آموزشعالی؛ نسخه بهروزشده
صالحیعمران، رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور: باید آموزشعالی یکبار دیگر به جامعه تزریق و با نیازهای صنعت و جامعه هماهنگ شود
شیوا نجفی_روزنامه نگار
مدتی است که آموزشعالی کشور روی اجرای طرح ساماندهی آموزشعالی متمرکز شده است و طبق گفته علی خاکی صدیق، معاون آموزشی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، مهمترین هدف تمرکز بر این برنامه، پاسخگویی شفافتر به مطالبه دستگاههای عمومی کشور مبنی بر ارتقای شایستگیهای تخصصی دانشآموختگان دانشگاهی برای افزایش ضریب مشارکت در تولید ملی با اعتماد به توانمندی آنان در راهاندازی کسب و کار و توسعه کارآفرینی و همچنین انطباق هرچه بیشتر برنامههای درسی با نیازهای جامعه همزمان با افزایش سهم آموزشهای مهارتی دارای ظرفیت اشتغالزایی در برنامه درسی همه رشتههای دانشگاهی است. قرار است این طرح از سال آینده در مراکز دانشگاهی اجرایی شود؛ یک فرایند مستمر که نباید مقطعی به آن نگاه کرد. براساس نتایجی که بهدست میآید برنامههای درسی رشتههای تحصیلی را در همه مقاطع تحصیلی، از دوره کاردانی گرفته تا دکتری تخصصی بازنگری میکنند و براساس تقاضاهای جدید جامعه و بازار کار، رشتههای جدیدی را تعریف و برنامه درسی آن را تدوین میکنند که هماکنون نیز در حال انجام است. هدف از بازنگریها واردکردن مباحث جدید فناوری مانند فضای مجازی و دیجیتال در دروس است. اما این ضرورت از کجا احساس شد؟
گذشته قابلتامل
آموزشعالی کشور گذشته قابل تاملی داشته، بهخصوص بعد از انقلاب اسلامی که گسترش زیادی پیدا کرد. دلیل این گسترش، کمبود نیروی انسانی متخصص و مراکز آموزشعالی در همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و... بود.
طبق مبانی نظری هم گفته میشد اگر کشوری قرار است توسعه یابد حتما باید روی حوزههای آموزشی، بهویژه سرمایه انسانی و مراکز دانشگاهی مانور دهد؛ چرا که بدنه دولت و بخش خصوصی به نیروی انسانی تحصیلکرده نیاز دارد.
ابراهیم صالحیعمران، رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور در گفتوگو با همشهری میگوید: «این موضوع در ذهن همه سیاستگذاران در بخشهای مختلف آموزشعالی وجود داشت، یعنی فضای مثبتی برای گسترش دانشگاهها وجود داشت و از طرفی دیگر تقاضای اجتماعی هم زمینههای مثبتی را ایجاد میکرد. در کل یک تقاضا و خواست ملی بود. به مرور در تمام شهرهای کشور، آموزشعالی رشد کرد؛ رشدی که بیش از اندازه بود چون نیاز بدنه دولت به نیروی انسانی مشخص بود و تعداد اندکی نیرو جذب میکرد». در چنین شرایطی، پیشبینی نشده بود که چقدر نیروی انسانی متخصص نیاز است. الگوی گسترش هم الگوی مبتنی بر نیاز به نیروی انسانی متخصص نبود. خواست و علایق طرف عرضه و تقاضا بهعنوان یک نگرش مثبت موجب توسعه آموزش عالی شد. صالحی عمران میافزاید: «این گسترش تا حدی بود که تعداد مراکز آموزشی ما به بیش از 2700دانشگاه و مرکز آموزش عالی رسید. در مورد رشتهها هم چون براساس نیاز به نیروی انسانی متخصص نبود، براساس تقاضای جامعه اعلام نیاز میشد. رشتههایی که نیاز به هزینه کمتری برای ایجاد داشت، بیشتر مورد توجه قرار گرفت چون گرایش مردم بیشتر به اصل دانشگاه و مدرکگرایی بود. مهمترین چالش چنین توسعهای این بود که ما با فارغالتحصیلان بیکار مواجه شدیم، درحالیکه حداقل در نظریهها و تئوریها انتظار این بود که درآمد افراد تحصیلکرده بسیار بالاتر باشد که این موضوع در عمل با چالش مواجه شد؛ در واقع آموزش عالی به نوعی سرمایهگذاری مخاطرهای تلقی شد.» چنین دیدگاههای منفی در سالهای اخیر موجب شد تا یک نوع بازنگری و ساماندهی در تعداد آموزشگاهها و نوع رشتهها و حتی در مقاطع تحصیلی و تحصیلات تکمیلی احساس شود و زمینهای فراهم شد تا ساماندهی آموزش عالی بهعنوان یک مطالبه و خواست ملی مطرح شود.
فواید طرح
طرح جامع ساماندهی آموزش عالی کشور، منابع مالی و انسانیای که در آموزشعالی وجود دارد را به شکل بهینهتری مورد استفاده قرار میدهد و جلوی رشد کمی و مدرکگرایی را میگیرد. آموزشها به سمت مهارتیشدن پیش خواهد رفت؛ چراکه نزدیککردن آموزش عالی به اقتصاد، رشد بازار و توسعه اشتغال بسیار ضرروی است. رئیس دانشگاه فنی و حرفهای کشور میگوید: «رتبهبندی دانشگاهها در دنیا براساس شاخصهای اقتصادی و دستیابی به اشتغال و درآمدزایی تغییر یافته است. ما نیز باید بتوانیم دانشگاهها را کارآمدتر و اثربخشتر کنیم. یکبار دیگر باید آموزشعالی به جامعه تزریق و با نیازهای صنعت و جامعه هماهنگ شود». یکی از مهمترین گرایشهایی که در دنیا پیداشده حرفهگرایی در آموزشعالی است. اما یکی از معضلاتی که در آموزشعالی ما وجود دارد مدرکگرایی است. البته پیش زمینههایی در این مورد به این افکار دامن زدهاند. بهعنوان مثال نظام اداری ما امتیازات بیشتری را برای مدارک بالاتر درنظر میگیرد و جامعه تلاش میکند تا جایی که بتواند تحصیلات تکمیلیاش را طی کند؛ غافل از اینکه جامعه، صنعت و خدمات در بخش کشاورزی به نیروی انسانی با مدارک بالا نیاز ندارد. ما مانند همه جای دنیا به تکنیسینها بیشتر نیازمندیم درحالیکه درصد کمی تاکنون تکنیسین تربیت کردهایم. صالحیعمران میافزاید: «بخشهای خصوصی و خوداشتغالی و کارآفرینی کشور طالب نیروهای تکنیسین هستند، درحالیکه 70درصد نیروی کار ما فاقد هرگونه مهارتی هستند. در طرح ساماندهی تلاش بر این است بسیاری از رشتهها حذف و بسیاری جایگزین شود. قرار است گرایشهای فنی و حرفهای با مهارت اشتغالپذیری در دانشگاهها ایجاد شود. تمام جوانان انتظارشان این است که بعد از گرفتن مدرک، وارد بازار کار شوند. نمیتوان این نیاز را نادیده گرفت و صرفا جنبههای فرهنگی آموزش عالی را ملاک قرار داد».
منصور غلامی؛ وزیر علوم، تحقیقات و فناوری
سوژه پیشنهادی: پیگیری طرح وضعیت ساماندهی آموزش عالی در دانشگاههای کشور
دلیل انتخاب سوژه: به حداقلرسیدن حواشی و مشکلات اشتغال در کشور