• چهار شنبه 26 دی 1403
  • الأرْبِعَاء 15 رجب 1446
  • 2025 Jan 15
دو شنبه 12 خرداد 1399
کد مطلب : 101751
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/pYzjm
+
-

جهت‌دهی به سبک زندگی با بهره‌گیری از هنر

شراره جلالی فراهانی
روانشناس


   متفاوت‌ترین شکل فعالیت بشر که سهم بسزایی در تکامل شخصیت و اجتماعی‌شدن او داشته، هنر است. هنر تاریخی به وسعت بشریت دارد و نیاز انسان به آن از ما قبل تاریخ تاکنون محسوس است. انسان‌ها همیشه از طریق هنر، کیفیت زندگی خود را در هر دوره‌ای از زمان ارتقا بخشیده‌اند.
در گذشته هنر کارکردی متفاوت داشت و تولید آثار هنری براساس نیازهای زندگی انسان‌ها و برای مقابله با ترس‌ها و جلب حمایت نیروهای فوق‌طبیعی صورت می‌گرفت و فراورده‌های هنری با زندگی انسان پیوندی ملموس و مستقیم داشت و در راستای نیازهای مادی و معنوی او خلق می‌شد، اما در گذر زمان ساخته‌های بشر با حس زیبایی‌شناسی او پیوند خورد و به آن آراسته شد، تا جایی که امروزه هنر مدرن، سراسر خلاقیتی آگاهانه است که برای اثبات ایده‌ای به مردم و جذب آنان به‌کار می‌رود. با پیشرفت تکنولوژی سبک زندگی در تمامی جوامع دچار تغییرات بنیادین شد، فشار برای رفع نیازهای اولیه از روی انسان‌ها برداشته و زمانی بیشتر برای فراغت فراهم شد. همگام با این تحولات، کارکرد هنر نیز دچار تکامل و تحول شد. در گذشته تنها افراد نخبه امکان فراغت داشتند، اما امروزه این شرایط برای بیشتر انسان‌ها فراهم است و اوقات فراغت که پیوند تنگاتنگی با هنر پیدا کرده از مؤلفه‌های اصلی سبک زندگی مدرن محسوب می‌شود، به‌طوری که اساسی‌ترین روش برای گذران آن، خلق آثار هنری و استفاده از محصولات هنری و فرهنگی است. افراد بخشی از هویت فردی خود را از طریق هنر در سبک زندگی خود متجلی می‌سازند. آنها وقت و سرمایه خود را هزینه می‌کنند تا به وسیله هنر (در نقش خالق  یا مصرف‌کننده)، اوقات خود را به شکلی لذتبخش پر کنند و در عین حال صاحب سبک خاصی در زندگی باشند. از این‌رو زمان زیادی است که مصرف محصولات فرهنگی و هنری به یکی از شاخص‌های مهم برای شناخت سبک زندگی مردم جوامع گوناگون و عامل تعیین‌کننده اقشار اجتماعی تبدیل شده است. هنرمند بودن و هنر‌دوست بودن 2متغیری است که می‌توان براساس آنها میزان سرمایه فرهنگی و به تبع آن شیوه زیست مردم را مورد واکاوی قرار داد. دسته‌ای از افراد خودشان نیز در رشته‌ای خاص از هنر تخصص دارند و در سطوح مختلف مهارت می‌توان از آنها تحت عنوان هنرمند یاد کرد و عده‌ای دیگر علاقه‌مند و مصرف‌کننده محصولاتی چون فیلم، تئاتر، موسیقی، نمایشگاه‌های نقاشی و سایر هنرهای تجسمی و دیگر فعالیت‌های فرهنگی و هنری هستند. با توجه به اینکه رمزگشایی و درک مفاهیم هنری مستلزم داشتن سرمایه فرهنگی است اصولاً افرادی که قابلیت درک این کدها و مفاهیم را دارند، در یک طبقه خاص قرار می‌گیرند و دارای سبک زندگی متمایزی هستند. در تمامی جوامع همیشه کسانی وجود دارند که تلاش می‌کنند به‌وسیله مصرف انواع محصولات مادی و فرهنگی، خود را متفاوت از دیگران جلوه دهند و سبک زندگی خود را به‌صورتی متظاهرانه به رخ بکشند، اما واقعیت این است که همه آنها دارای سرمایه فرهنگی لازم برای درک مفهوم هنر و خلق یا مصرف آن نیستند. افراد و گروه‌ها در جامعه دارای موقعیت‌های متفاوتی هستند و در فضاهای اجتماعی گوناگونی قرار دارند. آنها با درونی‌کردن وضعیت خود و نمادهای آن یک طبقه‌بندی اجتماعی را در ذهن خود پدید می‌آورند. این نظام‌ها مجموعه‌ای از ترجیحات و انتخاب‌ها را در ذهن آنها تولید می‌کند که ارزش‌هایشان از خلال روابط و تضادها درک می‌شود. این ترجیحات و انتخاب‌ها وقتی در محدوده سرمایه فرهنگی و اقتصادی، در قالب کنش‌ها و دارایی بروز می‌یابد، سبک‌های زندگی متفاوتی پدید می‌آورد. حال با فاصله‌گرفتن از نیازهای اولیه و معمول زندگی، انسان‌ها می‌توانند به سبک‌دهی به زندگی خود بپردازند و به فعالیت‌های خود جهت و سازمان معینی بدهند و هنر دقیقا یکی از وسایل متعالی است که خلق و مصرف آن می‌تواند به این مهم منجر شود.

این خبر را به اشتراک بگذارید