• یکشنبه 22 تیر 1404
  • الأحَد 17 محرم 1447
  • 2025 Jul 13
دو شنبه 18 اسفند 1399
کد مطلب : 126182
لینک کوتاه : newspaper.hamshahrionline.ir/5ygLY
+
-

محور گفتمان عقلانیت در آموزش عالی

محور گفتمان عقلانیت در آموزش عالی

رضا فرجی‌دانا_وزیر سابق علوم، تحقیقات و فناوری

شهریور سال ۸۱ به حکم آقای دکتر معین که برآمده از مکانیسم جدید انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها یعنی مشورت با شورای دانشگاه تهران بود، بنده افتخار خدمتگزاری در دانشگاه تهران در سمت رئیس دانشگاه را پیدا کردم. البته قبل از آن بیش از 4سال و چند‌ماه مسئولیت دانشکده‌ فنی دانشگاه تهران را داشتم. جهات مختلفی را از دوران مسئولیت آقای دکتر معین می‌توانیم نقل کنیم. متأسفانه به واسطه‌ سوءاستفاده‌هایی که از طرف بعضی از سیاست‌بازان از مفهوم ساده‌زیستی در عرصه سیاسی شده است، در به‌کار بردن این لفظ ارزشی، یعنی داشتن زی‌طلبگی و ساده‌زیستی دچار یک محافظه‌کاری ناخواسته شدیم. به زبان نمی‌آوریم چون پس از دولت اصلاحات دولتی سر کار آمد که از اینها حداکثر سوءاستفاده را کرد و ما را به گوشه‌ای برده است که ارزش‌های‌مان را نمی‌گوییم. واقعاً می‌شود از این به‌عنوان یک ارزش بزرگ نام برد. وقتی نگهبان دانشگاه تهران مورد بازخواست قرار گرفت که چرا وزیر علوم را به داخل دانشگاه راه نداده ، با نگاه حق به جانبی گفت مگر وزیر علوم با ماشین پیکان به دانشگاه می‌آید؟ و واقعا فکر کرده بود کسی که می‌گوید من، یا راننده‌اش ادعا می‌کند وزیر علوم است، کسی دیگر است و می‌خواهد ورود غیرمجاز پیدا کند. این واقعاً ارزشمند است. من آقای دکتر معین را سال ۶۰ موقعی که رئیس دانشگاه بود در اتاق‌شان دیدم. تا نشستیم گفت یک چای بخوریم. از زیر تختخواب چند شیشه‌ مربا را که آن موقع به‌عنوان استکان استفاده می‌‌کردیم درآورد و در همان‌ها به ما چای داد و رئیس دانشگاه هم بود و این ساده‌زیستی را ایشان در طول دوران مسئولیت حفظ کرد. من همیشه گفتم اگر کاری در این زمینه از بنده نقل شده که انجام دادم، الگوی بنده جناب آقای دکتر معین بوده و به این همیشه افتخار کردم. موضوع دیگر مدیریت قاطع ولی دلسوزانه در عرصه‌ آموزش عالی بود. امروز می‌خواستم کوتاه‌ترین فرازها را برای شاهد این مثال‌هایم بیاورم و یک فراز از استعفانامه‌ آقای دکتر معین را عینا نقل کنم خدمت عزیزان که ببینید ایشان چطور قاطعانه از حریم دانشگاه و دانشگاهیان دفاع می‌کنند و این را دلیل استعفای خودشان قرار می‌‌دهند. این یک فراز از متن استعفانامه است:‌ «واقعیت این است که از یک سو تعدد مراجع تصمیم‌گیرنده و به‌ویژه تداخل مسئولیت‌ها با شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، سوءظن‌ها، دخالت‌ها و تعرض‌های نهادها و شوراهای غیرمسئول و غیرپاسخگو فرصت کار و تلاش مفید و مؤثر را به میزان قابل توجهی از وزارت و دولت سلب کرده و از سوی دیگر حریم مقدس دانشگاه، منزلت، حرمت و امنیت فکری و اجتماعی دانشجویان، استادان و دانشگاهیان و به‌طور کلی جوانان، متفکران و فرهیختگان در معرض تنگ‌نظری و کج‌اندیشی، تجاوز و خشونت قرار گرفته است.»؛ فرازی کوتاه که نشان می‌دهد ایشان چطور قاطعانه از این حریم، از این دژی که برای دانشگاه و ارزش‌های دانشگاه است، دفاع می‌کنند و وقتی این امر مورد تعرض قرار می‌گیرد، هیچ محافظه‌کاری نمی‌کنند و می‌گویند وقتی من نمی‌توانم پاسخگوی مسئولیتی که به‌عهده‌ من گذاشته شده باشم، از این کار کنار می‌آیم و البته همان استعفا هم تأثیر بزرگی گذاشت که مهم‌ترین آن پیشرفت کار اصلاح لایحه‌ اهداف و تشکیلات جدید وزارت علوم بود. بدون آن استعفا و حرکتی که ایجاد کرد، آن لایحه به پیش نمی‌رفت که ما یک سال بعد شاهد باشیم در مرداد سال ۸۳ تصویب شود.
موضوع دیگر، بحث اصلاح ساختار است. از ادبیات این لایحه ۲۰ سال گذشته است. اگر می‌بینید این ادبیات آن‌قدر به روز است، نشان‌دهنده‌ ژرف‌اندیشی و دوراندیشی عزیزانی است که در آن زمان با نگاه به آینده آن را ترسیم کردند وگرنه این ادبیات خیلی سریع عوض می‌شود. در بخش مأموریت‌ها، صحبت از آینده‌نگری و آینده‌پژوهی برای شناسایی مزیت‌های نسبی، قابلیت‌ها، استعدادها و نیازهای پژوهش و فناوری مناطق مختلف و برنامه‌ریزی برای این برآوردن نیازها شده است؛ چیزی که امروزه به آن می‌گوییم آمایش آموزش عالی. این دقیقا از الفاظ لایحه‌ مصوب برداشت شده یا در بند الف قسمت هشت به هم‌سویی میان آموزش، تحقیقات و فناوری اشاره شده است؛ چیزی که در نام جدید وزارت متبلور شد.
در همه‌ ادوار قبل، وزارت علوم به‌عنوان یک مداخله‌گر مستقیم در امور دانشگاه‌ها خودش را نشان می‌داد ولی در این لایحه نقش‌اش، نقش سیاستگذار، برنامه‌ریز و ناظر و ارزیاب قرار گرفته و اکردیتیشن که لفظ جدید است و اعتبارسنجی در این لایحه بسیار قوی است.
چیزی که به‌عنوان دانشگاه پاسخگو از آن یاد می‌شود، هدف غایی این لایحه است؛ دانشگاهی که روی پای خودش بایستد، به محیط بیرونی و محرکات این محیط پاسخ دهد و بتواند نیازمندی‌های جامعه‌ هدف خود را برآورده کند. این دانشگاهی است که دانشگاه طراز جهانی است. این دانشگاهی است که باید در ایران عزیز ما عهده‌دار مسئولیت پاسخگویی به نیاز جامعه باشد و لازمه‌اش، شاه‌بیت این لایحه، ماده ۱۰ آن است که می‌گوید دانشگاه‌ها مستقل‌اند. دانشگاه‌ها در امور داخلی‌شان از استقلال اداری، مالی و تشکیلاتی برخوردارند و این فوق‌العاده مطلب پیشتازی در آن زمان بوده است. همین الان که خدمت شما هستیم اکثر مجادله‌های ما در فضای علم و فناوری کشور، به نحوه مدیریت این سپهر برمی‌گردد؛ به باور یا عدم‌باور نسبت به این موضوع. آتونومی (یا استقلال) دانشگاه‌ها یک مفهوم جاافتاده است، دانشگاه‌ها نه‌تنها در برنامه‌ریزی دوره تعلیماتی و دروس و برنامه‌های درسی که در امور مالی، اداری و تشکیلاتی خودشان باید مستقل باشند، باید از مکانیزم‌های درونی خودشان نشأت بگیرند. وزارت علوم،  باید تنها یک هدایتگر کلان آنها با مکانیزم‌های نرم‌افزاری باشد. ما هنوز چانه‌ آتونومی را می‌زنیم با عزیزانی که می‌خواهند در همه‌ امور دانشگاه دخالت کنند و انتخاب رئیس دانشگاه، توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه را بر نمی‌تابند؛ امری که آقای دکتر معین گام بزرگی در این راستا برداشتند.
 اگر بگوییم آقای دکتر معین پیشران بخش توسعه‌ علمی دولت اصلاحات بود، حتما گزاف نگفته‌ایم ولی به‌نظر من از دهه ۱۳۸۰ در کشورمان یک گفتمان عقلانیت در دولت اصلاحات شکل گرفت، ایشان محور گفتمان عقلانیت در آموزش عالی بودند. واقعا شایسته است ایشان را محور گفتمان عقلانیت در آموزش عالی بدانیم که راه را برای نقش‌آفرینی اجتماعی آموزش عالی فراهم کرد.
 

این خبر را به اشتراک بگذارید