شهریور سال ۸۱ به حکم آقای دکتر معین که برآمده از مکانیسم جدید انتخاب رؤسای دانشگاهها یعنی مشورت با شورای دانشگاه تهران بود، بنده افتخار خدمتگزاری در دانشگاه تهران در سمت رئیس دانشگاه را پیدا کردم.
در روزهای پایانی بهمنماه به بهانه بازنشستگی دکتر مصطفی معین وزیر اسبق علوم، تحقیقات و فناوری از استادی دانشگاه مراسم نکوداشتی در کتابخانه ملی برای ایشان برگزار شد.
همانطور که میدانید ایشان داماد خانواده ما هستند و من هم یک دختر بیشتر نداشتم و در نتیجه بسیار حساس بودیم برای اینکه ازدواج ایشان ازدواج موفقی باشد و حالا بعد از آن مسائل اولیه که خواستگاری میآمدند، آقای دکتر ملکزاده به وسیله خانم [مرضیه] دباغ به من پیغام داده بودند برای ازدواج ایشان با آقای دکتر.
هجده سالگی بود و اول دانشگاه و شوری که توانست دوم خرداد ۷۶ را بیافریند. پر از امید و سرشار حس و حرکت برای آیندهای که برای ما بود. باور کرده بودیم نسل جدیدی خواهد آمد.
قبلترها به پزشکها، حکیم میگفتند. دکتر معین هم پزشک است، بنابراین به روایت گذشته حکیم است و از طرف دیگر حکیم به اعتبار اهل لغت، بهمعنای حکمت، بهمعنای علم است، عدل است، حکمت است.
یکی دو خاطره از ایام درازی که در دانشگاه شیراز بودم میگویم. سالهای انقلاب فرهنگی، انقلاب پس از انقلاب ۵۷ بود، در خلوت دفتر کار شیرازم نشسته بودم و به درس و مشق معمولم میپرداختم.
بیشترین آشنایی من با آقای دکتر معین در عالم سیاست است اما شناخت امروز من خیلی فراتر از آن هست و مایل هستم که این شناخت را به اشتراک بگذارم، به قول امروزیها شاید افقگشایی شود.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .