یک شازده متفاوت
افشین زمانی، اقتباسی از نمایش «شازده احتجاب» را در جشنواره روی صحنه میبرد
نرگس کیانی- خبرنگار
«شازده احتجاب» نام نمایشی است به نویسندگی، طراحی و کارگردانی افشین زمانی با نگاهی به رمان «شازده اجتجابِ» هوشنگ گلشیری که روز دوشنبه ۱۴ و سهشنبه ۱۵ بهمن در 2نوبت ۱۸ و ۲۰:۴۵ در بخش «مسابقه آثار صحنهای» سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه میرود.
زمانی این نمایش را پیشتر در آذر و دی سالجاری در تماشاخانه خصوصی هامون اجرا کرده بود.
«زمانی در این اثر چندان به رمان گلشیری وفادار نیست. در روایت او، فخری و فخرالنساء امکان مقاومت مییابند و درنهایت این فخری است که با بهکار بستن تمهیدات خشن و خلاقانه، جهان مردسالار و در حال زوال خاندان قجری را خاتمه میبخشد. از این منظر، اجرا گشوده به کنشورزی شخصیت فرودستی چون فخری است و بهنوعی از سرگذشت محتوم رمان، فراتر میرود... . اجرا با پایانبندی نابهنگامش، بشارت میدهد بر زمانهای تغییریافته که در آن سوژههای زنانه، خسته از به انقیاد کشیدهشدن، حتی با دستزدن به خشونت، تلاش دارند با عاملیت خویش جهان کهنه و ناعادلانه را پایان دهند».
این بخشی از نقدی بود که حین اجرای شازده احتجاب بر آن نوشته شد و افشین زمانی در پاسخ به آن، از تمرکزش بر شخصیت زنان و فراهمکردن بستری برای عاملیتشان، به همشهری گفت: من بهعنوان یک نویسنده و کارگردان همواره دوست دارم نمایشی که اجرا میکنم دغدغهمند باشد و دغدغه روز را داشته باشد. به این معنا که تماشاگری که به تماشای اثر من مینشیند دستکم ببیند که در مورد مسائل، مشکلات و دغدغههایش صحبت میشود، نه حتی با این شرط که پاسخی هم به آن داده شود.
وی ادامه داد: اگر نمایشهای قبلی مرا دیده باشید میدانید که همواره دغدغه جایگاه زنان و شیوه نگاه به آنها را داشتهام. در «خاطرات هنرپیشه نقش دوم»، متن بهرام بیضایی، فضا را بهگونهای پیش برده و میزانسن را بهگونهای طراحی کرده بودم که بلقیس تبدیل به شخصیتی اسطورهای شد و کاری از او برآمد که از بسیاری از مردان برنمیآمد. در «آندورا» و بیش از آن، در «ننه دلاور و فرزندانش» نیز این دغدغه کاملا مشخص و واضح بود.
زمانی افزود: این بار نیز حین تحلیل رمان شازده احتجاب و هنگام نوشتن دیالوگها، توجه عمدهام به سمت جایگاه زن بود.
امری که از ابد تا ازل در ایران ما پایدار بوده و هست، همین نادیدهگرفتن زنان است و به گمان من هنوز که هنوز است این نگاه چندان تغییر نکرده و فضا آنچنان عوض نشده است. من میتوانستم تمام کردن کار شازده را به شخصیت مراد بسپارم، اما فخری که فخرالنساء است و مهربانو و بهگونهای نماینده اکثریت زنان، این کار را انجام میدهد؛ کاری که چون دری است به سمت رهایی و آزادی. این وجه انتقامی عمل نیست که برای فخری برجسته است بلکه روشن شدن چراغهای راه پیش رو برای خودش و همنسلانش است که اهمیت دارد.
زمانی در پاسخ به این سؤال که در اثر او «از غلظت جهان ذهنی رمان کاسته شده و بر عینیت هولناک خاندانی در حال اضمحلال افزوده شده است» گفت: آنچه من نوشتهام با رمان آقای گلشیری متفاوت است. من این متن را با تطبیق دادن با نمایشنامه «رومولوس کبیر» دورنمات نوشتم و در واقع حاصل ادغام رمان گلشیری با این نمایشنامه است. حفظ جهانشمولی متن مسئله دیگری بود که برای من اهمیت داشت و بهعنوان مثال در طراحی لباسها دیده میشود.
کلام مشابه، ادبیات قجری است، اما اگر این اثر را بدون شنیدن دیالوگ و در سکوت ببینید میتوانید تصور کنید اثری غیرایرانی است و این حاصل رفتن شیوه اجرا به سمت میرهولد و شیوه بیومکانیک است.
این کارگردان یادآور شد: در زندگی شخصیام همواره احترام بسیاری برای زنان قائل بودهام و در آثارم نیز جایگاه ویژهای برایشان درنظر گرفتهام. از کودکی مورد تعرض قرار گرفتن خانمها را به چشم دیده و همواره دوست داشتهام به اندازه توانِ اندک خود، حرکتی انجام دهم. خیلیها به من میگویند فمینیست هستی اما واقعا اینگونه نیست و تنها دوست دارم روزبهروز در نمایشنامهنویسی و کارگردانی بیشتر به این سمت حرکت کنم.
دری به سمت رهایی
افشین زمانی، نویسنده، طراح و کارگردان نمایش شازده احتجاب و از حاضران در سیوهشتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر میگوید که آنچه فخری در نمایش شازده احتجاب انجام میدهد دری است که به سمت رهایی و آزادشدن گشوده میشود. وجه انتقامی عمل نیست که برای فخری برجسته است بلکه روشنشدن چراغهای راه پیشِ رو برای خودش و همنسلانش است که اهمیت دارد.