قصه خلق عروسک
او خالق ایرانگلین است؛ عروسک عشایری که هم رخت عشایر به تن دارد و هم شکل و شمایل آنها را. قصه خلق این عروسک که این روزها پایش به کشورهای اروپایی هم باز شده شیرین و شنیدنی است: «یک روز دخترم درحالیکه عروسک باربی مو بلوندش را در دست داشت، سراغ من آمد و شروع کرد به گلایه. چرا موهای من مثل موهای عروسکم زرد نیست یا چرا چشمهای او آبی و زیباست، اما چشمهای من آبی نیست. این گلایههای کودکانه حکم تلنگری برایم داشت. درحالیکه سعی میکردم با زبان مادرانه دخترم را متقاعد کنم چشمان سیاه و موهای مشکی زیباترین ویژگی دختران ایرانی است، او نمیپذیرفت؛ چراکه غرب موفق شده بود با یک عروسک به کودک من القا کند نژاد برتر است. پذیرش این مسئله برای من ممکن نبود؛ بهخاطر همین دست بهکار شدم و با تکههای لباس خودم یک عروسک پارچهای تهیه کردم؛ درست شبیه زنان عشایر. موهایش را هم از موهای دخترم زدم تا حس تعلق خاطر بیشتری به آن پیدا کند. وقتی عروسک را تکمیل کردم به دخترم گفتم این دیگر عروسک بچگی توست؛ عروسکی از جنس زنان عشایر با ویژگی دختران ایرانی که چشمهای سیاه و موهای مشکی دارند. گلین را کمکم به همه معرفی کردم تا اینکه به ثبت ملی رسید و در مراسم ثبت ملی آن که در ارگ کریمخان برگزار شد و مهمانان خارجی هم حضور داشتند به نماینده هر کشور یک عروسک گلین همراه با این نوشته دادم: «ایرانگلین عروسک ملی قشقایی پیک ترنم و شادی سفیر صلح و دوستی تقدیم به ملت... .»