بهترین سریالهای 2019کدامها بودند؟
تلویزیون با سرعت میتازد
تعداد سریالها و بحث و نظر درباره آنها در سال 2019 به نقطهای بیسابقه رسیده است
شبنم سید مجیدی_روزنامه نگار
انتخاب سریالهای خوب امسال بسیار سخت و البته پراهمیت بوده است زیرا در پایان یک دهه سلطه رسانههای اجتماعی جدید قرار داریم و رتبهبندی سریالها از سوی منتقدان مختلف در رسانههای مختلف، آنقدر داغ بود و حرف و نظر بسیار داشت که شاید تا به حال بیسابقه بوده باشد. چیزی که حالا دیگر قطعی است اینکه تلویزیون به این زودیها میدان رقابت را خالی نمیگذارد. سال 2019به نقطهای رسیدهایم که میتوان گفت هیچکس نمیتواند همه سریالها را دنبال کند. پس باید دست به انتخاب زد. در اینجا از مجموع نظرات منتقدان مختلف دنیا (تایم، وولچر، نیویورکتایمز، گاردین، پولیگون، رولینگ استونز، تیویگاید و...) به فهرستی رسیدیم که شاید عناوین بعضی از آنها در ایران آنچنان که باید و آنقدر که سزاوار بودند، مورد توجه قرار نگرفتند. اما امیدواریم این فهرست شما را به سمت تماشای بعضی از بهترینهای سال هدایت کند.
فلیبگ (Fleabag)
پخش کننده: آمازون
«فلیبگ» در سال 2016آغاز شد و 6اپیزود در سبک کمدی سیاه درباره زن جوان بسیار فعال، عصبی و هیجانزدهای است که در یک الگوی رفتاری خودمخرب گرفتار شده است. خالق سریال و ستاره آن فیبی والر بریج، در ابتدا چندان از دیگر همردههای خود یعنی لنا دانهام(کارگردان و بازیگر سریال «دختران») و عزیز انصاری (کارگردان و بازیگر سریال «استاد هیچ») متفاوت بهنظر نمیآید اما این نمایش در اجرا آنقدر تند و تیز، خندهدار و به اندازه کافی جسورانه است که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای تلویزیونی در دوسوی دریای آتلانتیک شناخته شود و والربریج را به یکی از آیندههای بزرگ تلویزیون تبدیل کند.
او امسال علاوه بر ساخت فصل دوم و آخر فلیبگ، نخستین فصل سریال هیجانانگیز «کشتن ایو» (Killing Eve) را نیز در کارنامه داشت. او اجازه داد فلیبگ اندازهای از لطافت را بدون آنکه بهدنبال قربانیکردن زندگی شخصیت سریال باشد، نمایش دهد. والر بریج در این سریال چشماندازی واقع بینانه از رستگاری را نمایش میدهد و دهه دوم قرن بیستم را با بهترین کمدی این دهه به پایان میبرد.
چیزهای بهتر (BetterThings)
پخش کننده: FX
سریال «چیزهای بهتر» ساخته پاملا آلدون که خودش هم در آن بازی کرده و هم نویسنده و کارگردان آن بوده است، درباره یک بازیگر پنجاهساله و مادر مجرد است. فصل سوم آن بهترین فصل بود که راههای مبتکرانه و در عین حال کنترل شده برای روایت داستانهایی مربوط به فرزندپروری، کار، روابط و تنش بین نسلی را مییابد. هر نیم ساعت این سریال شامل یک داستان کوتاه مملو از لحظات پرکشش، عمیقاً غمناک، آزاردهنده، مضحک و مسخره میشود. آلدون با شیوه فیلمسازی خود همیشه راهی پیدا میکند تا نظرات خود را از طریق تصاویر، صداها و حتی بازی بازیگران نشان دهد.
بری (Barry)
پخش کننده: HBO
درام عمیق و تاریک بیل هادر و الک برگ در فصل دوم حتی عمیقتر و تاریکتر هم پیش رفت و با این صحنه آغاز کرد که کاراکترهایش قول دادند افراد بهتری شوند و از نو شروع کنند. بینندگان در طول8 قسمت، آنها را تماشا کردند که روی لبه تیز تغییر راه میرفتند و بعد به شکل تراژیکی به اصل خود بازمیگشتند. آدمها نمیتوانند طبیعت خود را تغییر ندهند. بری این قصه را یک نوع جدیت هنری روایت میکند و اگر این سریال عالی نباشد، خوشذوق و پرادعاست. در نخستین صحنه سریال، بری(با بازی هادر) از تاریکی کامل قدم بیرون میگذارد و در آخر دوباره به آن بازمیگردد. در این بین خندههای زیادی از سوی گانگستر چچنی، نوهو هانک(با بازی آنتونی کاریگان) وجود دارد. لحظات دلشوره و تنش و بازیهای هادر، هنری وینکلر، سارا گلدبرگ، کاریگان و استفن روت که همه آنها نامزد دریافت جایزه ایمی شده بودند، قابل توجه است.
واچمن (Watchmen)
پخشکننده: HBO
بعضی از ما هستیم که همواره فیلمهای ابرقهرمانی و سوپرهیرو را بیوقفه تحمل کردیم و از آنها لذتی نبردیم. بنابرای این خبر که معتبرترین تلویزیون کابلی، اقتباسی از کتابهای کمیک کمپانی دی سی(منتشرکننده کمیک بوکهایی مثل بتمن) انجام داده است، شبیه یک خیانت برایمان بود. فکر کردیم شبکه HBO هم به این دام گرفتار شده است. اما هرگز نباید شک میکردیم که خالق سریال «بازماندگان» (The Leftovers) دیمون لیندلوف آنقدر توانایی دارد که میتواند اثر درخشان و کلاسیک دهه 80 آلنمور را بعد از 3 دهه به شکلی عالی بازگو کند. لیندلوف «واچمن» را هدف خود در سال 2019 قرار داد. یک گروه ماوراءالطبیعه به نام کاوالری هفتم، نیروهای پلیس را سلاخی میکنند و به دولت لیبرال وفادارند. در چنین فضای آشفتهای یک پارتیزان نقابدار با نام خواهرشب (با بازی رجینا کنیگ) و یک پلیس که باید بازنشسته میشده از راه میرسند. این سریال بهترین حالت ممکن از واقعیت آشفته فعلی دنیا و قطببندیهای اشتباه آن را نمایش میدهد. و از این نظر، در عین حال که بسیار سرگرمکننده است، هوشمندانه، اسرارآمیز و مهیج است.
وراثت (Succession)
پخش کننده: HBO
سرمایهداران راستگرا و فرزندان بالغ آنها در چند سال گذشته توجههای زیادی را بهخود جلب کردهاند که بیشتر آنها منفی بوده است. بنابراین چطور کسی بهطور داوطلبانه به تماشای نمایشی بنشیند که در آن فرزندان کابوسی شبیه روپرت مرداک(سلطان رسانهای غرب) با هم رقابت میکنند تا جانشین او شوند. یک بحث منطقی درباره حسننیت سریال «وراثت» میتواند این باشد که این سریال یک نوع شاعرانگی خام را در خود دارد که جسی آرمسترانگ با همکاری دوست و نویسنده قدیمی آرماندو لانوچی آن را ساخته اند.
بیپروایی در انتخاب بازیگران (باید یک جایزه ایمی فقط به جرمی استرانگ در نقش کندال روی داد)، دقت نظر در نمایش رسانههای دیجیتال و پیچیدگیهای آن، از نقاط مثبت سریال است. اما فراتر از همه اینها ما همه برای تماشای این سریال هیجانزدهایم؛ چرا که مهر تأییدی بر سیاهترین فرضیات ما درباره آدمهای تشنه پول و قدرت میزند. این یک تزکیه نفس است که شاید همه ما به آن نیازمند باشیم.
عروسک روس (Russian Doll)
پخش کننده: Netflix
اینکه سریالی که توسط ناتاشا لیون، ایمی پوهلر و لسلی هدلند ساخته شده و خود ناتاشا لیون نیز بهعنوان یک زن نیویورکی در آن بازی میکند، باید راه زیادی را میآمد تا کمکم تماشاگران را جذب کند، واقعا آدم را ناامید میکند. ولی حتی آن دسته از ما که از ابتدا این سریال را دنبال کردیم، هرگز نمیتوانستیم چنین پیروزی پرسر و صدایی را برای آن پیشبینی کنیم. در داستانی که شبیه یک خانه عروسکی، تودرتوست، شخصیت نادیا وولوکوف(با بازی لیون) در یک تصادف در شب تولد 36 سالگیاش کشته میشود. اما گره داستان اینجاست که او به جای آنکه به دنیای بعد از مرگ یا داخل قبر برود، برمیگردد به عصر همان روز، در مهمانی تولدش. نادیا محکوم به تکرار چرخه مرگ و تولد مجدد است تا زمانی که به سطحی از خودشناسی برسد؛ فرایندی که اتفاقات مختلفی را دربر دارد. این فیلم لحنی گرم و در عین حال ترسناک دارد و قطعا یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی سال2019 است.
چرنوبیل (Chernobyl)
پخش کننده: HBO
ایده تماشای یک مینیسریال تقریباً ششساعته درباره یکی از مخربترین حوادث هستهای در همه دوران ممکن است کمی پیشنهاد ناخوشایندی بهنظر بیاید اما نویسنده آن، یعنی کریگ میزین و جوآن رنک، کارگردان، این پروژه را به یک اثر سینمایی کاملاً جذاب و غیرمنتظره تبدیل کردند. «چرنوبیل» همراه با گروه بازیگرانی شامل جرد هریس، امیلی واتسون و استلان اسکارسگارد قدم به قدم نشان میدهد که در هر جامعه سرکوبگری چطور فجایع رخ میدهند و به اشتباهات طوری اشاره میکند که انگشت اتهام به سمت حکومت برود.
نیمه تمام (Undone)
پخش کننده: آمازون
طرفداران سریال بوجک هورسمن (BoJack Horseman) که نگران بودند رافائل باب وکسبرگ، مغز متفکر آن سریال به یک شگفتی تبدیل نشود، میتوانند یک نفس راحت بکشند. او در درام علمی - تخیلی «نیمهتمام» که با همکاری کیتپادری آن را ساخته است، آلما، زن جوان دلسوزی(با بازی روزا سالازار) را به نمایش میگذارد که به سختی از یک تصادف و فاجعه رانندگی جان سالم به در میبرد. آلما در بیمارستان دچار توهمات ناشی از آسیبهای فیزیکی و بیماری روانی خودش، با پدرش که سالها پیش مرده بود (با بازی باب اودنکرک) دیدار میکند و میفهمد که او به قتل رسیده و حالا با راهنماییهای پدر، وارد سفری در زمان میشود تا از آن قتل جلوگیری کند. با این حال سریال نیمهتمام فقط رازگشایی نیست؛ سفری است به سوی ناخودآگاه انسان. نمونهای زیبا از نوع انیمیشن روتوسکوپ و یک مراقبه ظریف در معنای خانواده، هویت و معنویت است.
وقتی ما را ببینند (When They See Us)
پخشکننده: نتفلیکس
آوا دوورنی، کارگردان این سریال، یکی از آن هنرمندان نادری است که یک نوع خوشبینی غیرقابل تحمل در مورد ساختن آیندهای بهتر و در عین حال خشمی واقعی نسبت به گذشته و آینده دارد. او هر دوی این ویژگیها را به این سریال درام 4قسمتی درباره 5نوجوان در محدوده پارک مرکزی نیویورک میآورد. دوورنی همچنین درباره سیستم شکستخورده عدالت کیفری در شهر نیویورک افشاگری میکند و نشان میدهد که چطور این سیستم علاقه دارد کودکان رنگینپوست را به انجام یک خشونت جنسی وحشتناک در محدوده پارک مرکزی متهم کند. او و 5بازیگر کمسن و سالش 5نوجوان واقعی و معمولی با همان امیدها، جاهطلبیها و روابط را نشان میدهد.
باور نکردنی (Unbielivable)
پخشکننده: نتفلیکس
همه آنهایی که همیشه برایشان سؤال بود که آیا میتوان داستان جنایات واقعی را بدون سوءاستفاده و انتفاع تعریف کرد، امسال پاسخی برای این سؤال به نام «باورنکردنی» از شبکه نتفلیکس دریافت کردند. این سریال براساس یک داستان واقعی در مورد یک تجاوزگر سریالی و 2کارآگاه (بازی کامل تونی کلت و مریت ویور) است که این متجاوز را به دام میاندازند. باورنکردنی بر احساسات ناشی از جنایات تمرکز نمیکند و در عوض بر هزینههای روانی و عاطفی بازماندگان از تجاوزهای جنسی و چگونگی غلبه بر این مسائل متمرکز است. باورنکردنی با همه بازماندگان با احترام رفتار میکند. اما جا دارد بهطور ویژه به کیتلین دور(بازیگر فیلم تحسین شده امسال با نام «درسخوان») اشاره شود که نقش اصلی این سریال را دارد؛ زن جوانی که موضوع تجاوز به او از سوی مقامات و حتی والدین خودش ساختگی و جعلی خوانده شد. بازی درونی و اندوهناک کیتلین در تلویزیون قدرتمند بود و به مدد او، سریال باورنکردنی، فراموش نشدنی خواهد بود.