اوج گرفتن جوان شیرازی با «رقص روی لیوانها»
گفتند جوانی است شیرازی که با 2بازیگر آمده و یک میز نسبتا طویل. این جوان شیرازی البته پیش از آن هم تئاتر اجرا کرده بود؛ نمایشی به نام «قصههای در گوشی» ولی آنچه نام او را بر سر زبانها انداخت، رقص روی لیوانها بود. امیر رضا کوهستانی با همین نمایش در تئاتر ایران، شهره شد و بعد از آن هم راه درستی در پیش گرفت، تا به امروز که همچنان مارکوپولوی تئاتر ماست.
از اواخر دهه 70 به برکت دوره اصلاحات، تئاتر هم همچون مطبوعات و سینما و دیگر امور فرهنگی فرصتی برای بالیدن پیدا کرد و هر سال شاهد حضور چهرههای درخشان تازهای در جشنواره تئاتر فجر بودیم. یکی از همین چهرهها امیررضا کوهستانی است که سال1380 نمایش رقص روی لیوانها را در بیستمین جشنواره تئاتر فجر روی صحنه برد. این نمایش ابتدا در جشنواره استانی فارس روی صحنه رفت و بعد از آن، تماشاگران تهرانی به تماشای این اثر نشستند. رقص روی لیوانها که خیلی زود همه را حیرتزده کرد، سال81 در تالار مولوی اجرای عمومی خود را روی صحنه برد.
نام نمایش برگرفته از شعری از فروغ فرخزاد بود و داستان آن نیز اشاراتی به الهه شیوا در هند داشت. این نمایش زندگی پسر جوانی به نام فرود را روایت میکرد که مربی رقص و علاقهمند به دختر جوانی به نام شیوا بود که از خانه فرار کرده. فرود احساس میکند وظیفه دارد تا به وسیله رقص به شیوا کمک کند تا استعداد و ویژگیهای مثبت خود را بروز دهد ولی این مسیر برای هر دوی آنها پایان خوبی ندارد. تنها بازیگران این نمایش دختر و پسری جوان بودند که نام آنان نیز همچون کارگردان جوان کار، برای کسی شناخته شده نبود. بیشتر میزانسنها در دوسوی میزی نسبتا بلند میگذشت و تماشاگران در دوسوی صحنه به تماشای این اثر نشستند.
ازآنجا که در دهه80 همواره میهمانان معتبری در بخش بینالملل به جشنواره تئاتر فجر دعوت میشدند، رقص روی لیوانها نظر آنان را جلب کرد و همین سرآغاز سفرهای خارجی کوهستانی شد تا کمتر از یک دهه بعد به پرسفرترین کارگردان تئاتر ایران تبدیل شود. او چند سال بعد نمایشنامهای دیگر اجرا کرد با نام «سالگشتگی» که داستان آن به نوعی به ماجرای رقص روی لیوانها مربوط میشد.
این نمایش نیز دو شخصیت اصلی داشت که با بازی حسن معجونی و مهین صدری روی صحنه رفت؛ تماشاگرانی که خاطرهای شیرین از تماشای رقص روی لیوانها داشتند، با دیدن این نمایش نیز به ذوق آمدند. کوهستانی بهتر دیده بود به جای اجرای دوباره آن نمایشنامه، نمایشنامهای تازه در ارتباط با آن بنویسد؛ نمایشنامهای که برای تماشاگران نسل قبل خاطرهانگیز بود ولی تماشاگران تازه تئاتر هم از دیدن آن لذت بردند.