• سه شنبه 18 اردیبهشت 1403
  • الثُّلاثَاء 28 شوال 1445
  • 2024 May 07
یکشنبه 13 بهمن 1398
کد مطلب : 94197
+
-

کاش «سینما» فرشته نجات باشد

محمد ناصر احدی- روزنامه‌نگار

1- «فضای منفی» - که شده نام این ستون - در «دایره‌المعارف هنر» رویین پاکباز چنین تعریف شده: «فضای خالی تصویر؛ پس‌زمینه‌ای که اجسام تصویری بر آن قرار گرفته‌اند (اصطلاحی در برابر فضای مثبت). قابل ذکر است که در ساختار کلی تصویر، محدوده‌های خالی نیز کارکردی همانند شکل‌های توپر دارند.» وقتی بدانیم بخش‌های خالی تصویر به اندازه بخش‌های پرشده آن اهمیت دارد، دیگر می‌دانیم باید چگونه و به چه چیز نگاه کنیم. فضای منفی به ما می‌آموزد که بخش پرشده تصویر در ارتباط با بخش خالی آن معنا می‌یابد و بخش خالی - که معمولا توجهی را جلب نمی‌کند - چقدر در درک معنای تصویر اهمیت دارد. بنابراین، برای نگارنده این ستون، «پس‌زمینه» از «زمینه» مهم‌تر است. «زمینه» همان هیاهوی پر زرق و برقی است که به‌مدت 10روز از رادیو و تلویزیون گرفته تا فضای مجازی و مطبوعات مدام به آن می‌پردازند، تحسینش می‌کنند، برایش هورا می‌کشند و سعی می‌کنند به شما القا کنند چنانچه در این جشن بیکران حضور ندارید، متحمل ضرر شده‌اید. اما اگر به «پس‌زمینه» نگاه کنید، تصویر بزرگتری را می‌بینید که چیز محیرالعقول یا بکری در آن وجود ندارد. تصویری پر از شعارهای کسالت‌بارِ کارمندان، ژست‌های متکبرانه ستاره‌ها، خبرنگاران ذوق‌زده از دیدار ستاره‌ها، سینمایی‌نویسان راضی از تمام فیلم‌ها، سینمایی‌نویسان متنفر از تک‌تک فیلم‌ها، نشست‌های بی‌حاصل با مجریان / کارمندان محتاط، افتتاحیه‌ها و اختتامیه‌های زشت و بیمار و - مهم‌تر از همه - فیلم‌های عادت‌کرده به این اوضاع و احوال. پس، حداقل حسن «فضای منفی» این است که به شما احساس زیان‌کار بودن نمی‌دهد و سعی می‌کند نگاه‌تان را به تصویر بزرگ‌تر سوق دهد. تصویر بزرگ‌تر به شما نشان می‌دهد که سینما، به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین شقوق فرهنگ عامه، به بازتولید باورهای رسمی گرایش دارد و اصلا نباید شعارهای کارمندان و مصاحبه‌های فیلمسازان درباره خلاقیت، بداعت و آزمودن ناآزمودنی‌ها را جدی گرفت مگر اینکه واقعا نشانه‌ای دال بر حرکت در خلاف مسیر رودخانه ببینید. اگر خوب به این تصویر بزرگ‌تر و فضاهای مثبت و منفی آن نگاه کنید، متوجه می‌شوید همه محصولات / کالاهای تولیدشده شبیه هم هستند و تنها نام برندها (کارگردانان و ستاره‌ها) متفاوت است. با این حال، تأمل درباره همین یکرنگی و همگونی می‌تواند نتایج جالبی درباره علت این قضیه و کارکردش داشته باشد.
2- «جشنواره‌ها در همه دنیا محبوب هستند و تماشاگران بسیاری را به‌خود جلب می‌کنند. جشنواره فجر هم از این قاعده مستثنی نیست و تماشای فیلم در جشنواره برای برخی گروه‌های اجتماعی هیجان‌انگیز و حتی مستمسکی برای فخرفروشی است. اما اگر به‌دلیل مشکلات مالی و معیشتی امکان فیلم دیدن در جشنواره را ندارید، اصلا خودتان را سرزنش نکنید. البته کسان زیادی هستند که می‌توانید سرزنش کنید، اما مطمئن باشید با فیلم ندیدن در جشنواره چیز زیادی از دست نمی‌دهید. در شرایط اقتصادی فعلی، پس‌انداز چندهزار تومان هم می‌تواند مهم باشد. کمتر از 2 ‌ماه دیگر عید است و شب عید خوشحال می‌شوید که پولتان را برای چیزی که لازم نداشته‌اید خرج نکرده‌اید. حتی توصیه می‌کنم اگر اهل خواندن نقد و یادداشت و گفت‌وگو هستید، برای صرفه‌جویی می‌توانید از روزنامه اطرافیانتان عکس بگیرید یا به سایت‌های روزنامه‌ها سربزنید.
3- «انتظار نداشته باشید در این ستون هر روز درباره آخرین شاهکاری که روز پیش در جشنواره اکران شده چیزی بخوانید. پیشاپیش - با پیشداوری‎ای که می‌توان به جزم‌اندیشی متهمش کرد - مطمئنم که فیلمی آنچنان به وجدم نخواهد آورد که شاهکار بدانمش. البته مطمئنا خیلی‌ها هستند که روزی دو سه شاهکار برایتان پیدا می‌کنند. حتما به نوشته‌های آنها مراجعه کنید.
4- «شاید بعضی بدخواهان، مندرجات این ستون را ناامیدکننده بدانند و خیال خام کنند که ممکن است تخم ناامیدی بکارد. اما زهی خیال باطل! نوشتن عملی امیدوارانه است در عین حال که بر اضطرار و اضطراب تفکر دلالت دارد. برای ما دلبستگان سینما، از سینما نوشتن امیدوارانه‌ترین کار عالم است. سینما می‌تواند بر حال و روز ما شهادت دهد؛ شاهدی دوست‌داشتنی که چه‌بسا دستمان را بگیرد و ناجی‌مان شود. بله، خیلی سخت است، اما «سینما» - نه هر نوع سینمایی - حتی گاهی می‌تواند فرشته نجات باشد.

این خبر را به اشتراک بگذارید