همهچیز از صبح عبوس روز پنجشنبه شروع شد که مثل هر روز تعطیل این روزگار کرونایی، سردرگم و عاصی اخبار و رویدادهای روز را در خبرگزاریها و روزنامهها میجوریدم و ناله میکردم از این روزگار بد بیاعتبار.
تاکسی اینترنتی گرفتم. طبق معمول چندهفته گذشته که هر بار قیمت را روی گوشی میدیدم تعجب میکردم، گفتم «ای بابا؛ گذشت اون دوران ارزونی انگار» نوشته شده بود، تاکسی زرد.
همسایه عادت دارد وقت رفتن از خانه صدایش را بیندازد روی سرش و توی راهرو یا ایستاده به انتظار آسانسور، بلند بلند چنان حرف بزند که ما دیگر ساکنان آپارتمان همه بدانیم که او قصد کرده از خانه بیرون برود.
تاریخ بدون گزارش خردستیزی و مخالفت باورهای ارتجاعی با عقلانیت، چیزی کم داشت. اگر در قرونوسطی اروپاییها به جای هیزم کتاب نمیسوزاندند یا نازیها کتابهای علمی را به آتش نمیکشیدند تاریخ چیزی کم داشت.
حتماً یادتان نرفته که قبل از رقابت صاحبان کالا برای ساخت و انتشار تبلیغات و آگهیهای کوتاه و متنوع در گروهها و صفحات متعدد فضای مجازی، شغلی به نام تراکت پخشکنی هم وجود داشت.
عضو هیأت مدیره اتحادیه باغداران کشور گفت: درحالیکه سود فروش میوه نهایت باید ۳۰درصد باشد، واسطهها و دلالان از مرحله خرید میوه از باغدار تا زمانی که به دست مصرفکننده برسد، تا ۲۰۰درصد سود میکنند و علت آن هم معاملات مکرر میوه بین واسطههاست.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .