خلوت کردن با تهران
درباره جذابیتهای پایتخت ایران به وقت تعطیلات
سیاوش ابدی |
تهران در نوروز زیباتر است. سرسبزی و باران و بهار ترکیب خوشایندی است اما زیباتر از همه، خلوتی تهران است در تعطیلات سال نو. قبلتر البته تهران در تعطیلات از این هم بر و روی بهتری پیدا میکرد؛ یعنی آلودگی هنوز عادت مردم این شهر نشده بود، آسمان این همه کثیف و زمین تا این حد شلوغ نبود. الان به فرض نصف جمعیت تهران بروند تعطیلات، باقی باز آنقدر زیادند که جمعشان در کنار مسافران تهران، میشود نزدیک به همان ترافیکی که بود. البته باز همین «اندکی خلوت تر» هم هنوز وسوسهای است برای ماندن در تهران در تمام تعطیلات نوروز.
آزادی؛ جشنهای آتشین
هر سال در تعطیلات نوروز چند مسابقه هیجان انگیز فوتبال برگزار میشود. غیر از بازیهای دوستانه ملی که همه بیرون از ایران برگزار میشوند، تهران میزبان 3مسابقه جذاب در فروردین97 است. روز نهمفروردین، طرفدارهای استقلال میتوانند تیمشان را مقابل نفت تهران در ورزشگاه تختی تماشا کنند. این بازی ساعت16 برگزار میشود. آنها – طرفدارهای استقلال – میتوانند در پایان این بازی تیمشان را در رده دوم جدول ببینند. هیجان انگیزترین اتفاق فوتبالی سال 97اما ممکن است در همین روز برای قرمزهای پایتخت رخ بدهد. روز 9فروردین، پس از خالی شدن نفس داور در سوت مسابقه پرسپولیس و سایپا، قرمزدوستان میتوانند در آزادی جشن برپا کنند. آنها از تیمشان توقع داشتند در همان سال96 کار را تمام کند ولی باخت برابر رقیب همشهری (استقلال) مانع از قهرمانی پرسپولیس شد. به این ترتیب برپایی جشن قهرمانی یکماه به تعویق افتاد. روز 9فروردین پرسپولیس برابر تیمی بازی میکند که یک پرسپولیسی مشهور (علی دایی) روی نیمکت دارد. مسابقهای هیجان انگیز برای قرمزها در پیش است. آنها میتوانند در پایان، سال97 را با جشن آغاز کنند. این اما تنها شب آتشین آزادی در فروردین97 نیست. در تهران ماندهها – البته آبیهایشان – میتوانند روز سیزدهم فروردین صعود تیمشان را روی چمن آزادی تماشا کنند. استقلال در روز 13فروردین، ساعت 20با الریان قطر بازی میکند. آبیها اگر در این بازی عملکرد موفقی داشته باشند، میتوانند صعود به دور بعد لیگ قهرمانان آسیا را در آخرین روز تعطیلات نوروز جشن بگیرند. محال است یک دیوانه فوتبال چنین جشنهای هیجان انگیزی را به اوت بزند!
خاطره بازی در سینما
سالهاست که حداقل در تمام شهرهای بزرگ ایران، سینماهایی جذاب برای رفتن و نشستن روبهروی پرده پیدا میشود. با این حال هنوز هم فیلم دیدن در سینماهای تهران لذتی دیگر به چشمها میبخشد. شاید به این دلیل که بیشتر زندگی عشق فیلمها روی صندلیهای سینماهای تهران گذشته و آنها هنوز بهخاطر میآورند در پیاده روهای منتهی به گیشههای چنین سینماهایی ساعتها و ساعتها در صف دنیا را زرد دیدهاند اما آنقدر عاشق بودهاند که اصلا یادشان رفته و تازه بعدش 2ساعت در تاریکی نشستهاند و «مسافران» دیدهاند. پر از جادههای باران خورده شمال و اشک آدمهای پشت سر و صدای رعد و برق. با این همه خاطره از سینماهای تهران، واضح است که فیلم دیدن در سینماهای این شهر همچنان طعم خوش دیگری دارد. تماشای اکرانهای نوروزی در سینماهای تهران یکی دیگر از انگیزههای ترک نکردن شهر در تعطیلات نوروز است.
بهرهبرداری از تعطیلات
شهر در تمام روزهای سال آنقدر شلوغ است که اگر 2روز هم تعطیل باشد، آدم ترجیح میدهد روانش را بردارد و فرار کند به شمالی، کویری، جایی. تازه وقتی تهران در سال 2روز هم تعطیل است، دیگر این اداره و آن تعویض روغنی ندارد؛ عالم و آدم در این شهر کرکرهها را میکشند پایین. حکایت نوروز اما متفاوت است.
خوبیاش این است که ادارهها هفته اول را میروند استراحت و باقی تعطیلات – گیریم نیم بند – کارها را راه میاندازند. الان باوجود تهدید مداوم ثبت احوال و وزارت کشور و بالاتر، هنوز بیش از نیمی از جمعیت شهر کارت ملی نگرفتهاند. وقت نمیشود. خیلی ورزشکار باشی و در هر شرایط زیستمحیطی (ترافیک هم در زمره مسائل زیستمحیطی محسوب میشود) در گروه «پر خطر» قرار نگیری، باز هم زمان اجازه نمیدهد آدم بیش از کار روزمره بهکار دیگری برسد؛ مثلا صبح ساعت چند باید از خواب بیدار شود که هم سر وقت در ماراتن گرفتن کارت ملی در دفترهای پیشخوان دولت حاضر باشد و هم بهموقع انگشت روی دستگاه ثبت اثرانگشت کارمندها بگذارد؟ چنین تلاشهایی آدم را خسته میکند. شاید به اندازه فعالیتهای ورزشکاری که خود را برای شرکت در المپیک 2000 و اندی آماده میکند! چنین تنهایی در 2روز تعطیلات وسط سال فقط باید به خواب بروند و افسوس بخورندکه چرا ابدی نیست؟ بااین حال در بهار همچنان حافظ در ورق اول تقویمها برای احیای روانی جواب میدهد. اینطور: نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی/ که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی/ من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش/ که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی... و در ادامه چند روز ماندن از کار و ترافیک حال آدم را بهتر هم میکند. در حدی که دوره نقاهت از زخمهای طول سال را با سرعتی باورنکردنی پشت سر میگذارد و از هفته دوم این توانایی را پیدا میکند که از خلوتی شهر و باز بودن ادارهها نهایت سوءاستفاده را بکند؛ مثلا برود کارت ملی بگیرد.
ماندن به هوای آسمان
هر سال در روز هوای پاک، تعداد روزهایی را که در آنها تهران هوایی سالم داشته اعلام میکنند. معمولا – 365روز سال - تعداد چنین روزهایی از انگشتهای 2دست بیشتر نیست. بهاحتمال بسیار زیاد، به اندازه تعداد انگشتهای یک دست هم در 15روز تعطیلات نوروز اتفاق میافتد. در چنین روزهایی تهران هوایی متفاوت از تمام روزهای سال را در اختیار اهالیاش میگذارد. بهار اگر همراه با باد هم باشد که تهران از اساس التیام پیدا میکند. هم روی زمین آرام میشود و هم آسمان پاک. رها کردن چنین شهر دیریابی و رفتن به سفرهای تکراری – شمال خودمان و آنتالیای آنها – عین بدسلیقگی است.
هیولا در خواب
دوباره باید از همین خیابانها شروع کرد. تهران عین هیولایی که 5میلیون اتومبیل و 20میلیون نفر آدم در روده هایش روی هم ریختهاند، چند روز مانده به عید را سپری میکند. بعد از صدای توپ اما انگار یک تریلی «زولپیدم» در لوله کشی آب شهر خالی کرده باشند، تهران در خواب فرو میرود. باورکردنی نیست تهران این همه خلوت باشد. بعد از این همه سال هنوز آدم به خلوتی تهران در تعطیلات نوروز مشکوک میشود؛ شاید معجزهای در کار باشد! میتوانی در خیابانها قدم بزنی، بیآنکه نگران تنه زدن یا تنه خوردن باشی. میتوانی پشت فرمان بنشینی و مسیرهای یک ساعت و اندی دقیقه را در 10دقیقه رانندگی کنی؛ بیآنکه صدای بوق بشنوی یا گیر بیفتی میان یک اتوبوس و یک گله موتور و هزار اتومبیل که میخواهند همزمان وارد تونل رسالت شوند. راندن در تمام بزرگراههای تهران شبیه به قایقسواری در رودخانه میشود؛ سریع و روان و لذتبخش. حتی هیولا هم در خواب زیباتر است!