سرمایهگذاری در باندهای تکدیگری از سوی چه افراد و گروههایی انجام میگیرد؟
اربابان بچههای خیابان
نیلوفر جلالی ـ روزنامهنگار
میگویند درصد کمی از متکدیان نیازمند واقعی محسوب میشوند و درصد زیادی از آنها جزو طبقه نیازمند دستهبندی نمیشوند و بهطور خانوادگی و شبکه مافیایی فعالیت میکنند. بیشتر آنها یعنی چیزی حدود 75درصد، اتباع خارجی از کشورهایی مانند افغانستان، پاکستان و تعدادی هم عرب زبان هستند. میگویند برخی از سرشبکهها در ماه درآمدهای 40تا 50میلیون تومانی دارند و بهطور کل در تهران روزانه یک و نیم میلیارد تومان پول از سوی مردم به متکدیان پرداخت میشود. روشهای آنها نیز روزبهروز متنوعتر میشود؛ در خیابانها و پاتوقهای مخصوص خود پخش میشوند و به هر بهانهای از مردم اخاذی میکنند. اما همه اینها آمار و اعداد غیررسمی است و با وجود آنکه نهادهای متعددی مسئول رسیدگی به آسیب تکدیگری در ایران هستند، این موضوع تا حدود زیادی رها شده است. طبق مصوبه شورایعالی اداری مورخ 1387/3/25، دادگستری هر استان، نیروی انتظامی، سازمان بهزیستی، کمیته امداد، اداره کار و امور اجتماعی، شهرداری، سازمان صدا و سیما، فرمانداری، استانداری و وزارت کشور هر کدام بهنحوی وظایفی در قبال پدیده تکدیگری در شهرهای بزرگ دارند. در این قوانین، مسئولیت و سهم هر کدام از دستگاههای اجرایی تعیین شده است. سالها از این مصوبه میگذرد و پدیده تکدیگری هر روز چهره جدید و جدیتری بهخود میگیرد. با وجود مسئولیت دستگاههای متعدد، هنوز حتی آماری دقیق از تعداد متکدیان، از محلهای زندگی و اختفای سرشبکهها و باندهای تکدیگری، درباره مبالغی که میان آنها روزانه در گردش است و درآمدهای آنها وجود ندارد. مشخص نیست چه تعداد از این متکدیان، نیازمندان واقعی هستند و چه تعداد از آنها زیرنظر باندهای سازماندهی شده فعالیت میکنند. هر چه هست تخمین و گمانهزنی است.
برخورد پلیس با سرشبکههای تکدیگری
سرگرد وحید سلطانی، معاون اجتماعی پلیس پیشگیری پایتخت در گفتوگو با همشهری میگوید:«آخر اردیبهشت1399 قانون جدیدی در حمایت از اطفال و نوجوانان به تصویب رسید که وظیفه ضابطین را مشخص کرده است. یکی از موضوعاتی که در این قانون مطرح شده، بحث بهرهکشی از کودکان و نوجوانان است که بخش عمده آن همان موضوع کودکان و نوجوانان متکدی و کودکان کار است. قانونگذار این کار را جرم درنظر گرفته و برای آن مجازات گذاشته است».
او میگوید:« اگر جرم مشهود باشد، یعنی پلیس ببیند از این کودکان بهرهگیری میشود، در موضوع دخالت میکند. نوع دیگر این است که از طریق گزارشهای مردمی و اطلاع به پلیس 110 از فعالیت این افراد مطلع میشوند و موضوع را پیگیری میکنند. گاهی نیز مددکارهای اجتماعی، سازمان بهزیستی و شهرداری اطلاعاتی در این زمینه دارند که به پلیس اعلام میکنند. کار شناسایی، دستگیری و برخورد با این افراد یک کار چندوجهی است و سازمانهای دیگر نیز باید تلاش کنند و پلیس این آمادگی را دارد که با کمک سازمانهای دیگر بتواند این باندها را از بین ببرد». او در پاسخ به این سؤال که چه اقداماتی درباره برخود با این باندها و سرشبکهها انجام شده؟ میگوید:« این موضوع به پلیس پیشگیری مربوط نمیشود و پروندهای که به باند و مافیا مربوط باشد، به پلیسهای تخصصی که عمدتاً پلیس آگاهی و پلیس امنیت عمومی هستند، ارجاع میشود». در تماس با پلیس امنیت و پلیس آگاهی هم این پاسخ شنیده میشود که این موضوع به پلیس پیشگیری مربوط و از دایره وظایف پلیس آگاهی خارج است!
گمانهزنیها درباره باندهای تکدیگری
فرزانه مروستی، مدیرکل اجتماعی و فرهنگی استانداری تهران سال گذشته اعلام کرد؛« با اینکه عدهای مخالف وجود باند و مافیا در حوزه تکدیگری هستند، حتما در اینباره گروههای سازماندهی شده وجود دارند که از زنان و کودکان برای تکدیگری سر چهارراهها و مکانهای مشخص استفاده میکنند».
در اینباره با دکتر ستار پروین، دانشیار گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی گفتوگو کردهایم. او میگوید: «مطالعات روی جرائم سازمانیافته خیلی کم است. تحقیقاتی در اینباره انجام شده و به سرنخهایی نیز رسیدهایم ولی نتوانستهایم دادههای دقیقی جمع کنیم. چیزی که مشخص است اینها سازماندهی شدهاند و شبکه دارند. بقیه اطلاعات در حد گمانهزنی است. در تحقیقات برای رسیدن به اعضای شبکهها، کسی همکاری نمیکند و تلاشها به نتیجه نمیرسند».
نویسنده کتاب «جامعهشناسی آسیبهای اجتماعی در شهر تهران» با اشاره به اینکه اطلاعات غیررسمی نشان میدهد موضوعاتی مثل تکدیگری، توزیع موادمخدر، فحشا، زبالهگردی و... دارای سازماندهی رسمی و غیررسمی هستند، ادامه میدهد:« این باندها یک رئیس و سرگروه دارند که معمولا با اسم مستعار شناخته میشود. این فرد، معاونان و نوچههایی دارد که اغلب در حاشیه شهرها فعالیت میکنند و نظارت رسمی روی آنها نیست. معمولا سرگروه یا رئیس باند خودش هم در دورانی، زیردست بوده و بعداً به سرگروهی رسیده است».
او میگوید: «افرادی که قربانی این شبکهها میشوند معمولا کودکانی هستند که از خانوادههای مهاجر و از همگسیخته میآیند. معمولا فرد واسطه، خود پدر و مادر هستند. فرهنگی در بعضی از این خانوادهها وجود دارد که میگوید بچه نانآور است. تیپشناسی این خانوادهها متفاوت است. از طریق مطالعه ساختار خانواده میتوانیم ببینیم چند درصد این کودکان از طریق والدین خود جذب این باندها میشوند و چند درصد آنها به شکل اتفاقی و شانسی وارد شدهاند. ولی در بیشتر مواقع والدین پورسانت و درآمدی دریافت میکنند و در ازای آن، کودک خود را در اختیار باند قرار میدهند. البته نرخ دقیق آن مشخص نیست، اما درصد عمده درآمد این کودکان متعلق به صاحب کار است».
عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی میافزاید:« طبق اطلاعات غیررسمی، سرشاخهها متمول هستند و در مناطق خوب شهر زندگی میکنند. اما آنها معمولا در حاشیهها یک پاتوق به شکل باغ یا ویلا دارند و آنجا کودکان را جمع میکنند. برای پیدا کردن آنها و محلهایی که در آن کار میکنند، فقط باید رفتوآمد کودکان را پیگیری کرد تا به سرشاخهها رسید. درآمد آنها نیز معمولا به شکل ملک و اموال دیگر درمیآید. اما این درآمدها به اندازه باندهای موادمخدر و... آن قدر بالا نیست».
افراد نیازمند نباید به خیابانها بیایند
عیسی فرهادی، فرماندار تهران به همشهری میگوید:«متولی اصلی برخورد و رسیدگی به موضوع تکدیگری، شهرداری و بهزیستی هستند که باید برای ساماندهی متکدیان اقدام کنند. این دو بخش امسال اقدام خاصی برای این موضوع انجام ندادهاند. بهزیستی در این مورد کوتاهی کرده و وظیفه خود را در قبال این موضوع به خوبی انجام نداده است. شهرداری نیز اعتبارات مناسبی در این حوزه دارد و باید برای ساماندهی متکدیان اقدامات جدی انجام دهد. باید برای توانمندسازی این افراد اقدام کرد. افراد نیازمند نباید به خیابانها بیایند».
او نیز با تأیید وجود باندهایی سازماندهی شده برای متکدیان میگوید:« افرادی بهعنوان محور گروه، به این متکدیان جا و مکان میدهند و با خودرو آنها را جابهجا میکنند و بخشی از درآمد متکدیان را بهخودشان بازمیگردانند. برای راهاندازی باندهای تکدیگری هزینه زیادی انجام نمیشود. با یک غذای بسیار ساده و ناهار و شامی این گروهها اداره میشوند. یک وسیله نقلیه هم برای جابهجایی اینها مورد استفاده قرار میگیرد. کل هزینهای که میکند در همین خلاصه میشود و در نتیجه این فعالیت برایشان سودده است».
فرهادی ادامه میدهد:« 75درصد متکدیان، کودکان اتباع بیگانه هستند. 25درصد دیگر هم از استانهای دیگر کشور وارد تهران شدهاند».
ستار پروین:
مطالعات روی جرائم سازمانیافته خیلی کم است. تحقیقاتی در اینباره انجام شده و به سرنخهایی نیز رسیدهایم ولی نتوانستهایم دادههای دقیقی جمع کنیم. چیزی که مشخص است اینها سازماندهی و شبکه دارند. بقیه اطلاعات در حد گمانهزنی است