
مغز یا روان؛ مسئله ایناست!

میلاد زاهدی _ روانپزشک
اصولاً کلمه روانپزشک در معنی متناقض است. پزشکی، علمیاست در حوزه علوم تجربی که با ماده سر و کار دارد، ولی روان در معنی اصطلاحی آن به حوزه علوم انسانی تعلق دارد که با ماده و بوته آزمایش چندان سر و کار ندارد. بیشترین سردرگمی مراجعان ما از همین اصطلاح متناقض«روانپزشک»نشأت میگیرد. بارها شده مراجعان میپرسند: «مگر روان ربطی به قرص دارد که بیماریهایش با قرص درمان شود؟!» واقعیت ایناست که رفتارها و هیجانات انسان وابسته به تغییرات مواد شیمیایی بین سلولهای مغز در هستههای مختلف مغز است؛ مثلاً اگر مادهای به اسم سروتونین در فضای بین سلولهای عصبی کاهش یابد، شخص دچار مجموعهای از علائم و رفتارهای شبیه افسردگی میشود. تعداد زیادی از این مواد شیمیایی بین سلولهای عصبی مغز وجود دارند که اگرکم یا زیاد شوند هرکدام میتواند باعث مجموعهای از رفتارها و هیجانات غیرطبیعی در انسان شود. اصولاً هر روشی که منجر به تغییرات رفتاری و خلقی در انسان شود نهایتاً باید غلظت این مواد شیمیایی را در مغز تغییر دهد. مثلاً اثبات شده ورزش میتواند غلظت بعضی از این مواد را تغییر دهد و منجر به تغییر خلق و رفتار شخص شود. در بیماریهای روانپزشکی، بهعلت نقایص ژنتیک یا عوامل محیطی، غلظت این مواد شیمیایی بین سلولها تغییر میکند و از حالت معمول خارج و شخص دچار هیجانات رفتارها و عواطف و احساسات غیرطبیعی میشود. دانشمندان با تحقیقات فراوان داروهایی تولید کردهاند که بهصورت انتخابی در هر بیماری خاص، غلظت ماده شیمیایی مؤثر در آن بیماری را در مغز به حالت طبیعی باز میگرداند. لذا با بازگشت این مواد به غلظت طبیعی، رفتارها و هیجانات فرد نیز به حالت طبیعی بازمیگردد. بهعبارتی، درمانهای دارویی روانپزشکی بسیار شبیه به درمان دارویی بیماری دیابت است که غلظت قندخون را در محدوده طبیعی حفظ میکند. با این اوصاف شاید «پزشک مغز» اصطلاح بهتری از روانپزشک باشد. امکان دارد بپرسید تخصصی با نام مغز و اعصاب هم داریم؟ بله، اما در آن رشته تخصصی، درمان بیشتر معطوف به مشکلات سختافزاری مغز است، ولی در روانپزشکی درمان مشکلات نرمافزار مغز مدنظر است.