خانه عروسکهای مومی
موزه سینما میتواند جایگاه مهمی در فعالیتهای پژوهشی جدی داشته باشد
محمد ناصر احدی_روزنامه نگار
این عکس علی نصیریان که پای مجسمه مومی «ابوالفتحِ» سریال «هزاردستان» نشسته، شاید در نگاه اول برای اغلب بینندگان تداعیگر گذر عمر و مو سپیدکردن در راه هنر باشد، که البته همینطور هم هست. اما وقتی بدانیم که این مجسمه قرار است در موزه سینمای ایران به احترام علی نصیریان و یک عمر کوشندگی او در عالم بازیگری به یادگار بماند، این سؤال پیش میآید که از میان دهها نقشی که این استاد نقشباز در سینما نقش زده، چرا دستاندرکاران موزه سینما سراغ نقشی از او در سریالی تلویزیونی رفتهاند؟ مگر سادگی و معصومیت آقای هالو برای ادای احترام چه ایرادی داشت؟ تقی پستچی نمیتوانست هنر نصیریان را در خلق شخصیتی که قربانی امیال اطرافیانش میشود نمایندگی کند؟ علی عزتفخارِ «مهرگیاه» نمیتوانست در گوشهای از موزه بایستد و هم هنر نصیریان و هم یاد فریدون گله را انعکاس دهد؟ اگر وقتی پا در موزه میگذاشتیم، نصیریان را با مستر فرحانِ «ناخدا خورشید» بهخاطر میآوردیم و صدای ژرژ پطرسی (دوبلور نقش مستر فرحان) در گوشمان زنگ میزد، میزانسنهای درخشان ناصر تقوایی در جلو چشمانمان زنده نمیشد؟ انتظار و امید دایی غفورِ «بوی پیراهن یوسف» نمیتوانست جایی در ویترین افتخارات سینمای ایران داشته باشد؟ حتی اگر ترجیح به انتخاب نقشی تاریخی بود، ستارخانِ علی حاتمی مگر کسی جز علی نصیریان بود؟ همین یادها و اسمهاست که به نمادها و نشانههای سینمایی جان میدهد و به وجودشان معنا میبخشد. چشمبستن بر اینهمه نام و یاد را یا باید حاصل کجسلیقگی دانست یا بیخبری از تاریخ سینما. گذشته از این، تمام وظیفه موزه سینما به ساخت این مجسمهها و سفارش ساخت ویترین برای جوایز سینماگران خلاصه میشود؟ مؤسسه فیلم بریتانیا که دارای غنیترین آرشیو فیلم در جهان است، جز در بحث آرشیوداری، در زمینه انتشار متون دستهاول سینمایی و مجله معتبر «سایت اند ساند»، آموزش سینما، برگزاری جشنوارههای سینمایی و چندین و چند فعالیت ریزودرشت دیگر -که هرکدام در تقویت جایگاه این نهاد نقش بسزایی دارند- کارنامه درخشانی دارد. کاش موزه سینمای ایران هم کمی از همّ و غمش برای ساخت مجسمه مومی سینماگران بکاهد و پرداختن به امور پژوهشی را جدی بگیرد.