فضیلت انفاق در جامعه
فهیمه فیضآبادی؛ روزنامهنگار
یکی از نکاتی که قرآن کریم روی آن اصرار میورزد و عمل به آن را نیکو قلمداد میکند، و توجه دادن آن را لازم و ضروری میداند، «انفاق» است. در دین مبین اسلام اهمیت زیادی به «انفاق» داده شده و به این منظور آیات بسیاری هم در فضیلت و تشویقکردن به دادن انفاق وجود دارد که میگوید: ای انسان! شما هر کدام مستقل نیستید، بلکه عضو یک جامعه میباشید. بنابراین باید منافع جامعه را بر منافع و لذات شخصی خویش مقدم بدارید و آگاه باشید که سعادت حقیقی شما در اجرای این سیره و روش است.
بنا به اعتبار آیات الهی قرآن کریم؛ «انفاق» بهعنوان عمل صالحی است که اگر مطابق دستور قرآن کریم انجام پذیرد، جامعه را همیشه بهعنوان سیمایی مطلوب برای امت خود قلمداد نموده و باعث درونی شدن و هرچه بهترشدن فرهنگ اقتصادی اسلام درنهاد افراد میشود. همچنین اصل «انفاق» بهعنوان یک ارزش اعتقادی انسانی است که اجتماع مورد نظر قرآن؛ آن را نردبانی برای تقرب به سرچشمه جمال و کمال و زیباترین جلوههای عشق یعنی خداوند متعال (جل و علا) میداند. ازنظر قرآن یکی از وظایف مهم افراد در جامعه، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است. هرکس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلأهای موجود در زندگانی افراد نیازمند را جبران کرده و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همانگونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقرونداری امتحان میکند، ثروتمندان را نیز اینگونه میآزماید. کمک به افراد نیازمند اگر همراه با خلوص نیت و به خاطر رضای پروردگار باشد دارای تأثیرات بیشماری است. برخی از آثار آن در همین جهان مشاهده میشود و برخی از آثار آن در جهان دیگر، ظاهر میشود. بهطورکلی درقرآن کریم درباره «انفاق» و اخلاص درمسیر«انفاق»، سفارشهای بسیاری شده است.
خداوند در سوره بقره آیه۲۷۴ به ستایش کسانی پرداخته که در شب و روز و نهان و آشکار «انفاق» میکنند و برخی آن را «آیه انفاق» گفتهاند؛ «الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهارسرا و علانیه فلهم اجرهم عند ربهم ولاخوف علیهم و لاهم یحزنون»؛ کسانی که داراییهای خود را در شب و روز، و نهان و آشکارا، «انفاق» میکنند، پاداش آنان نزد پروردگارشان برای آنان خواهد بود، و نه بیمی برآنان است و نه اندوهگین میشوند. به گفته برخی از مفسران، «انفاق»کنندگان باید در «انفاق» خود هنگام روز یا شب، پنهان یا آشکار، جهات اخلاقی و اجتماعی را در نظر بگیرند. از آنجا که دلیلی برای اظهار «انفاق» به نیازمندان نیست، آن را پنهان سازند تا هم آبروی آنان حفظ شود و هم خلوص بیشتری در آن باشد و از آنجا که مصالح دیگری مانند تعظیم شعائر و تشویق دیگران در کار است و «انفاق»، جنبه شخصی ندارد تا هتک احترام کسی شود (مانند انفاق برای جهاد و بناهای خیر و امثال آن) و با اخلاص نیز منافات ندارد، آشکارا «انفاق» کنند.
«انفاق» ازجمله اعمالی است که جزو اخلاق محسوب میشود؛ اگر برای خدا باشد و از روی ریا و خودنمایی نباشد و مستلزم منت بر گیرنده و آزار وی نگردد و از اموال پاک و محبوب بوده باشد که در قرآن داریم؛ «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون وما تنفقوا من شیء فإنالله به علیم»؛ شما به خوبی و نیکی ابدا نمیرسید مگر آنچه را که دوست دارید، «انفاق» کنید. و چه خوب است که بهترینش را« انفاق» کنید، خداوند تحقیقا بدان مطلع است.
همچنین خدای متعال در سوره بقره میفرماید: «مثل الذین ینفقون أمولهم فی سبیلالله کمثل حبه أنبتت سبع سنابل فی کل سنبله مائه حبه والله یضعف لمن یشاء والله وسع علیم»؛ کسانی که اموال خود را در راه خدا «انفاق» میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند، که در هر خوشه، یکصد دانه باشد، و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند.
«انفاق» مهمترین طریق حل مشکل فاصله طبقاتی هم است.
هدف اسلام این است که اختلافات غیرعادلانهای که در اثر بیعدالتیهای اجتماعی در میان طبقه غنی و ضعیف پیدا میشود از بین برود و سطح زندگی کسانی که نمیتوانند نیازمندیهای زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند، بالا بیاید و حداقل لوازم زندگی را داشته باشند. اسلام برای رسیدن به این هدف برنامه وسیعی در نظر گرفته است، تحریم رباخواری بهطورمطلق، و پرداخت مالیات، زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به «انفاق» وقف و قرضالحسنه و کمکهای مختلف مالی قسمتی ازاین برنامه را تشکیل میدهد و از همه مهمتر انفاق زنده کردن روح انسانی در میان افراد جامعه است.