نیاز به توسعه دیپلماسی فرهنگی
ایمان مهدی زاده ـ پژوهشگر توسعه پایدار
برنامهها و راهبردهای توسعه پایدار، حول و حوش 50 سالی است که به جوامع راه یافته و آنها را در قالب متوازن براساس چشماندازشان پیش میبرد. اغلب کشورهای توسعه یافته اروپایی پس از جنگ جهانی دوم که ویرانیهای منابع پایدار و ارزشمندشان بهویژه انسانی را تجربه کردند، پس از آن تصمیم گرفتند قبل از مطالعه و ایجاد یک دیپلماسی فرهنگی، بین شهروندان کاری انجام ندهند. بعد از بررسیهای بیشتر، همگام با پیشرفت علوم در عصر ارتباطات، کشورهایی مانند سنگاپور، هنگکنگ و مالزی هم به این مدل از توسعه جذب شدند. کشورهای مسلمان، نشان دادند یکی از زیرساختهای مهم توسعه پایدار، اتکا به داشتههای جامعه بهویژه فرهنگهای مشترک بهعنوان ریشه و بنیانها، هنگام قانونگذاری است. قوانین براساس نیازهای جامعه در جهت حرکت و مسیر پیشرفت و توسعه شکل میگیرند. همانطور که استارتاپها براساس نیازها و رویاهای جوامع، مبتنی بر ایده و فکر منابع انسانی، شکل میگیرند. تعداد زیادی از استارتاپها بین راه به دلایل مختلف تجربه نکرده، دچار ریزش میشوند و آنها که دوام و ماندگاری بیشتری دارند، بهخاطر برآورده کردن نیاز جامعه است. قوانین هم تقریبا همین حکایت را دارند و همهچیز بنا به چشمانداز کلی و جمعی جامعه، مدام در حال تغییر است و در راستای چشمانداز کلی قرار دارد و ایران دارای اسناد چشمانداز بلندمدت 25ساله است، اما در عمل طی این سالها در اجراهای جزئی هنوز گرفتار مراحل بروکراتیک (اداری) طولانی و پیچیده درجا میزند.
یکی از دلایل این روند، وجود سازمانهای متعدد در حوزهای واحد است که «فرهنگ» نمونهای از آن است. یکی از راهکارهای کم هزینه در هماهنگی جمعی جامعه، فرهنگستیزی و ایجاد دیپلماسی فرهنگی، بین شهروندان است. فرهنگسازی، هویت بخشی و افزایش قدرت نرم و پدافند غیرعامل که مبتنی بر دانش و منابع انسانی است، نیاز به توسعه دارد و یکی از دلایل فاصله مان با سند چشمانداز ایران 1404کمبود دیپلماسی فرهنگی بین شهروندان است.