آنها که مدیر متولد میشوند
ایمان مهدیزاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
مباحث روانشناسی و تیپشناسی از یکسو و آفرینش و پردازش شخصیت در هنر از سوی دیگر براساس استناد، استدلال و منطق، شخصیت هر فرد را بیان میکند. در جوامع توسعهیافته اصول روانشناسی بهصورت پایهای به افراد، بهویژه پدران و مادران آموزش داده میشود و شهروندان از خدمات مشاورهای رایگان برای شناخت بهتر خود و درک وضعیت خود در جامعه و روابط، بهرهمند میشوند. در ایران اما طیفی وجود دارد که شخصیتشان نه براساس چارچوبهای علمی که بیشتر مبتنی بر تخیل و توهم شکل گرفته و امروزه اغلب آنان در قالبهای متعددی به جامعه، طبیعت و سرنوشت کشور آسیب میزنند. این عده اشخاصی هستند که مدیر به دنیا میآیند. بهواسطه موقعیت شغل پدر یا مادر این اشخاص از ابتدا دارای القابی متفاوت از همه کودکان و نوجوانان هستند.
همهجای دنیا هر شخصی برای رسیدن به موفقیت نیاز به تلاش و زمان دارد. او باید با صرف زمان ویژهای برای آن کار و تلاش و تمرکز و از سرگذراندن تجربهها، گامهایی در مسیر موفقیت بردارد. اما در کشورهای توسعهنیافته مانند ایران، عده زیادی بدون هیچ شاخصی از موفقیت، توسط سیستم پراشتباه و فسادپرور بر بلندای قله موفقیت، شادی موهومگونهای از خود بروز میدهند.
آنها نه خاک کسب و کاری را خوردهاند و نه برای کسب دانش تلاش خاصی کردهاند. بهواسطه مقام و موقعیت شغلی پدر یا مادر یا وابستگی خانوادگی به یک کرسی تأثیرگذار در تصمیمگیری شهر و استان، نخبه بهدنیا میآیند و از بدو تولد و گشایش چشم به جهان هستی، خود را مدیران کارآزموده میپندارند. نگاهی قابل تامل به رزومه اغلب مدیران در بخشهای دولتی و حکومتی امروز ایران این واقعیت تلخ را به صورتمان میکوبد. حجم وسیع ناکارآمدی مدیریت در کشور و اتلاف منابع از همین افراد نشأت میگیرد.
نکته جالبتر درباره این بهاصطلاح آقازادهها، نگاه ایشان نسبت به آقازادههای ترک وطن کرده است. اینها خود را فداکارتر و دارای روحیه ایثارگری میدانند و حضورشان در مسندهای مدیریتی را منتی بر سر مردمان بهحساب میآورند. ایشان باور دارند بهخاطر مردم و هموطنان، خود را به مخاطره انداخته و بهرغم داشتن امکان زندگی خارج از ایران در کشور ماندهاند. اینها مدیر بهدنیا میآیند و با سوءمدیریت کشور را به قهقرا میبرند.