
پیدایش کرونا و مهار آن

نیکنام ببری- روزنامه نگار
درخصوص پیدایش بیماری کرونا روایتهای مختلفی است. یکی از روایتهای معتبر این است که در یکی از بازارهای شهر ووهان، این بیماری بر اثر جهش ژنتیک در حیوانات به انسان منتقل میشود.
گفته میشود دوره رشد ویروس کرونا بین یک تا 14روز است و فرد بیمار در این مدت کامل علائم بیماری را پیدا میکند. سخن در اینجاست که چگونه به سوی مهار این بیماری برویم؟ در وهله اول باید این واقعیت را پذیرفت که کرونا یک بیماری حاد است. هنوز درمان قطعی هم برای این بیماری پیدا نشده است. مطابق توصیههای پزشکی تنها علاج این بیماری در رعایت مسائل بهداشتی است. با پذیرش این واقعیت نکتهای که مایلم بدان اشاره کنم، اجتناب از بزرگنمایی این ویروس است. آنچه طی روزهای اخیر در سطح جامعه مشاهده میکنیم، ترس و وحشت فراگیر از این بیماری است؛ اینکه افراد خودشان را در داخل خانه محبوس کرده و از ارتباط با دیگران پرهیز کامل کنند. این توصیهها گرچه درست است اما نوع بیانش نباید به افزایش اضطراب از این بیماری منجر شود. طوری در جامعه تلقین شده که اگر دستات به در و دیواری برخورد کرد احتمال قطع به یقین به بیماری کرونا مبتلا میشوی.
بهنظر میآید در این عرصه باید از رویکرد ترس و وحشت به سمت اعتمادسازی حرکت کنیم. طبق گزارشهای پزشکی، کرونا ویروسی مرگبار نیست و بنا به گزارشها بیش از 90درصد افراد مبتلا به این بیماری روندی رو به بهبود دارند. از سوی دیگر این بیماری در افرادی بیشتر خطر مرگ را به همراه دارد که یا کهولت سنی بالا داشته باشند و یا اینکه به امراض شدید قلبی و دیابتی دچار باشند.
در حالت عادی این طیف از افراد در خطر مرگ قرار دارند و چه بسا با یک سرماخوردگی هم امکان مرگ این افراد وجود دارد. مقصود از بیان این موارد بیتوجهی به کرونا نیست اما باید نگاهی واقعی به این بیماری داشت. کسی منکر این نیست که خانهها بهترین مأمن افراد برای مصونماندن از کروناست اما نباید جامعه را بیش از حد ترساند. چالش امروز جامعه ما، بیش از خود کرونا، استرس از گرفتن کروناست. کرونا موضوعی جهانی است و همه کشورهای دنیا با این پدیده درگیر هستند. تجربه هم نشان داده که میتوان با بهکارگیری مکانیسمهای بهداشتی از این دست بیماریها رها شد. برای همین ضروری است وزارت بهداشت و نهادهای متولی به سمت اقناعسازی درست افکارعمومی از میزان خطر این بیماری و مهمتر از همه آمادهسازی روانی و فکری جامعه برای مقابله با این بیماری حرکت کنند. چه بسا به لحاظ روانشناسی این مسئله پذیرفته شده است که آمادگی ذهنی بالای افراد کمک شایانی به سیستم دفاعی بدن در مقابله با بیماریها دارد.
از سوی دیگر باید تجربه سایر ویروسها هم موردبررسی دقیق قرار گیرد؛ مثل همین ویروس کرونا، در سال2002 ویروس سارس و مرس شیوع جهانی یافته بود. این ویروس هم مثل کرونا از حیوان به انسان منتقل شده و به 37کشور دنیا سرایت کرده بود. نزدیک به 8هزار نفر در دنیا در آن دوره زمانی به سارس مبتلا شدند و از این میزان بیش از 750نفر جانشان را از دست دادند. کرونا هم وضعیتی شبیه به سارس 2002را دارد و راهکار عبور از این ویروس در وهله اول مقاومسازی روانی جامعه و تقویت اعتمادعمومی و در مرحله بعدی همگرایی جهانی در بعد علمی و آزمایشگاهی است. با اجماع نخبگان و گردآمدن متخصصان پزشکی از همه نقاط دنیا باید به سمت تولید واکسن این بیماری رفت.
امروز درست است که کشورها از تعامل و ارتباط با یکدیگر اجتناب میورزند و پایانه فرودگاههای کشورها به روی همدیگر بسته شده اما اتفاقا همگرایی و تعامل علمی جهانی در چنین روزهایی احساس میشود و باید نخبگان علمی دنیا با به اشتراک گذاشتن دادههای علمیشان راهحلی برای مهار این بیماری پیدا کنند.