شیوا نوروزی- روزنامهنگار
خودرو در گذشته در کشور بیشتر نقش کالای مصرفی را داشت البته به استثنای دوران جنگ اما بهمرور زمان با فرازونشیبهای بازار خودرو ارتباط مستقیمی پیدا کرد و تغییر نقش داد و تبدیل به کالای سرمایهای شد. هرچند روند پرفراز و نشیب خودروسازی، نقش خودرو بهعنوان کالای سرمایهای یا مصرفی را رقم زده است، اما آنگونه که مشخص است، تعیینکنندهترین عامل در این میان بحث عرضه و تقاضاست. در شرایط کنونی عرضه و تقاضای خودرو در بازار بهگونهای است که موجب شده فاصله قیمتی میان کارخانه و بازار بسیار از هم دور شوند. در چنین شرایطی که تورم از یک سو و نابسامانیهای اقتصادی از سوی دیگر گریبان مردم را گرفته باید دید آیا خودرو میتواند بستر مناسبی برای سرمایهگذاری باشد یا خیر؟
ضربه به صنعت خودرو
بعضی از کارشناسان خودرو معتقدند خرید خودرو بهعنوان کالای سرمایهای به صرفه است و عدهای خلاف این عقیده را دارند.
امیرحسین علیزاده، کارشناس خودرو در گفتوگو با همشهری میگوید:« در همه جای دنیا خودرو کالای مصرفی است نه سرمایهای. در این کشورها بهدلیل وجود جو رقابتی در درجه اول تولیدات باید رضایت مصرفکننده را برآورده کند. به همین علت است که خودروسازان با گذاشتن انواع آپشنها سعی بر کسب رضایت مشتری دارند». وی معتقد است وقتی پای واسطهگری و کسب سود بیشتر بهدلیل خرید و انبار کردن اتفاق بیفتد قطعا کسی انتظار زیادی بابت کیفیت و آپشن ندارد و فقط زیاد کردن سرمایه است که در درازمدت ضربه به صنعت است. خودرو در چنین شرایطی به جای رسیدن بهدست مصرفکننده اصلی بیشتر بهدنبال بازار واسطهگری است.
تصمیماتی برپایه احساس
علیزاده سرمایهگذاری از طریق بازار خودرو را تابع احساس میداند و موافق افزایش سرمایه از این طریق نیست بهویژه در شرایط موجود که بازار دارای نوسانات زیادی است. او میگوید: «یک سری پولهای سرگردان دست مردم است که بسته به شرایط به سمت بازار سکه، مسکن، بورس و خودرو میرود که کاملا حسی انجام میشود. این رفتار در سرمایهگذاری به نوعی نیاز کاذب ایجاد میکند و باعث نوسان قیمت و افزایش دلالی و واسطهگری میشود و در حالت کلان نیز پولهای سرگردان بهجای سرمایهگذاری به سمت پسانداز سوق پیدا میکند که خودش یکی از عوامل تورم است؛ این در حالی است که سهم صنعت خودرو از تولید ناخالص داخلی (GDp) 4درصد است. قیمت مواداولیه تولید خودرو بهنوعی آزاد اما قیمت خودرو محدود است. همانطور که گفتم چون هیچ منطقی پشت این جریان پولی نیست و بیشتر تابع حس است، سرمایهگذاری در آن را بهویژه در شرایط کنونی توصیه نمیکنم. ممکن است شرایط طوری رقم بخورد که برای سرمایهگذاران چندان خوشایند هم نباشد». سرمایهگذاری روی خودرو اختلاف قیمتی بین کارخانه و بازار آزاد را افزایش میدهد و همین عامل موجب ایجاد فساد در بازار میشود. هر کالایی که دو نرخی باشد، منشأ رانت و فساد خواهد بود. هماکنون 80درصد مشتریان خودرو را برای سرمایهگذاری میخرند و در چنین جوی خودروسازان زیان میبینند تا دلالان صد درصد سود کنند. اما کارشناسان معتقدند با سیاستهای در پیش گرفته شده خودروسازان که افزایش تولید است شاید تا حدودی آشفتگی بازار کاسته شود و این موضوع قطعا انتظارات سرمایهگذاران را مرتفع نخواهد کرد. از طرفی اگر خودروسازان برای حذف سوداگری اقدام به فروش محصولات خود در حاشیه بازار کنند و خودرو تک نرخی شود بازهم سرمایهگذاران متضرر خواهند شد.
سرمایهگذاری روی خودرو از سوی مردم در درازمدت به نفع صنعت خواهد بود. چرا که اگر یکی از دو راهحل (فروش در حاشیه بازار، فروش در بورس) انجام شود خودرو تک نرخی شده و رانت از بین میرود. دولت هم میتواند با سودآور شدن خودروسازان و قطعهسازان از آنها مالیات بگیرد، همچنین میتوان کیفیت را افزایش داد و مطالبات قطعهساز را پرداخت و کمک به تکمیل محصول کف کارخانه کرد. از طرفی سرمایهگذاران باید به این نکته هم توجه کنند با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد و افزایش قیمتهای رخ داده بهویژه در حوزه خودرو، طبیعتا نیاز به نقدینگی بیشتری برای خرید خودرو لازم است و این روند در شرایطی که قدرت خرید بهشدت کاهش یافته، منجر به رکود بازارها شده است. ادامهدار شدن این رکودها و کاهش خرید و فروشها و نبود حاشیه سود مناسب میتواند انگیزهها برای ورود سرمایههای سرگردان به بازار خودرو را کاهش دهد.
هشدار! این جاده لغزنده است
آیا در شرایط فعلی، سرمایهگذاری در بازار خودرو توجیه اقتصادی دارد؟
در همینه زمینه :