انشا به جای یادداشت
سعید مروتی ـ روزنامهنگار
آنچه در سپیدهدم جمعه رخ داد و به شهادت سردار سلیمانی منجر شد، همه رسانهها را در همه جای دنیا به واکنش واداشت. واکنشی که از اهمیت رخداد و جایگاه بیبدیل سردار ایرانی ناشی میشد. روزنامههای ما همه این روزها را با سردار سلیمانی گذراندند و با گزارش خبری ، گفتوگو ، یادداشت ، عکس و خبر کوشیدند تا به ابعاد مختلف این رخداد و قهرمانش بپردازند. فرصتی که هیچ رسانهای در سراسر دنیا، فارغ از رویکرد و مواضعش آن را از دست نداد. نقطه تمایز روزنامههای ما برای عقب نماندن از رخدادهایی که مخاطبان آنها را بهصورت آنلاین دنبال میکردند، باید در حوزه تحلیل و یادداشت رخ میداد. تحلیل و یادداشت درباره رخداد، چرایی و تبعاتش و نوشتن درباره شهید سلیمانی که این مورد آخر دستمایه مطالب بسیاری در روزنامهها شد. میان یادداشتها، نوشته کوتاه محمود دولتآبادی سر و صدای زیادی به پا کرد و دو قطبیای هم در فضای مجازی شکل گرفت، ولی دلیل تمام این جنجالها و مواضعی که له و علیه نویسندهاش رخ داد، صرفاً بهدلیل موضعگیری دولتآبادی در یادداشت کوتاهش بود.گویی مضمون از هرچیزی اهمیتش بیشتر است. میان این همه یادداشتی که روزنامهها منتشر کردند، آنچه بیشتر به چشم آمد احساساتگرایی و متنهایی همسان و همشکل با مضامین و حتی ساختار تکراری بود. بهخصوص در روزهای اول هفته، به ندرت متنی منتشر شد که به خواننده، تصویر و اطلاعاتی از سردار شهید ارائه دهد که برایش تازگی داشته باشد، یا چنان پرکشش و جذاب بنماید که در یاد بماند و تأثیر بگذارد. تأثیر و تاثر از خود سوژه خبر، اهمیت و جایگاه و محبوبیتش میآمد نه نوشتههایی که اغلب بیبهره از ذوق و بیاعتنا به تکنیکهای یادداشتنویسی به نگارش درآمده بودند. بخشی از ماجرا میتواند حاصل شتاب، حجم اندوه و شوک ناشی از رخداد باشد و شاید برای خواندن مطالبی پرنکته درباره سردار سلیمانی، باید بیشتر صبر کنیم. هرچند هنر روزنامهنگار و تفاوتش با مردم عادی باید در این باشد که در فرصت محدود متن جذاب و تأثیرگذار بنویسد و ماجرا را از زاویهای تازه بررسی کند تا خوانندهای که لحظه به لحظه همهچیز را رصد میکند در صفحات روزنامهها با مطالبی مواجه شود که مشابهش را روز قبل روی تلفن همراهش نخوانده یا در میان انبوه کانالهای مختلف تلویزیونی با آن مواجه نشده باشد؛ اتفاقی که در این چند روز به ندرت رخ داد. و روزنامهها با تمام تلاششان در برابر رخدادی با این میزان اهمیت، چندان هنرمندانه رفتار نکردند. تولید محتوای تکراری و کلیشهای، فاصلهای زیاد با چیزی دارد که هنر روزنامهنگاری خوانده میشود.