روزهای انقلاب روزهای همبستگی و فداکاری
پیروز حناچی _ شهردار تهران
انقلاب، بدون همبستگی بخشهای وسیعی از جامعه ایران با عقاید و سلایق گوناگون، ممکن نبود. روزهای پیروزی انقلاب روزهایی بود که همگان در پی آرمانهای آزادی و عدالت به میدان آمده بودند. حاضر به فداکاری و ازخودگذشتگی بودند و تولد امری نو را همصدا طلب میکردند. الغای نظام سلطنت در ایران، با سابقهای طولانی با هیچ روشی جز همبستگی بینظیر اقشار مختلف مردم، فداکاریهای تاریخی مردم انقلابی و مسلمان و رهبری بیبدیل امامخمینی(ره) بیتردید ممکن نبود.
با پیروزی انقلاب، «قانون اساسی» به مهمترین تجلی حقوقی این همبستگی تبدیل شد. واقعیتی که از عوامل اصلی پیروزی انقلاب بود و تصویب هر چه سریعتر آن به یکی از خواستههای اصلی امام(ره) و عموم سیاستمداران کشور پس از پیروزی انقلاب بدل شد. میثاقنامه جمعی مورد تأیید اکثریت مطلق جامعه ایران، که میبایست مبنای حقوقی حفظ و تداوم همبستگی اجتماعی در جامعه قرار گیرد و آرمانهای انقلاب یعنی استقلال، آزادی، عدالت، جمهوریت و اسلامیت آن را تضمین نماید. آرمانهایی که عمیقا با هم سازگارند و قرار نیست هیچیک از آنها فدای دیگری شود.
متأسفانه مشکلات عدیده کشور در دهه اول انقلاب بهخصوص وقوع زودهنگام جنگ تحمیلی و توطئههای بیگانگان برای سرنگونی نظام مقدس برآمده از اراده ملت و همچنین درگیریهای مسلحانه گروههای فرصتطلب و منافق در سطح کشور، باعث شد تا کشور برای مدت زمان قابل توجهی به نوعی در حالت استثنایی قرار گیرد و در شرایط استثنایی، نهادینه کردن اصول قانون اساسی در جامعه و در میان گروههای مختلف طبیعتا با سختیهایی مواجه میشد. البته حتی در همان دوره امام راحل(ره) با بینشی جامع همواره بر مسئله قانون تأکید کرده و در جهت نهادینه کردن آن تلاش کردند که فرمان هشت مادهای حضرت امام برای حفظ کرامت شهروندان یکی از مهمترین و ماندگارترین این تلاشهاست.
امروز و در شرایطی که جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر نیازمند همبستگی اجتماعی و فداکاری است، بهنظر میرسد بازگشت به اصول و مبانی مشترکی که میتواند مبنای همبستگی گروههای مختلف اجتماعی قرار گیرد ضروری است. آرمانهای آن انقلاب همچنان میتواند راهنمای کشور در عبور از موانع و مشکلات و حرکت به سمت آیندهای بهتر باشد. مبانی مشترک پیونددهنده بخشهای مشترک جامعه از یکسو خود را در آرمانهایی مانند عدالت و آزادی و جمهوریت و اسلامیت در کنار هم نشان میدهد و از سوی دیگر در تجلی حقوقی آن یعنی قانون اساسی.
در این سالها تفاسیر مختلفی که از اصول قانون اساسی صورت گرفته خود، به یکی از موانع بازتولید همبستگی اجتماعی در جامعه بدل شده است و نوعا به سمتی گرایش پیدا کرده که برخی آرمانهای اولیه فدای دیگر آرمانها شدهاند. گروههای مختلف هر یک از ظن خود و متناسب با منافع جریانی خود، قانون را تفسیر کرده و گاه از آن در جهت حذف و محدود کردن بخشهایی از جامعه استفاده کردهاند. بهنظر میرسد یکی از راهحلهای دستیابی به فهمی درست از قانون اساسی کشور و گام برداشتن در مسیر حل اختلافات رجوع به متن مذاکرات مجلس خبرگان قانون اساسی باشد. در این مذاکرات بزرگان انقلاب همچون آیتالله شهید بهشتی، آیتالله سیدمحمود طالقانی، شهید باهنر، مرحوم شهید آیتالله دستغیب و دیگران حضور داشتهاند و رجوع به سخنان آنان در جلسات مجلس در کنار سایر سخنان بزرگان انقلاب تا حد زیادی میتواند رافع مسائل و مشکلات امروز کشور باشد.
حفظ و اعتلای جمهوری اسلامی در گرو توجه همزمان به حفظ همه آرمانهای آن است. استقلال، آزادی، عدالت، جمهوریت و اسلامیت بهعنوان ارکان اصلی آرمانی انقلاب میبایست همزمان تحقق پیدا کنند.
نه استقلال بدون آزادی و عدالت میتواند ضامن حفظ و بقای جمهوری اسلامی باشد و نه عدالت بدون آزادی و استقلال و نه اسلامیت بدون جمهوریت و آزادی و عدالت میتواند موفق شود. حفظ چنین توازنی میان آرمانهای انقلاب که همواره مورد تأکید امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب نیز قرار داشته است، متأسفانه عمدتا در گروههای سیاسی و حتی برخی کارگزاران نظام رعایت نشده و همین عدمحفظ توازن، برای نظام مسئلهآفرین شده است. در آستانه چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب، بازخوانی تفسیر بزرگان انقلاب از چگونگی همنشینی این آرمانها میتواند فراهمکننده امکانی بزرگ برای گذر از چالشهایی باشد که امروز پیش روی جامعه ما قرار گرفته است. امکانی که ثمره آن میتواند تقویت روحیه همبستگی و فداکاریای باشد که از مهمترین ثمرات و سرمایههای پیروزی انقلاب بود و بدون آنها هرگز کشور نمیتوانست آزمونی بزرگ مانند دفاعمقدس را موفق پشت سر گذارد. به همین دلیل ما باید از تجربه چهار دههای خود درس بگیریم و به چیزی جز تحقق همزمان آرمانهای انقلاب قانع نشویم. این شرط تقویت همبستگی اجتماعی و روحیه فداکاری در جامعه امروز ایران است.