رمز عبور از بحران
تعدادی از اعضای مطرح انجمنهای علمی پزشکی کشور در گفتوگو با همشهری از ضرورت شکلگیری مدیریت یکپارچه برای کنترل اپیدمی کرونا میگویند
فهیمه طباطبایی و مهدیه تقوی راد ـ خبرنگار
21 روز از اعلام شناسایی و مرگ دو فرد مبتلا به کرونا و ورود رسمی این بیماری به کشور میگذرد و حالا ایران با اپیدمی ابتلا به کرونا روبهروست و در بین بیش از 100 کشور که موارد ابتلا به این ویروس در آنها شناسایی شده، شاید بتوان گفت تنها کشوری باشد که در تمام بخش های آن آلوده شده است. طبق آمارهای رسمی وزارت بهداشت تاکنون (تا عصر چهارشنبه) 9هزار نفر (7.4 درصد کل بیماران مبتلا به کرونا در جهان) در ایران به بیماری کرونا (کووید- 19) مبتلا شده و 345 نفر جانشان را از دست داده اند. سرعت رشد بیماری کرونا در کشور به حدی است که بسیاری از کارشناسان و حتی مسئولان وزارت بهداشت از واژه «طغیان» برای آنچه درحال رخدادن است استفاده می کنند و خبرهای رسمی نشان می دهد حتی در تعدادی از استان ها با کمبود تخت های بیمارستانی و تجهیزات پزشکی رو به رو هستیم. همچنین تقریبا در تمامی استان های کشور مردم هم اکنون با چالش تامین اقلام بهداشتی از جمله ماسک و مواد ضدعفونی کننده رو به رو هستند. مشکلاتی که روزهاست از سوی مسئولان کشور اعلام می شود حل خواهد شد ولی در عمل مردم شاهد اقدامات عملیاتی نیستند. بهاعتقاد کارشناسان باوجود اینکه وزارت بهداشت و کادر درمانی کشور در طول سه هفته گذشته شبانهروز برای کنترل بیماری تلاش کرده است اما تصمیم گیری های سیاسی و اولویت دادن به نگاههای سیاسی بهجای دیدگاه های علمی و پزشکی و همچنین موازیکاریهای متعدد باعث شده است شاهد سردرگمی در مدیریت بحران باشیم تا جایی که می بینیم مدیریت بحران خود دچار بحران شده است. در چنین شرایطی روز سهشنبه جمعی از بهترین پزشکان کشور که عضو انجمنهای علمی گروه پزشکی هستند و همچنین روسای تشکلها و انجمنهای مختلف پزشکی به سران سه قوه نامه نوشتند و ضمن توصیف شرایط بحرانی کنونی از رئیس جمهور خواستند تا دیر نشده خود مدیریت بحران را برعهده بگیرد و تمامی نهادها و دستگاه ها باتوقف موازی کاری ها زیر پرچم مدیریت واحد برای عبور از شرایط کنونی تلاش کنند. با تعدادی از این متخصصان درباره شرایط کنونی و ضرورت وجود یک مدیریت یکپارچه گفت و گو کرده ایم.
چرا مدیریت واحد از سوی رئیسجمهور ضروری است؟
سیدحمید خویی ـ عضو هیأت مدیره مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی
چرا ما پزشکان نامه نوشتیم و از رئیسجمهور خواستیم که خود مدیریت ارشد بحران بیماری کرونا را در دست بگیرد؟ چه کاستیهایی را دیدیم و شاهد چه سنگاندازیها و سهلانگاریهایی بودیم؟
یک: واقعیت این است که شرایط فعلی به تمام معنا بحرانی است و به همین دلیل نگاه و مدیریت بحرانی را طلب میکند. با وجود اینکه وزیر بهداشت و همکارانشان زحمات زیاد و طاقتفرسایی را کشیده و میکشند اما برونده این فعالیتها، متناسب با ستاد مدیریت مبارزه با کرونا نیست. ما متأسفانه فرصتهای بسیاری را برای مهار کردن گسترش بیماری کرونا در کشور از دست دادیم، شاید اگر قم همان روز اول قرنطینه میشد این بیماری تا این حد در سطح کشورگسترش پیدا نمیکرد اما این اتفاق نیفتاد و حالا نیاز است برای برونرفت موفق و مؤثر از این بحران برنامهریزیهای جدی و عملیاتی با دورنمای نزدیک داشته باشیم، بهطور نمونه الان از بعضی شهرها خبرهایی به گوش میرسد که تختهای بیمارستانی در حال تکمیل ظرفیت است با توجه به اینکه رفتار کرونا رفتار جدیدی است و هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که فرایند پیشرفت این بیماری در ایران و جهان چگونه خواهد بود، لذا باید برنامهای برای تختهای بیمارستانی داشته باشیم که اگر ظرفیتهای موجود پر شد گزینه بعدی دقیقا چه خواهد بود؟ ضمن اینکه بخش بزرگی از بیمارستانها برای مدیریت بیماری کرونا بسیج شدهاند درحالیکه این مراکز همیشه پاسخگوی نیاز بیمارانی غیراز کرونا بوده و هماکنون این افراد سردرگم و بیپناه شدهاند. مثلا اگر در این روزها بیمار سرطانی نیاز به بستری داشته باشد، به دشواری میتواند بیمارستانی امن و عاری از خطر ابتلا به کرونا را پیدا کند، حتی زنان بارداری که الان وقت زایمانشان رسیده برای پیدا کردن تخت بیمارستانی به راحتی نمیتوانند اقدام کنند. اولویت جدی برای کنترل کرونا، تامین تختهای بیمارستانی ذخیره است مثلا در جایی مثل مصلای تهران و مصلاهای شهرستانها میتوان تختها را مهیا کرد که اگر خدای نکرده رفتار کرونا وحشتیتر و گستردهتر از الان شد، ما ابزار مؤثر برای مقابله داشته باشیم.
دوم: موضوع مهم بعدی تامین داروهای مورد نیاز بیماران مبتلا به کرونا و البته داروهای عمومی کشور در شرایط بعد از بحران است. الان با وجود وعدههایی که هر روز در رسانهها توسط مسئولان مربوطه داده میشود، هنوز عرضه ماسک، محلول ضدعفونیکننده و دستکش برای همه مردم فراهم نشده و آنها سردرگم هستند، حتی این لوازم برای کادر بیمارستانی هم به اندازه کافی وجود ندارد. این تناقض در فضای اجتماعی کشور وجود دارد که تلویزیون مرتب انبار ملزومات پزشکی، کارخانههای در حال کار 3شیفته را نشان میدهد اما در عمل این لوازم ضروری بهدست مردم نرسیده است.
متأسفانه وحدت فرماندهی برای تولید و توزیع متناسب لوازم ضروری وجود ندارد و خیلی از دستگاهها همکاری لازم را با وزارت بهداشت نمیکنند. مثلا در زمینه الکل در جریان هستم در شهرستانهایی که کارخانه ساخت الکل فعال است، استاندار اجازه خروج این تولیدات را به استانهای دیگر نمیدهد، در جایی دیگر کانتینر الکل ضدعفونی بار شده به سمت تهران با دستور مسئول استانی به شهر دیگری روانه شده؛ یا در شهرک صنعتی که مواد ضدعفونیکننده تولید کردند، مسئول شهرک مانع خروج محصول شده و تمام این اتفاقات یعنی عملا مدیریت واحد و کارآمدی نداریم.
سوم: در پروتکلهای بهداشتی کنترل بیماری کرونا تأکید شده بیماران تا جایی که میتوانند درخانه و سرپایی درمان شده و در بیمارستان بستری نشوند، اما هماکنون در ایران برای بیماران سرپایی به اندازه کافی داروی تامیفلو وجود ندارد و همین امروز در شهر تهران اگر کسی بخواهد در خانه درمان شود عملا داروی «اوسلتامیویر» که یکی از 3داروی اصلی برای درمان این بیماری است را نمیتوان تهیه کند. حتی ما پیشنهاد کردیم که یکی از مراکز درمانی را برای بیمارانی که قرار است در خانه درمان شوند، معرفی کنند که بتوانند از آنجا داروهایشان را بخرند اما هنوز این اتفاق نیفتاده و متأسفانه یک دارو 40 تا 50برابر بیشتر از قیمت واقعیاش در شبکههای قاچاق خرید و فروش میشود و بهنظرم در این زمینه تامینکنندگان دارو اگر به موقع وارد کارزار میشدند، دارویی که یک ورقهاش 31هزار تومن است به یکمیلیون تومان در بازار سیاه نمیرسید.
از سوی دیگر بسیار بسیار مهم است که این داروها را همین امروز خریداری کنیم چرا که کرونا در جهان گسترش پیدا کرده و ممکن است فردا هم اگر بخواهیم نتوانیم این داروها را تهیه کنیم؛ مانند اتفاقی که برای ماسک افتاد و میشد یکماه پیش در بازار جهانی خریداری کرد که نکردیم و الان کشوری نمیفروشد. الان چون بیش از 100کشور دچار کرونا هستند در حقیقت فروشندهها کمتر شدهاند؛ ضمن اینکه متأسفانه هنوز بروکراسی تامین ارز و گمرک در کشور بهطور جدی وجود دارد و همین مسئله تامین داروهای مورد نیاز را با مشکل مواجه کرده است.
چهارم: نیاز است که یک سخنگو از سوی دولت تعیین شود و هر روز آمار فروش دارو و سایر ملزومات دیگر مانند ماسک، مواد ضدعفونیکننده و دستکش را به تفکیک استان، مراکز درمانی و داروخانههای فروشنده اعلام کند تا مشخص شود روند عرضه به چه شکل و در کجا خواهد بود؛ الان که بهطور کلی در این زمینه هم هرج و مرج است و صدای مردم و کادر درمانی و پزشکی بحق در آمده. از دست دادن هر ثانیه این شرایط بحرانی فعلی میتواند خسارتهای ما را در مقابل بیماری کرونا به شکل تصاعدی افزایش دهد.
باید به موازی کاریها پایان داد
عبدالرسول صداقت ـ عضو هیأت مدیره مجمع انجمنهای علمی گروه پزشکی
کنترل بیماری کرونا محدود به یک دستگاه اجرایی یا وزارتخانه نمیشود و سپردن همه کار به وزارت بهداشت از ابتدا کار اشتباهی بود. 2اتفاق پس از بحران شیوع کرونا در کشور ما رخ داد، اول اینکه تعدادی از افراد اعم از مسئولان یا مردم معمولی در کارهای مرتبط به سازمانهای درمانی و سلامت دخالت کردند و هر کسی با پر کردن یک ویدئو و ارائه آن در فضای مجازی خواست کمک کند و همین موازیکاریها مردم را سردرگم و مضطرب کرد. از طرف دیگر رئیسجمهور با سپردن همه فعالیتهای مربوط به وزارت بهداشت در عمل خود را کنار کشید و مسئولان درمانی کشور را تنها گذاشت. بحث ما و انجمنهای پزشکی این است که رئیسجمهور در همه جای دنیا در مواقعی که اپیدمی اتفاق میافتد بهعنوان بالاترین مقام اجرایی در آن کشور مسئولیت را بهعهده میگیرد؛ چرا که بخشی از کارها باید با ارتش و نیروهای نظامی، وزارتخانههای راه، صنعت، بازرگانی و گمرک تقسیم شود و وزیر بهداشت به تنهایی نمیتواند همه این کارها را دنبال کند و به وزرای دیگر و نیروهای نظامی دستور مستقیم دهد.
آقای روحانی باید بدانند که وزیر بهداشت تنها میتواند پروتکلهای درمانی و پیشگیری را تهیه و عملیاتی کند و در سایر موارد امکان دخالت را ندارد، به همینخاطر روالی که در کشور ما از ابتدای شیوع بیماری بهکار گرفتند، باعث شد که فرصت زیادی را از دست بدهیم. با توجه به این مسائل من معتقدم هنوز دیر نشده و ما تا خاتمه مبارزه با کرونا راه زیادی در پیش داریم؛ پس بنابراین ستاد ملی مبارزه با کرونا باید زیرنظر شخص رئیسجمهور و نه حتی معاون اول او تشکیل شود و وزارت بهداشت به مسئولیت خود در بخش درمان و پیشگیری بپردازد و رئیسجمهور، بانک مرکزی را برای تهیه ارز، وزارت راه و ترابری را در بستن برخی از جادههای منتهی به شهرهای آلوده، وزارت صنعت را برای تولید کالاهای مورد نیاز و... موظف به اقدام سریع و به موقع کند و بر فعالیت آنها روزانه و حتی ساعتی نظارت داشته باشد.همچنین در این مدت بهدلیل اینکه وزارت بهداشت به تنهایی همه مسئولیتها را بهعهده داشته، نتوانسته سایر تیمهای موازی را برای استفاده بهینه و مطلوب هدایت کند. بهعنوان مثال، در کارخانههای مختلف مواد ضدعفونیکننده و سایر وسایل حفاظتی تولید میشود، اما اگر اینها زیرنظر وزارت بهداشت نباشد، ممکن است مواد غیراصولی و غیراستانداردی تهیه کنند که منجر به عوارض بدتری شود. باید تلاش همه نهادهای مردمی، اقدامات بسیج همگانی، کمک مردمی و ارگانهای دیگر زیرنظر وزارت بهداشت صورت گیرد و شاهد انسجام در اقدامات باشیم نه موازی کاری.
هم اکنون در وضعیتی در دنیا به سر میبریم که بسیاری از کشورهایی که از نظر صنعتی قوی هستند مثل آلمان و حتی هند و بسیاری از کشورهای اروپایی، صادرات لوازم حفاظتی در مقابل ویروس کرونا را ممنوع کردهاند. این پیام مهمی برای ما دارد که باید روی پای خودمان بایستیم و اگر در این فکر هستیم که این لوازم را از جای دیگری تامین کنیم، نیروهای بیشتری را از دست خواهیم داد. اینکه امروز تعداد زیادی از جامعه پزشکی، پرستاری و کادر درمانی را از دست دادهایم غیرطبیعی است و نشاندهنده این است که نتوانستیم از سربازی که در خط مقدم میجنگد حفاظت درستی داشته باشیم. همکاران من امروز از رشت اطلاع دادند که وسایل ساده مثل عینک، کلاه و ماسک در اختیار ندارند و وقتی در چنین شرایطی میبینند که بسیاری از اساتید و همکاران از دست میروند، روحیه خود را از دست میدهند.
با این تفاسیر نیاز است که رئیسجمهور و سایر وزیران و مدیران درمجموعههای دیگر هم در این زمینه به جد و منسجم وارد شوند و به وزارت بهداشت و کادر درمانی بیمارستانها کمک کنند.
حل بحران کرونا با مدیریت یکپارچه
قوام نصیری ـ رئیس انجمن پرتودرمانی سرطان ایران
وجود مدیریت یکپارچه همراه با تفکر و متشکل از مقامات و افرادی که تجربه و اطلاع کافی در بحرانها دارند، یکی از ابزار ضروری برای فائق آمدن بر بحرانهاست. در بحران اپیدمی کرونا که مدتی است درکشورمان فراگیر شده، باید از تجربه کشور چین که توانسته بر این بیماری غلبه کند استفاده و از کارشناسان بینالمللی کمک بخواهیم. چند سال قبل کشور چین شاهد شیوع بیماری سارس بود که مرگومیر این بیماری بسیار بیشتر از کروناست، اما با مدیریت درست و بهموقع توانستند شدت شیوع این بیماری را کم کنند. درخصوص کرونا نیز اگر چه شهر ووهان چین بیشترین مبتلایان را داشت، اما دولت چین با مدیریت قاطع و یکپارچه توانست بر این بیماری فائق آید و الان شاهد این هستیم که تعدادی از بیمارستانهایی که برای پذیرش بیماران مبتلا به کرونا بسیج شده بودند دیگر مراجعهکننده مبتلا به این بیماری ندارند.
درخصوص شیوع این ویروس در کشورمان ابتدا باید ببینیم که الان در چه موقعیتی هستیم.ای کاش اقداماتی که الان درخصوص این اپیدمی در حال انجام است، از ابتدای شیوع این بیماری در کشورمان انجام و جدی گرفته میشد. زمانی که این بیماری در شهر قم شیوع پیدا کرد، میشد با قرنطینه این شهر مانع از گسترش بیحد و حصر این بیماری به سایر شهرها شد. متأسفانه درخصوص استانهای گلستان ومازندران هم شاهد هستیم که مسئولان این استانها با خواهش از مسافران میخواهند که به این استانها سفر نکنند؛ درحالیکه شاهد افزایش 102درصدی ابتلا به این بیماری در این استانها هستیم و بحث قرنطینه بسیار جدی است؛ دیگر نباید با خواهش و التماس مانع از ورود مسافران به این شهرها شد و باید اعمال نفوذ جدی تری - چیزی شبیه حکومت نظامی - درخصوص شهرهایی همچون گلستان و مازندران و یا مشهد و حتی دیگر شهرها در روزهای ابتدای سال نو داشته باشیم.
الان درخصوص کادر درمان شاهد این هستیم که این افراد از هستی خود چشمپوشی کردهاند و با وجود اینکه میدانند احتمال سرایت و حتی مرگ درخصوص این ویروس را دارند، اما باز هم در مراکز درمانی مشغول مداوای این بیماران هستند. در این زمان وجود یک مدیریت واحد و یکپارچه که تمام سازمانها و نهادها از آن فرمانبرداری داشته باشند بهشدت احساس میشود. افرادی که به مسائل بحران آشنایی کامل داشته و سازمانها و نهادها هم از آنها حرف شنوی داشته باشند. وزیر بهداشت با وجود همهگیری این بحران در کشور و کمبود امکانات و لوازم موردنیاز و حجم بالای مبتلایان به این بیماری، به تنهایی نمیتواند از عهده تمام مشکلات مربوط به بهداشت و درمان، رفع نیازهای مراکز درمانی و... بربیاید و بین همه دستگاههای مرتبط با این مسئله هماهنگی ایجاد کند و در عین حال هم رئیس ستاد مبارزه با کرونا باشد، تقاضای تهیه امکانات مورد نیاز را داشته باشد و بتواند همه کمبودها را همزمان برطرف کند. مدیریت یکپارچهای که در نامهای به سران سه قوه از آن نام برده شد، شامل هم این موارد میشود و تصمیمگیرندگان درخصوص این بحران باید با برنامهریزی درست پیک ابتلا به این بیماری را کاهش دهند.
کشور چین با برنامهریزی درست و مدیریت یکپارچه بحران توانست روند ابتلا به این بیماری را در کشور پهناور خود کنترل کند؛ چرا که مسئولان آن کشور و مردم قضیه اپیدمی ویروس را جدی گرفته و درک کرده بودند اگر سهلانگاری انجام شود این ویروس به سرعت، تمام کشورشان را در بر میگیرد. به همین دلیل است که معتقدم که یک مدیریت یکپارچه قوی و قاطع باید درخصوص این بحران تشکیل شده و بر اقدامات تمام تشکیلات دخالت داشته باشند و جلساتی که در خصوص این اپیدمی برگزار میکنند مکرر و پیوسته باشد و البته خروجی این جلسات نیز باید بهگونهای باشد که در کوتاهمدت شاهد خروجیهای آن جلسه باشیم.