رویکردهای داوطلبانه گام اول مسئولیت شهروندی
مجید فراهانی _ عضو شورای شهر تهران
مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۵ دسامبر، دوازدهم آذرماه را بهعنوان روز جهانی داوطلب برای توسعه اقتصادی و اجتماعی نامگذاری کرده است. برنامهای که در خلال آن از دولتها خواسته شده با تقویت آگاهی و زمینهسازی فرهنگی، افراد بیشتر و گروههای بزرگتری را برای ارائه خدمات داوطلبانه جذب و مجهز کنند. امروز عددی بالغ بر یک میلیارد نفر در سراسر جهان خدمات داوطلبانه انجام میدهند که با ایجاد فرصتهای مناسب و توسعه فرهنگ فعالیتهای داوطلبانه مردمی در عرصههای مختلف میتوانند در کنار دولتها و نهادها با استفاده از ظرفیتهای خود بهمنظور دستیابی به توسعه پایدار فعالیتهای مؤثری را صورت دهند. گسترش نهادها و سازمانهای غیردولتی، غیرانتفاعی و داوطلبانه از سالیان گذشته در اکثر کشورها روند رو به رشدی را تجربه کرده است و در کشور ما هم براساس فرهنگ مذهبی، آموزههای دینی و نوع نگرش مردم درخصوص اینگونه امور، در قیاس با سالهای قبل شاخصهای مثبت و فضای سازندهتری را پیش روی خود میبیند. شکی نیست که دولتها هر اندازه هم کارآمد و قدرتمند باشند قادر به رفع تمام مشکلات کشورها و بحرانهایی که ممکن است در شرایط و مقاطع مختلف بهوجود بیاید نیستند و اقدامات غیرانتفاعی، مسئولیتپذیرانه و مشارکتگرایانه نهادهای مردم که مبتنی بر انگیزههای ناشی از همکاری، همدلی و دیگرخواهی است میتواند علاوه بر تسریع و تسهیل فرایند خدمترسانی، با مشارکت مناسب، هدفمند و معطوف به ارزش، در بهبود شرایط سخت و بحرانی همدلانه در کنار دولتها قرار بگیرند و به مردم خدمت کنند. تأثیر اینگونه فعالیتها که در راهبرد «حکمرانی خوب» دولتها میتواند تأثیر و نقش بسزایی را ایفا کند علاوه بر اینکه بخش زیادی از مشکلات یک جامعه را به وسیله شهروندان و سازمانهای غیرانتفاعی حل میکند و با تأثیر روانی و غلبه احساس مفید بودن، احساس باشکوه و شادیآفرینی را بر افراد حاکم میکند، میتواند بهترین مسیر و ایدهآلترین گزینه برای حاکمیت، تقویت و گسترش مفهوم استراتژیک و مهم «مسئولیت شهروندی» باشد که در رابطه جامعه و دولت و در تعریف و انحصار مفهومی آن میتواند منشا تحولات و تغییرات سازنده و مثبتی باشد.
در بطن این نگاه است که شهروند طی فرایندی کلنگر با بهرهگرفتن از ارزشهای ناشی از پذیرش گفتمان «مسئولیت شهروندی» در عرصهها و دورانهای مختلف علاوه بر نقد دولتها و اعتراض قانونی به روندها و جهتگیریها، برای بهبود شاخصهای زندگی خود، چه در حوزههای اقتصادی، چه در عرصههای سیاسی، چه در زمینههای فرهنگی، علاوه بر در پیش گرفتن رفتارهای مطالبهگرایانه که بر مبنای قانون دولتها را پاسخگو و منحصر در چارچوب قوانین میکند خود نیز نه بهعنوان رقیب که رفیق دولتها و همکار دولتها برای حاکمیت زندگی انسانی عزتمندانه، شرافتمندانه تلاش کند. همین تلاشها و اقدامات است که در کنار سیاستهای درست، منطقی، واقعنگرانه و جامع حکومتی، تابآوری جوامع در ابعاد مختلف و توانایی و مهارت کنترل و مدیریت تکانههای مختلف اجتماعی و سیاسی را افزایش میدهد.