فریبا نباتی- روزنامهنگار
3سال پس از ریزش ساختمان پلاسکو، حالا تصویر روشنی از ماجرا وجود دارد. در طول این مدت گزارشهای بسیاری از آنچه ساعت7:59 روز 30دیماه سال95 در نخستین ساختمان بلندمرتبه تهران گذشت، منتشر شد و در اختیار افکار عمومی قرار گرفت. هرچند این گزارشها تا حدودی به پرسشهای جامعه که پس از حادثه بهشدت پیگیر چندوچون اتفاق رخداده بودند، پاسخ داد اما این مقدار برای پیشگیری از حوادث آینده کافی نیست. در سومین سالگشت ریزش پلاسکو، لازم است یکبار دیگر و از زاویه دید کارشناسان به ویرانه نخستین ساختمان مدرن پایتخت بنگریم تا راه درستتری را برای پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث مشابه بپیماییم.مطلب پیشرو برگرفته از گزارش پس از سانحه پلاسکوست که سازمان پیشگیری و مدیریت بحران شهر تهران تهیه کرده است. نتیجه این گزارش که نخستین گام در این زمینه محسوب میشود، در کنار گزارش ملی تهیه شده میتواند ضمن معرفی علل و عوامل پدیدآورنده حادثه پلاسکو و درسآموزی از آن در پیشگیری از حوادث احتمالی آینده و کاهش آمار خسارت و تلفات نیز مؤثر باشد. خلاصه آنچه بعد از ریزش ساختمان پلاسکو در اذهان مانده، آماری است که رسانهها به نقل از منابع خبری منتشر کردند. بنا برگزارش اورژانس تهران، تعداد مصدومان این حادثه حدود 300نفر بود. براساس گزارش پزشکی قانونی 16آتشنشان و 6شهروند در پی این حادثه جان خود را از دست دادند. 1200واحد در پلاسکو وجود داشت که براساس آمارها ۵۶۰واحد از آن فعال بودند که درپی حادثه ویران شدند. مطابق گزارشی که وزارت کار منتشر کرد ۱۵هزار میلیارد ریال خسارت به این واحدها وارد شده است و 3هزار کارگر نیز بیکار شدند. ۲۰هزار تن نخاله ساختمانی نیز از حادثه به جای ماند. تمام آنچه بر سر پلاسکو آمد و آن را بعد از 54سال به زانو درآورد، تنها به این آمار خلاصه نمیشود. اینکه در طبقه نهم و دهم چه شد و چه گذشت که کمتر از 4ساعت تمام ساختمان فروریخت و به تلی از آهن و سنگ تبدیل شد، سؤال مهمی است که لازم است پاسخ آن یکبار دیگر مورد توجه قرار گیرد. براساس گزارش پس از سانحه پلاسکو، گسترش حریق از طبقه دهم به دیگر طبقهها و ریزش ساختمان به عوامل متعددی بستگی داشت که ازجمله مهمترین آن میتوان به معماری و تجهیزات ساختمان ازجمله مجهز نبودن ساختمان به سامانههای اعلام و اطفای حریق و عدماجرای مقررات ملی ساختمان در حوزه نگهداری و بهرهبرداری مناسب ساختمان اشاره کرد. پس از حادثه نیز علل مختلفی سبب ریزش ساختمان و تبدیل آن به بحران شد که مهمترین آن، نبود ستاد و صف مشخص در مدیریت بحران و سامانه فرماندهی سانحه (ICS) در سازمانهای دخیل در ماجرا اشاره کرد که به بحرانیشدن ماجرا دامن زد و نشان داد پایتخت تا چه حد در برابر آسیبهای شهری و مخاطرات انسانساز ناآماده و ضعیف است. نمیتوان عقربههای زمان را به ساعت7:59 روز 30دیماه 3سال پیش برگرداند و مانع از ریزش پلاسکو و خسارات و تلفات ناشی از آن شد اما میتوان با آموختن نکات باقیمانده از آن، ضعف مدیریت بحران آن حادثه را در حوادث مشابه جبران کرد. از مهمترین این نکات که شامل مدیریت بعد از حوادث است و توسط تیم مستندسازی تهیه و در گزارش پس از سانحه پلاسکو منتشر شده، میتوان به این موارد اشاره کرد: سرعت ایثار، همبستگی و یکدلی برای مقابله با بحرانهای خسارتبار اگرچه ارزشمند است، اما کافی نیست و باید از پیش آمادگیهای لازم را ایجاد و سازوکارهای مناسب را مهیا کرد. ایمنی شرط اساسی عملیات و اقدامات پاسخ به چنین سوانحی است. اطلاعرسانی و تأثیرگذاری بر احساسات و عواطف جامعه در چنین سوانحی حدی دارد که باید مشخص و مراعات شود. بیش از آن موجب افسردگی و اضطراب جامعه شده و کمتر از آن حد باعث بیتفاوتی میشود. عوامل پاسخدهنده به سوانح و بلایا بهخصوص نیروهای فوریتی خط مقدم، باید بر احساسات و عواطف خود مسلط باشند و در لحظات سخت خسارتبار و حتی تلفات انسانی، خونسردی و تعادل روحی خود را حفظ کنند تا انعکاس تصاویر این لحظات عاطفی و فروپاشی روحی روانی باعث غم و نگرانی بیش از حد جامعه نشود. آمادگی برای سوانح و بلایا لوازم و پیششرطهایی دارد که پیش از وقوع سانحه فراهم میشود و مهمترین آن برنامه از پیش اندیشیده، تدوین شده، توافق شده و تمرین شده است و سازماندهی مناسب پاسخ اضطراری برای اجرای آن برنامه را میطلبد. کمکاری متولیان آموزش و آگاهیبخشی همگانی باعث شده که درک خطر جامعه شهر تهران معدل مطلوبی نداشته باشد. این مسئله باعث غفلت از آمادگی و رعایت ایمنی و در نتیجه افزایش سوانح میشود. مثل همیشه مردم بیش از همه برای کمک و حمایت آماده هستند، فقط لازم است برای جذب و هدایت موج عواطف و روحیه ایثارگری مردم سازوکارهای لازم را از پیش آماده کنیم. حضور زنان توانمند و آموزشدیده در کنار نیروهای امدادی مؤثر است و بهخصوص در مواردی که بخشی از مصدومان، مددجویان و جانباختگان را زنان تشکیل میدهند، باید روی آن حساب و برای آن برنامهریزی کرد. مسئولیت سخنگویی در یک سانحه که نه فقط انعکاس ملی بلکه ممکن است ابعاد بینالمللی پیدا کند، امری بسیار حساس و قابل توجه است که با کوچکترین اشتباه در حد یک کلمه میتواند زمینه سوءتفاهم یا سوءاستفاده را فراهم کند. آموزش و آمادهسازی منابع پاسخ (نیروها، ستادها، تجهیزات و...) بدون توجیه و آمادهسازی فرماندهان ارشد، که اگرچه دارای قابلیتهای فردی ارزشمندی هستند، ولی معمولا مجال مشارکت در فرایندهای آموزشی و توانافزایی را ندارند، بسیار کماثر است. بنابراین، باید فرماندهان ارشد ستادی و میدانی و در رأس آنها شهرداری و سازمانهای عضو ستاد مدیریت بحران شهر تهران را ملزم به مشارکت در فرایندهای آموزش، توجیه و تمرین کرد. تخلیه افراد در معرض خطر یا غیرمسئول از صحنه سانحه موضوعی است که گاهی با تذکرات شفاهی میسر نمیشود و برای جامعهای با درک خطر پایین باید سازوکارهای مؤثر و مناسب دیگری (البته با پشتوانههای حمایتکننده قانونی برای مجریان آن) اندیشید. لازم است همه سازمانهای پاسخدهنده و همچنین ستاد مدیریت بحران شهر تهران و ستاد مناطق و نواحی شهرداری تهران آییننامه مالی و سازوکارهای روان، سریع و مناسبی برای هزینه و تنخواه در شرایط اضطراری پیشبینی کنند. نیروهای کلیدی تازهوارد در سامانه جامع مدیریت و فرماندهی سوانح و بلایا در سطح شهر تهران، مناطق و نواحی سازمانهای عضو شورای هماهنگی مدیریت بحران شهر تهران به شکل مستمر آموزشدیده و توجیه شوند. آموزش هیأتهای مدیره و حتی ساکنان ساختمانهای بلندمرتبه در تهران ضروری است. ایجاد نگاه و رویکرد علمی در بین مسئولان و متولیان ذیربط ضرورت دارد. ایجاد یا ارتقای رشتههای دانشگاهی مرتبط با حریق و سازه توصیه میشود. با توجه به ترافیک فشرده تهران روشها و همچنین آمایش مراکز فوریت این شهر برای حضور سریع و بموقع تیمهای اضطرار در صحنه حوادث و سوانح مورد بازنگری و ارتقا قرار گیرد. با بهروزرسانی ارزیابی خطرپذیری شرایط اضطراری، ریسکهای اولویتدار شهر تهران تعیین و اعلام شوند. رویکرد مدیریت بحران جامعه و شهر تهران، تقویت و توسعه یابد. تیمهای داوطلبان محلات مورد توجه قرار گیرد. همه مسئولان و مقامات لشکری و کشوری و نیز مدیران سطح شهر تهران، مدیریت بحران و آمادگی برای مقابله با سوانح و بلایای شهر تهران را در اولویتهای کاری خود قرار دهند. سازمانهای متولی امر بحران با دوری از سیاسیکاری واقعبینانه عمل کنند. نواقص قانونی موجود در ماموریت سازمانهای متولی امر بحران رفع شود. تجربیات سازمانها در مدیریت بحران علمی شود. تدوین استانداردهای لازم برای ایمنسازی ساختمانهای قدیمی، ایجاد کانال قانونی مشخص برای هدایت کمکهای داوطلبانه و مردمی در سوانح و ساماندهی و مدیریت حضور مسئولان در صحنه عملیات مورد توجه قرار گیرد. همچنین شناسایی محلات پرخطر در دستور کار قرار گیرد. بانک اطلاعات دقیق و بهروز از کم و کیف منابع و امکانات استراتژیک و فنی در اختیار سازمانها و دستگاههای مختلف برای پاسخ در شرایط اضطراری تهیه شود. برنامه عملیات اضطراری (EOP) جامع شهر تهران شامل فرایند هشدار بهنگام، اعلام خطر، فراخوان و آمادهباش ستاد وصف شهر تهران، مناطق، نواحی و سازمانهای عضو ستاد مدیریت بحران شهر تهران تهیه و تدوین شود. کارگاههای آموزشی-توجیهی برای اعضای کلیدی نهادهای مسئول برگزار شود. گرچه هر حادثه و سانحه اعم از طبیعی و انسانساز از ابعاد تلخ برخوردار است، اما اگر درسهای آموخته از آن به آییننامه تبدیل شود، مورد اصلاح شیوه زندگی، بهبود کیفیت زندگی و ارتقای شاخصهای تابآوری جامعه قرار گیرد، میتوان برای هر حادثه ابعاد مثبت نیز متصور شد.
سه شنبه 1 بهمن 1398
کد مطلب :
93413
لینک کوتاه :
newspaper.hamshahrionline.ir/yPoJP
+
-
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به روزنامه همشهری می باشد . ذکر مطالب با درج منبع مجاز است .
Copyright 2021 . All Rights Reserved