‌های تازه آورده و ویترین مرتبی زده است. پرسیدم شرایط کار چطور است، گفت: خیلی خوب! اینجا هم ساکت‌تر شده و هم مشتری بیشتر شده است. جمله‌ای که خودش به‌کار برد این بود که حالا دیگر شب‌ها اینجا صدای پاشنه کفش خانم‌ها شنیده می‌شود! یعنی امنیت اینقدر بالا رفته. من خاطرم هست زمان جنگ وقتی می‌خواستیم با اقوام‌مان در خارج از کشور تماس بگیریم راهی نبود و یکی از تنها راه‌هایی که این تماس راحت‌تر برقرار می‌شد این بود که برویم مخابرات میدان توپخانه و این میدان از غروب به بعد جای اراذل و اوباش بود. اصلا رفتن به آنجا خطرناک بود. من آن سال‌ها همراه خانم‌ام می‌رفتم که بتواند با اقوامش تماس بگیرد. خب، این شرایط الان خیلی تغییر کرده و دامنه این تغییر بعدها در محدوده‌های اطراف بازار گسترده‌تر خواهد شد.

این خبر را به اشتراک بگذارید