مجمع تشخیص مصلحت نظام از 19دیماه سال95وپس از فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی اموراتش با تأخیر و نامنظم میگذرد؛ جلساتش با غیبت روسای قوا برگزار میشود و سازوکار ریاست آن نیز با گذشت بیش از یکسال همچنان محل بحث رسانهها و محافل سیاسی است. از ابتدای دیماه که آیتالله هاشمی شاهرودی رئیس جدید مجمع برای درمان بیماری خود به آلمان رفت، مجمع تنها 3جلسه برگزار کرده که در این جلسات نیز سران 3قوه غایب بودهاند. حسامالدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیسجمهور در یادداشت تلگرامی اخیر خود از مجمع تشخیص مصلحت نظام بهعنوان یکی از جایگاههایی یاد کرده که با فوت آیتالله هاشمی رفسنجانی «دچار نابسامانی» شده و نوشته «برخی عناوین و جایگاهها برای ایشان، بهنام ایشان یا بهاحترام ایشان ایجاد شد، تثبیت شد یا تغییر کرد و بعد از درگذشت ایشان گاه دچار نابسامانی شد.» روزنامه جوان در سرمقاله یکی از شمارههای اخیر خود علت اصلی غیبت سران قوا را حضور محمود احمدینژاد در جلسات عنوان کرده بود که چند ماهی است انتقادات تیز و تندی از روسای قوا میکند. حسامالدین آشنا با طرح مسئله حقوقی جایگاه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام تصریح کرده «رؤسای جمهور قاعدتاً بنا به نص قانون اساسی خود را شخص دوم کشور میدانند و انتظار دارند مانند 2دوره اولیه مسئولیت مجمع بر عهده ریاستجمهور بماند تا محوریت قوه مجریه در سیاستهای اجرایی تثبیت شود و از برآمدن یک شبه قوه جلوگیری شود.»آشنا نوشته که در 17 بهمن سال 1366 که امام خمینی(ره) اختیارات و اعضای مجمع را مشخص کردند اشارهای به نصب رئیس برای این مجمع نشده است و بهطور طبیعی مسئولیت این منصب از همان ابتدا برعهده شخصیت حقوقی ریاست جمهوری قرار گرفت.
تأخیر در انجام مسئولیت مجمع تشخیص
مصوبات محل اختلاف مجلس و شورای نگهبان نیز پشت درهای مصلحتاندیشی و تصمیم نهایی مجمع انباشته شدهاند. دقیقا یک سال پیش (22اسفندماه95) نمایندگان مجلس مصوبهخود درباره عدمامکان ردصلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس پس از اظهارنظر قطعی شورای نگهبان را به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستادند ولی در مجمع بررسی نشد. مصوبهای که برای جلوگیری از تکرار اتفاق رد صلاحیت مینو خالقی، منتخب مردم اصفهان در انتخابات 7اسفند94به تصویب نمایندگان مجلس دهم رسید. در اتفاق مشابه دیگری درخصوص منع حضور یک عضو زرتشتی شورای شهر یزد پس از انتخابات 29اردیبهشت96، نمایندگان طرح اصلاح قانون تشکیلات و وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور و انتخابات شهرداران را با مخالفت شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام سپردند. براساس ماده یک این طرح اقلیتهای دینی میتوانند نامزد انتخابات شوراهای اسلامی همان شهر شوند. این مصوبه شامل حال سپنتا نیکنام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد نیز میشد که با وجود نامه شورایعالی استانها به آیتالله هاشمی شاهرودی برای تسریع در تصمیمگیری، بلاتکلیف مانده است. مجلس این مصوبه را 24دیماه به مجمع تشخیص ارسال کرد و برخی با استناد به یک ماده قانونی میگویند مهلت 2ماهه تصمیمگیری درباره وضعیت او 24اسفندماه به پایان میرسد. سپنتا نیکنام در توییتر خود با اشاره به همین مسئله که مهلت قانونی او برای حضور در شورای شهر رو به پایان است از مجمع تشخیص خواسته بود زودتر به این مسئله رسیدگی کند. براساس تبصره الحاقی ماده ۸ (27/ ۸/ ۱۳۸۶) قانون شوراها، با پایان اسفند ممکن است عضو علیالبدل جایگزین سپنتا نیکنام شود. در این تبصره تأکید شده است: هرگاه عضوی به هر دلیلی تا 2ماه در جلسه شورا شرکت نکند، تا تعیین تکلیف نهایی که نباید بیش از 6ماه به طول بینجامد از عضو علیالبدل بهعنوان جانشین در جلسات دعوت به عمل میآید.
یک تعارض در ریاست مجمع
حسامالدین آشنا نوشته است که ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی بر مجمع تشخیص پس از پایان ریاستجمهوریاش برای «رعایت شئونات ایشان» و «شخصیت کاریزماتیک» رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده است. به همین علت نیز با درنظر گرفتن ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی بر مجمع در فاصله اسفندماه سال75تا دیماه سال95 این تعارض در طول 20سال ریاست آقای هاشمی بر مجمع همچنان لاینحل باقی ماند و اگر چه رؤسای جمهور بنا بر تکلیف یا با ملاحظه احترام ایشان گاه در جلسات مجمع شرکت میکردند اما در عمل دولتها اغلب سیاستهای مصوب مجمع را نه چندان راهگشا تلقی میکردند و نه چندان به آن سیاستها ملتزم بودهاند. اگر چه شخصیت حقیقی آقای هاشمی معمولا این تعارض و ضعف را میپوشاند ولی احساس صوری بودن و جدی گرفته نشدن مصوبات مجمع از گلایههای همیشگی ایشان از دولتها بود.