• پنج شنبه 30 فروردین 1403
  • الْخَمِيس 9 شوال 1445
  • 2024 Apr 18
شنبه 4 آبان 1398
کد مطلب : 86390
+
-

مذاکره و برون‌رفت از بحران کردی در سوریه

مذاکره و برون‌رفت از بحران کردی در سوریه

ضیاالدین صبوری _ کارشناس مسائل بین‌الملل

عملیات چشمه صلح ترکیه در شرق سوریه منشا نگرانی‌های جدی امنیتی در کشور بحران زده سوریه و به تبع آن کل منطقه شامات شده است. همزمانی تهاجم نظامی ترکیه به شمال شرق سوریه با سکوت سیاسی دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا و کاهش نیروهای نظامی آمریکا از 2 هزار به 200 نیروی مستشاری؛ این پرسش را مطرح ساخته که آیا ترکیه با چراغ سبز آمریکا وارد سوریه شده است؟

در رابطه با استراتژی آمریکا در بحران سوریه و مسئله کردها 2 دیدگاه عمده مطرح است. نخست اینکه ترامپ با این هدف استراتژی خروج از سوریه را در پیش گرفته تا بحران سوریه از درون به سامان و نظمی خودجوش دست یابد. با حضور نیروهای آمریکایی وزنه به نفع جریان‌های‌ کردی بود و برای همین کردها توانسته بودند موقعیت نظامی و سیاسی قابل ملاحظه‌ای برای خود در صحنه بحران سوریه دست و پا کنند. حال ترامپ با خارج کردن نیروهایش دنبال ایجاد تعادل در بحران سوریه است تا این نیروها خودشان به توافقی برای حل اختلافاتشان دست یابند.

دیدگاه دوم به این مسئله اشاره می‌کند که آمریکا در بحران سوریه رویکردی کاملاً مبهم و نامشخص را دنبال می‌کند. به‌طوری‌که اساساً ترامپ فاقد راهبرد و برنامه‌ای جدی درخصوص پایان بحران در سوریه و نحوه اداره سیاسی این کشور است. ترامپ با سیاست‌های خاص خود که یک‌باره به موضوعی ورود می‌کند و تصمیم‌های انفجاری می‌گیرد، این بار در سوریه دنبال اجرای این مدل از سیاست  است. برایند هر دو رویکرد، به خطر افتادن موقعیت سیاسی کردهای سوریه است. این در حالی است که بعد از دهه‌ها مبارزه و نزاع، توانسته‌اند با خارج کردن داعش از فضای سرزمینی سوریه، موقعیت مستحکمی در منطقه تحت اقلیم خود(روژآوا) به‌دست آورند. این اتفاق در حالی رقم می‌خورد که کردهای سوریه تاکنون تجربه زیست سیاسی و چشیدن طعم آزادی را به‌عنوان‌ قومیتی مستقل نداشته‌اند. با عطف توجه به این موضوع بهتر می‌توان مقاومت این جریان را در برابرعملیات نظامی ترکیه تجزیه و تحلیل کرد. کردهای سوریه تمایل به از دست دادن آزادی و استقلال نسبی شان ندارند و برای صیانت از آن، آماده هرگونه مقاومت و نبرد هستند. طبیعی است که در چنین شرایطی وظیفه و رسالت نهادهای بین‌المللی و قدرت‌های بزرگ جهانی و منطقه‌ای است که پای کار بیایند و مانع از به‌وجود آمدن فاجعه انسانی دیگر در سوریه شوند.

واقعیت این است که دولتمردان ترکیه از وضعیت پیش آمده در سوریه(خروج نیروهای آمریکایی) حداکثر استفاده را برای تعمیق نفوذشان در محیط پیرامونی و از سوی دیگردر فضای داخلی‌شان یعنی تضعیف بیشتر حزب پ.ک.ک استفاده می‌کنند. اردوغان صراحتاً اعلام کرده است که دنبال گسترش مرزهای منطقه امن از ۱۲۰ کیلومتر از مرزهای ترکیه تا ۴4۰ کیلومتر است. این رویکرد توسعه‌طلبانه گرچه در ظاهر امر با نام و توجیه صلح و امنیت انجام می‌شود؛ اما به افزایش ناامنی و درگیری در شمال شرق سوریه می‌انجامد. مسئولیت نهادهای بین المللی به خصوص شورای امنیت در یک چنین فضاهایی احساس می شود. ورود این شورا به موضوع با هماهنگی قدرت‌های بزرگ می‌تواند ترکیه را به پذیرش واقعیت جریان کردی در سوریه مجاب سازد و از سوی دیگر اگر واقعاً تهدیدی از سوی واحدهای خلق مردمی کرد در سوریه برای ترکیه مطرح است؛ این تهدید بایستی از طریق ابزارهایی مثل چانه‌زنی، مذاکره و میانجیگری حل و فصل شود. مسئله مهم دیگر در این عرصه، نشست‌های موسوم به آستانه است. اساساً فلسفه شکل‌گیری این نشست‌ها با محوریت ایران، روسیه و ترکیه بر حل بحران سوریه با ابزار مذاکره و دیپلماسی چندجانبه بود. اردوغان رئیس جمهوری ترکیه در نشست سوچی از رویکرد ایران در قبال حمله اخیر ترکیه به سوریه ابراز نگرانی کرده و گفته است که از ایران صداهای ناهنجاری به گوش می رسد. لذا در این عرصه فعال شدن دیپلماسی ایران از دو منظر شفاف‌سازی رویکرد جاری کشور در قبال بحران سوریه که همواره به دیپلماسی اعتقاد دارد و از طرف دیگر مجاب کردن ترکیه به گردن نهادن به اصل دیپلماسی برای حل و فصل اختلافات، ضرورت بیش از پیش خواهد داشت.

این خبر را به اشتراک بگذارید