ترور سردار برای انتقام از شکست داعش
حسین شیخالاسلام ـ سفیر اسبق ایران در سوریه
نبرد بین حق و باطل از خلقت انسان شروع شده و این جنگ انسان با شیطان تا به امروز ادامه داشته است؛ فراز و نشیب دارد و جاهایی از آن عاشورا و کربلاست که جناح شیطانی در آن فکر میکردند پیروز شدند. نوه پیامبر اسلام(ص) و همراهانش را شهید کردند و بر بدنش اسب دواندند، سر امامحسین(ع) را بر نیزه کردند و در شهر چرخاندند تا قدرتنمایی کنند، اما حرکت و سخنان افشاگرانه حضرت زینب(س) این اتفاق را برعکس کرد. فراز دیگر این نبرد، پیروزی انقلاب اسلامی ایران توسط ملت ایران و به رهبری حضرت امامخمینی(ره) است. اینجا یک تمدن جدیدی آفریده میشود که دین و سیاست، دنیا و آخرت و ماده و معنا را یکپارچه میکند. تقدیر الهی از روندی که در جهان بین این 2جبهه شیطانی و الهی در جریان است این است که مردمسالاری دینی در مقابل تمدن سوسیالدمکراسی غربی زاییده میشود.
در 40سال اخیر انقلاب اسلامی مقاومت که ثمره انقلاب در کل منطقه بوده است، گسترده شده و بهعنوان یک راه مقابل استکبار و زورگویی ظالمان برای احقاق حقوق ملتها پذیرفته شده است. البته در برهه خاصی برای بیاثرکردن این ایدئولوژی کپی و بدلی به اسم حکومت اسلامی عراق و شام ساختند. سعی کردند با این بدل، مردمسالاری دینی را از بین ببرند. خوشبختانه با بیداری ملت ایران، عراق، سوریه، لبنان و برخی نیروهای افغانستان و پاکستان با رهبری سردار سلیمانی و یارانش ازجمله ابومهدی المهندس، توطئه تروریستی به شکست کشیده شد.
حرکتهای اخیر آمریکاییها برای گرفتن انتقام شکست داعش از ایران بود. آمریکاییها برخی پادگانهای محور مقاومت در غرب عراق و شرق سوریه را زدند، چون داشتند با باقیمانده تروریسم در منطقه میجنگید. کار بزرگی که حاجقاسم سلیمانی انجام داد این بود که توانست از تمام این ملتها یک ارتش بسازند و آنها را آموزش دهد و سازماندهی و فرماندهی کند؛ درنهایت نیز آنها را علیه توطئه داعش بهکارگیری کند. این درگیری ادامه دارد.
هماکنون مقاومت چنان رشدی کرده که آمریکاییها با همه تواناییهایشان نمیتوانند جلوی آن را بگیرند. زمانی اگر گفته میشد مقاومت آماده شهادت و در صحنه حاضر است، الان مقاومت از نظر توانایی فناوریهای نظامی جلو افتاده است. بهطور مثال نیروهای مقاومت یمنی که شاگردان حاجقاسم سلیمانی هستند در قضیه زدن پالایشگاههای آرامکو از خودشان توانایی نشان دادند. هنوز هم آمریکاییها نفهمیدهاند در آن حملات چه شد. نیروهای مقاومت چه از نظر برنامهریزی و چه از نظر هدفگیری بهدنبال این بودند تا نصف درآمد سعودیها را که خرج مقابله با مقاومت میشد ساقط کنند. وقتی آمریکاییها نتوانستهاند با این اقدام مقابله کنند یعنی هنوز قابل تکرار است. توانایی ایران در پاسخگویی به تجاوز پهپاد آمریکاییها و ساقط کردن آن هرگز برای آمریکاییها قابل انتظار نبود. 30سال پیش آمریکاییها هواپیمای مسافربری ما را زدند و 290نفر از عزیزان ما را به قعر خلیجفارس فرو بردند و ایران در سال98 پهپاد آنها را ساقط کرد. آمریکاییها در این ماجرا حتی از ایران تشکر کردند که هواپیمای دیگر جاسوسی آنها با چند سرنشین را ساقط نکرد.
جنایت اخیر آمریکا ظرفیت عظیمی را در مقاومت ایجاد میکند که ایران میتواند از آن برای ساقطکردن بیشتر آمریکاییها در منطقه بهره ببرد و اینطور خواهد شد، یعنی حتما زندگی برای حضور آمریکاییها در منطقه سخت خواهد شد.
مقاومت هماکنون یک امر یکپارچه است و از فلسطین تا یمن است. اینها قابل تفکیک نیست. خون همه ملتها در ساقطکردن داعش و دفاع از حرمهای مطهر با یکدیگر ریخته و درهم آمیخته شد. این خونها یکبار نیز در مراسم برائت از مشرکین سال66 در مکه مکرمه ریخته شد که عاشقان آزادی فلسطین و مسجدالاقصی در آن تظاهرات به شهادت رسیدند. یک سال بعد نتیجه این شهادت شکلگیری انتفاضه شد که میخروشید. مشارکت ملتهای منطقه در عملیاتهای ضدآمریکایی یکپارچی ایجاد میکند و اتفاقات اخیر مقوم این وحدت خواهد شد. علاقه ابومهدی المهندس عراقی به شهید قاسم سلیمانی ایرانی و شهادت همزمان آنها با یکدیگر ملتهای 2کشور را به هم پیوند مستحکمتری خواهد زد.
این شهادت هرچه بیشتر ملت ایران و عراق را به یکدیگر نزدیک میکند. یکی از راهبردهای اساسی استکبار پس از پیروزی انقلاب این بود که ملت ایران عراقی را بکشد و ملت عراقی ایرانی را. 8سال هم در این قضیه موفق بودند ولی راهپیمایی اربعین، مهر باطلی بر این راهبرد بود. شکست داعش و همکاری نیروهای ایرانی به رهبری سردار سلیمانی در دفاع از بغداد و اربیل، راهبرد غربیها را به شکست کشاند. آنها راهبرد درگیری ملتها را دنبال میکنند و باید برای مبارزه با آن آگاهی داشت و کار کرد.