واکسن کرونا، واکسن سیاسی
ریچارد هاس- رئیس شورای روابط خارجی آمریکا
آسیبی که ویروس کرونا به جهان وارد کرده، بیسابقه بوده است؛ بیش از نیم میلیون انسان جان خود را از دست دادهاند. صدها میلیون نفر بیکار شدهاند و هزاران میلیارد دلار پول و سرمایه از دست رفته است. هنوز بیماری مهار نشده و ممکن است طی ماههای آینده صدها هزار نفر دیگر هم در اثر ابتلا به آن قربانی شوند.
طبیعی است که تلاش زیادی برای تولید واکسن در جهان در جریان باشد. بیش از 100تیم در نقاط مختلف جهان در حال کار روی واکسن کرونا هستند. برخی از این پروژهها بسیار امیدوارکننده بودهاند و چند مورد آنها ممکن است خیلی زودتر از آنچه تصور میشد به نتیجه برسند. اما حتی اگر تعدادی از این واکسنها به نتیجه برسند و مردم را در برابر ویروس کرونا مصون کنند، باز هم موضوع سلامت عمومی موضوعی حل نشده باقی خواهد ماند. همانطور که اغلب متخصصان حوزه بهداشت عمومی معتقدند، هیچ واکسنی نمیتواند همه مردم یک جامعه را در برابر بیماریها برای همیشه ایمن کند. در این میان، برخی هم هستند که به تزریق واکسن برای رهایی از بیماریها اعتقادی ندارند. مشکل بزرگتر اما آن است که حدود 8میلیارد زن، مرد و کودک در جهان زندگی میکنند و به همین دلیل تولید 8میلیارد دوز از واکسن یا واکسنهای کرونا و توزیع آن در جهان، سالها - و نه ماهها - زمان خواهد برد.
اینها البته بحثهای تخصصی مربوط به حوزههای علم، تولید و لجستیک است. اما مسئله سرنوشت واکسن کرونا با سیاست هم گره خورده است. برای شروع میتوان پرسید، چهکسی هزینه تولید واکسنها را خواهد داد؟ شرکتهای درگیر تولید واکسن کرونا انتظار دارند سرمایهای که صرف بخش تحقیق و توسعه و بخشهای تولید و توزیع میکنند، بازگشت داشته باشد. موضوع سود آنها خود موضوع مهم دیگری است. مسئله دیگر این است که شرکتهای تولیدکننده واکسن، طبق چه سازوکار مالی باید فرمول تولید آن را در اختیار دیگران قرار دهند؟ اما مهمترین سؤال سیاسی که درمورد واکسن مطرح میشود این است که چه کسانی و در چه زمانی به واکسن دسترسی خواهند داشت؟ چهکسی باید قبل از دیگران واکسن را بگیرد؟ اساسا چهکسی تعیین میکند که اولویت با کیست؟ کشور تولیدکننده چه منفعتی از تولید آن خواهد برد؟ کشورهای غنی آیا اجازه خواهند داد واکسنی به کشورهای فقیر برسد؟ آیا کشورها محاسبات ژئوپلتیک را در این مسئله دخیل میکنند؟ آیا واکسن را به کشورهای دوست خود میدهند و آن را از مردم کشورهای دشمن یا حتی رقیب دریغ میکنند؟
در سطح ملی نیز دولتها با این سؤال روبهرو میشوند که واکسنهای تولیدی یا دریافتی را چطور بین مردم توزیع کنند. یک ایده این است که کارکنان حوزه درمان، نیروهای پلیس، آتشنشانها، نیروهای ارتش، معلمان و دیگر افراد کلیدی جامعه باید قبل از دیگران واکسینه شوند. موضوع بعدی این است که سالمندان بر جوانان اولویت دارند یا بالعکس؟ آیا واکسن باید برای برخی گروهها رایگان باشد یا برای همه مردم؟
در سطح بینالمللی، سؤالها پیچیدهتر میشود. باید این اطمینان حاصل شود که تولید واکسن خیلی زود به تولید انبوه برسد. باید پول کافی جمعآوری شود تا هزینه تولید واکسن برای کشورهای فقیر هم تامین شود. سازمان اتحاد جهانی واکسن و ایمنیسازی (GAVI) سازمان بهداشت جهان، برخی کشورها و بنیاد بیل و ملیندا گیتس، سازمان دسترسی جهانی به واکسن کووید-19 (COVAX) را تاسیس کردهاند و تلاش میکنند واکسن کرونا پس از تولید بهطور مساوی در اختیار مردم سراسر جهان قرار گیرد. سازمان بهداشت جهانی یک چارچوب پیشنهادی ارائه کرده که براساس آن گروههای مختلف جمعیتی برای واکسیناسیون اولویتبندی شدهاند. کارکنان حوزه درمان در صدر این فهرست قرار دارند. اما آیا این تلاشها به نتیجه خواهد رسید؟ COVAX هم پول کافی ندارد و هم از حضور آمریکا و چین بیبهره است. اصولا چرا کشورها باید از برنامه ارائه شده از سوی این سازمان پیروی کنند؟ مگر نه آنکه کشورها ابتدا باید به فکر مردم خود باشند؟ بهنظر میرسد در نهایت واکسن کرونا به موضوعی ملی تبدیل خواهد شد تا یک موضوع بینالمللی. نگاهی به تجربه چندماه اخیر، موید این است. کرونا از چین آغاز و به سرعت به یک بحران جهانی تبدیل شد. پاسخ دولتها اما اغلب به مرزهای کشورها محدود شد. برخی کشورها بهدلیل بهره مندی از ساختار مناسب نظام بهداشت و درمان و رهبران کاردان، از پس ویروس برآمدهاند اما برای برخی دیگر، شرایط بسیار بحرانی پیش رفته است. اگر کشورها همان رویکردی که در زمینه درمان بیماری داشتهاند را در زمینه واکسن هم ادامه دهند، دنیا با یک فاجعه بزرگتر روبهرو خواهد شد. تنها تعدادی از کشورهای جهان هستند که توانایی تولید واکسن را دارند. بنابراین مسئله تولید واکسن کرونا باید به یک مسئله جهانی تبدیل شود. بحث تنها بر سر مسائل انسانی نیست. اگر از منظر اقتصادی و استراتژیک هم به قضایا نگاه کنیم، دنیا باید بهطور دستهجمعی در برابر کرونا واکسینه شود.
تجربه آمریکا در عراق میتواند راهگشا باشد. در عراق پیروزیهای نظامی از سیستم برنامهریزی برای دوران بعد از جنگ پیش افتاده بود و به همین دلیل نتیجه چیزی جز فاجعه نبود؛ چیزی که میتوان آن را «پیروزی فاجعه بار» نامید. نمیتوان به سرعت در آزمایشگاه و در زمینه تولید واکسن پیشرفت کرد، اما برای فردای آن فکری نکرد. دولتها، شرکتها و سازمانهای غیردولتی باید به سرعت گرد هم جمع شوند و در این زمینه تصمیمگیری کنند؛ حال میخواهد زیر چتر COVAX باشد، یا در چارچوب نهادهای سازمان ملل یا هر سازمان دیگری. زندگی و سرنوشت میلیاردها انسان در گرو چنین تصمیمی است.