لذتبردن از آخرین روز ساعت کاری شناور- همزمان با شروع سال تحصیلی جدید- مثل سالهای گذشته- واهمه این وجود داشت که مبادا ترافیک، گره کوری در مدیریت شهری ایجاد کند و همین نگرانی باعث شد تا نسخه شناورشدن ساعت کاری دستگاههای اجرایی دولتی و بانکها برای شهر تهران پیچیده شود.
آدمها عادت دارند برای موجودات و فصلها هویت بسازند؛مثلا روباه و آن اتهامهای تاریخی یا همین پاییز که میگویند چوب خشک را هم شاعر میکند. در حقیقت روباه فقط زندگیاش را میکند و پاییز هم مثل فصلهای دیگر از راه میرسد. درست است که خشخش برگهای خشک زرد زیر قدمها از لذتهای مجاز زندگی محسوب میشود، ولی قژقژ برف زمستان هم حکایت خودش را دارد.
حس عصر جمعهها چگونه است؟ یا همان حس و حالی که عصرهای سیزدهبه در هر سال داری؛ حس بیحالی، ناامیدی از زمین و زمان که هیچچیز حالت را خوب نمیکند؛ همان غروب دلگیری که تصور فردایش برایت تصویر بدی است.
چتربازکردن، هم مفهوم حمایتی دارد و هم آویزانشدن! دومی در زبان عامیانه درباره آدمهایی بهکار میرود که همیشه در جستوجوی فرصتی برای سوءاستفاده از اطرافیان هستند. بااین حال همچنان در طراحی از چتر بهعنوان یکی از نمادهای حمایت استفاده میشود. مثلاً چتری که باز شده و زیر آن چندآدم پناه گرفتهاند. بیرون از دنیای تشبیه و استعاره اما فصل باران در راه است.
اینقدر که همه از رمانتیک و عاشقانه و شاعرانه بودن پاییز گفتهاند احتمالا مجنون در وصف لیلی نگفته و همین حالا اگر نگاهی به فضای مجازی بیندازید پر شده از پستهایی که در آن یک نفر عاشق شده و دلیلش دیدن برگهای زرد درختان است.
براساس آمارهایی که در سال2017 توسط دانشگاه لانست منتشر شد، سالانه 291هزار تا 646هزار نفر بهدلیل اختلالات سیستم تنفسی مرتبط به آنفلوآنزا جان خود را از دست دادهاند.
درباره مهمترین رویدادهایی که باید در پاییز 97 منتظرشان باشیم
درنگ
درباره برجام و خروج دونالد ترامپ از این قرارداد جمعی و جهانی و ماجراهای بعد از آن چه میتوان گفت؟ این موضوع آنقدر معروف است که دیگر نیازی به شرحش نیست.
کل ماجراهای «شاید وقتی دیگر» بهرام بیضایی 1366 در فصل پاییز میگذرد. استفاده خلاقانه فیلمساز از رنگ زرد که رنگ غالب در سراسر فیلم است با بهره از پاییز، حسی از اضطراب و تردید را که کاراکترها دچارش هستند.
رنگ نارنجی آدم را یاد تاکسی میاندازد. این البته تأثیر قابلتوجه رنگ نارنجی در جلبتوجه را نشان میدهد. هر تکه نارنجی در محیط اطراف میتواند نگاهها را به سوی خود بکشاند.
ای خاک بر سر این ایام که حتی خزانش را هم باید حسرت بکشیم. مگر چه میخواهیم ما جز همان باد سرد که بزند به احوال لعنتیمان و کمی مهربانی آسمان که پایه باشدو با خودش تکرار کند که باید ببارد؟ مگر از برگ زرد و عشق نارنجی و داغ خاطره بیقیمتتر هم بوده که حالا همینها هم برایمان طاقچهبالا گذاشتهاند.
«مگه خودت نگفتی عاشق شبایی؟ پاییز همهش شبه دیگه. نصفِ روز، غروبه!» بعد دستم را پس زد و دست شاعری را گرفت که میگفت: «پاییز را/ به هیچ میانگارد/ دستی که دستهای تو را دارد».یپرسم: «واقعا چرا ما هر سال روز اول پاییز دلمون خالی میشه؟ چرا همه رفتهبودناشونو میذارن برای پاییز؟ چرا هیچکی برنمیگرده.
چند سالی است که آسمان روی خوشی به ایرانیها نشان نمیدهد و برخلاف گذشته نه چندان دور وقتی پاییز میرسد دیگر خبری از سرما و بارانهای اول پاییز نیست و هیچکس عجلهای برای بیرون آوردن چمدان لباسهای گرم و علم کردن چتر ندارد.
بازار طلا نسبت به نخستینماه از پاییز سال گذشته، 300درصد رشد کرده است. باورکردنش کار سادهای نیست. مهرماه سال96، همین یک سال پیش، سکه بهار آزادی با قیمت یکمیلیون و 200 تا 300هزارتومان، نیمسکه با قیمت 640تا 650هزارتومان و ربعسکه با حدود قیمت 360هزارتومان معامله میشد. حتی تحلیلگران اقتصادی هم این روزها را برای بازار نمیدیدند. امروز و در لحظه نگارش این گزارش لفظی که بسیار در سال97 مجبور به استفاده از آن هستیم.
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .