• چهار شنبه 27 تیر 1403
  • الأرْبِعَاء 10 محرم 1446
  • 2024 Jul 17
پنج شنبه 1 اسفند 1398
کد مطلب : 95555
+
-

واقعیتی به نام ایران

یادداشت
واقعیتی به نام ایران

احمد مسجد جامعی _ عضو شورای شهر تهران

از حرف‌های تکراری و برنامه‌های شعاری که بگذریم. واقعیتی به نام ایران، وجود دارد که در بسیاری از کشاکش‌های روزمره اهل سیاست گم است، ایران نه تنها یادگار پیشینیان، که خانۀ همۀ ماست و هیچ عاقلی خانۀ خود را ویران نمی‌کند. 

البته هیچ بعید نیست که کسانی در داخل و خارج قصد ویرانی این سرا را کرده باشند. در این صورت صاحبان خانه باید بیشتر برای حفظ آن اندیشه کنند. حال اگر در نظر بگیریم برخی از مدعیان همچنان به راه خود بروند و نادانسته خود به تخریب خانه بپردازند، کار بر بقیه سخت‌تر می‌شود و فرود سقف خانه خودشان را هم در برمی‌گیرد. کم و بیش شرایط امروز ما است. عده‌ای که در اجرای انتخابات مسئولیت معینی دارند می‌گویند گرم شدن تنور انتخابات وظیفه ما نیست، معنای عمیق این سخن شاید آن است که افزودن مشروعیت مردمی نظام و حفظ جمهوریت به ما مربوط نیست و خدا کند منظور این نباشد که این موضوع اساساً اهمیتی ندارد؛ به گفته دیگری، میزان رأی ملت نیست، رأی مردم مانند هزاران صفر بدون عدد است؛ این هم گونه‌ای سلطنت‌طلبی است و البته مثل هر عقیده‌ای جای خود را دارد؛ اما نه برای کسی یا دستگاهی که می‌بایست پاسدار جمهوریت باشد و زمینه مشارکت حداکثری مردم را فراهم آورد.

بر اساس آخرین گفته بالاترین مقام اجرایی کشور در چهل و چهار حوزه امکان رقابت نیست؛ همین جمله کافی است و لازم نیست به نکته‌ دیگری استناد کنیم، همگان کم و بیش در جریان رد صلاحیت‌ها قرار گرفته‌اند و می‌دانند که در بر چه پاشنه‌ای می‌چرخد؛ اما همه اینها نگرانی صاحبان خانه را افزایش می‌دهد و تلاش مضاعف آنها را در مشارکت بیشتر در انتخابات طلب می‌کند.
یکی از جدال‌های سیاسی مشهور دوران معاصر مبارزۀ مدرس با برنامه سیاسی وثوق‌الدوله در عقد قرارداد 1919میلادی است که داستان آن را همه می‌دانیم.
 اما اندکی پس از آن ماجرا و در زمانی که رضاخان سردار سپه رفته‌رفته اوج می‌گرفت و دست پنهانی او را از میان پلکان قدرت بالا می‌برد همین مدرس در مجلس ششم تمام قد در دفاع از وثوق‌الدوله ایستاد و نطق او در این زمینه از آموزنده‌ترین نقطه‌های تاریخ معاصر ایران است. به واقع او در شرایطی به دفاع برخاست که یقین داشت رجال با کفایت متعهد به مشروطه و مجلس اندک شده‌اند و رضاخان گرچه کفایت‌هایی از خود نشان داده ولی چنان که بعدها اثبات شد کوچکترین تعهدی به مجلس و مشروطیت نداشت.
وقتی مدرس که برای او ایران مشروطه مهم بود در شرایطی حاضر می‌شود که از مشهورترین مخالف خود دفاع کند، آیا جای آن نیست که در برابر تهدیدهای بیرونی به ایران، ما با مشارکت گسترده از همین اندک افراد باقیمانده با رأی خود دفاع کنیم. 
درست است که برای گروهی به هیچ وجه رأی مردم ارزشی ندارد، اما برای ملت ما حفظ صندوق رأی و دفاع از ایران و ایرانی و پیشرفت و جمهوریت امری تاریخی، امروزی و مربوط به فردا و آینده ماست و به نفع همگی است که صندوق رأی ولو به صورتی ناقص، حفظ شود. باری در شرایط کنونی به کسانی رأی ‌دهیم که مطمئن باشیم زیر هر عنوانی که هستند و هر عملکردی که دارند سرانجام به ایران و ایرانی و رأی مردم و جمهوریت و البته اسلامیت نظام پایبندی نشان داده و بر آن استوار بمانند که ایران با چنین مردان و زنانی می‌ماند. تا ملت هست ایران هست. 
که ایران چو باغی‌ست خرم بهار        شکفته همیشه گل کامکار
  نگر تا تو دیوار او نفکنی                 دل و پشت ایرانیان نشکنی

 

این خبر را به اشتراک بگذارید