آنچه در انتقال آب خزر به سمنان دیده نشد
فاطمه ظفرنژاد _ پژوهشگر آب و توسعه پایدار
طرح انتقال آب خزر به سمنان در روزهای اخیر تأییدیه رئیس سازمان حفاظت محیطزیست را گرفت. مطالعات این طرح با کمبودهای جدی روبهرواست که به برخی از آنها اشاره میشود.
1- مطالعات نیازسنجی مستند و مستدل برای نیاز حقیقی به این آب و مصارف آن انجام نشده است. در گزارشها تنها به کلیگویی مختصر درباره کمبود آب در کشور پرداخته شده که مقدمه زنگ زدهای برای بسیاری از گزارشهای دیوانسالاری آب و فاقد تحلیل جامع نگر بوم شناختی است. آنچه نویسندگان گزارشها نمیدانند این است که در این سرزمین کم آب چگونه با مدیریت مصرف و اصلاح الگوی نابومی و تقلیدی مصرف، منابع آب را با حکمرانی خوب مدیریت کنیم.
2- مطالعات برای یافتن شیوههای مختلف تامین آب در سمنان انجام نشده است. مدیریت سازهای آب یا رویکرد عرضه آب با روشهای مهندسی فرض گرفته که تنها روش تامین آب، شیرینسازی آب دریای خزر و ذخیرهسازی در چندین مخزن و انتقال آب به صدها کیلومتر دورتر با عبور از رشته کوههای البرز و صعود تا 2312متر با هزینههای بسیار زیاد تلمبه آب تا این ارتفاع است. نگاهی به روشهای مدیریت آب چند هزار ساله در این سرزمین نشان میدهد که روشهای پایدار مانند قنات و برداشت حساب شده از چشمهها و روانابها در شبکههای سنتی روشهای مناسب و بوم آشنای تامین آب است.
3- بخشنامه انجام مطالعات مشارکت مردمی برای طرحهای آب از سال1375 در وزارت نیرو ابلاغ شد. اما بیش از 20سال است که طرحهای احداث سد و انتقال آب بدون نظرپرسی از جوامع مولد اجرایی شده و برای منابع طبیعی موروثی هزاران ساله تصمیمگیری شده است. طرح انتقال آب از خزر نیز از این قاعده مستثنی نیست و ماهیگیران و تشکلهای مردمی مولد در تصمیمگیریها غایبند.
4- این طرح فاقد مطالعات خسارت مخزن است. بنا بر سیمای فنی طرح، ذخیرهسازی آب دستکم در 8 ایستگاه تلمبه و پمپاژ آب و دستکم در دو مخزن آغاز و انتها ضروری است. بنابر معیارها و بخشنامههای داخلی وزارت نیرو مطالعه کامل مخازن ذخیره آب ضرورت تام دارد.
5- طرح فاقد مطالعات ارزیابی اقتصادی است. هر چند مطالعات اقتصادی طرحهای آب همواره از سوی مشاورینی انجام شده که در تداوم مدیریت سازهای آب منتفع بودهاند اما ارائه جدول هزینه سرمایهگذاری طرح و جدول گردش نقدی منتسب به آن میتواند برخی نقاط ابهام را روشن کند. طرحی که سیمای فنی آن دربرگیرنده بیش از 2300متر پمپاژ آب و خط انتقال طولانی تا 150کیلومتر از سوی شمال به جنوب و سپس دو خط انتقال طولانی به شرق تا شاهرود و به غرب تا گرمسار است چه توجیه اقتصادیای خواهد داشت؟ محاسبات اگر با حقیقت و از سوی غیرمنتفعان در ساختوساز انجام شود بیتردید ارقامی نجومی برای هزینه تمامشده هر مترمکعب آب ارائه خواهد داد که چند ده برابر از هرگونه بازچرخانی و مدیریت تقاضای آب گرانقیمتی نیز، گرانقیمتتر خواهد شد.
6- پساب دستگاههای آب شیرینکن در 10نقطه تخلیه میشود. این پساب با میزان شوری 25گرم در لیتر، شوری آب دریا را به 2برابر در شعاع 300متری میرساند و دمای آب را در شعاع 100متری نیم درجه افزایش میدهد. از سویی دستگاه آب شیرین کن با مکش آب سبب نابودی پلانکتونها و کفزیها میشود که خوراک ماهیان کیلکا، کپور و ماهیان خاویاری هستند. این 2عامل به کاهش جمعیت ماهیان منطقه میانجامد. با کاهش جمعیت ماهیان منطقه، ماهیگیری و صید کاهش مییابد. این مسئله نقض اصل48 قانون اساسی در رعایت حق بهرهبرداری از منابع طبیعی برای مردم است. از سوی دیگر کارکرد آب شیرینکنها دراین حجم وسیع، کاهش جمعیت ماهیان منطقه را در بر خواهد داشت و ناقض معاهده تنوع زیستی (1992 و امضا در 1994) خواهد بود.
7- اگر از کم برآورد شدنهای مزمن مشاوران وزارت نیرو در میزان تغییر کاربری اراضی بگذریم، دستکم نزدیک به 830هکتار عرصههای طبیعی در جنگلهای هیرکانی تغییر کاربری مییابند که در مناطق پستتر دربرگیرنده گیاهان ممرز، انجیلی، بلندمازو، آزاد، در ارتفاعات بالاتر دربرگیرنده راش، افرا، توسکا، در مناطق ییلاقی جنگلهای اُرُس و در خط الراس دربرگیرنده مایمرز، پیرو، اُرس و نیز جنگلهای واقع در مسیر 2خط انتقال شرقی و غربی است. این پروژه بهدلیل دسترسپذیر کردن مناطق جنگلی دوردست، قاچاق چوب و درخت و نیز افزایش ویلاسازی و تغییر کاربری را تشدید میکند. این تغییر کاربریها مصداق بیابانزایی و مغایر با معاهده مقابله با بیابانزایی سال 1994 است.
8- میزان گازهای گلخانهای بهواسطه تولید میزان بسیار زیاد برق برای این طرح آلودگی زیادی در منطقه بهویژه در پیرامون نیروگاههایی مانند نکا پدید خواهد آورد. این درحالی است که هم اینک نیروگاههای فسیلی بهشدت ناپایدار و آلودهکننده بهشمار میروند.
9- بنابر معاهدههای بینالمللی این طرح از مصادیق توسعه ناپایدار است و میتواند ناپایداری شدیدی بر مردم و محیطزیست منطقه گیرنده آب تحمیل کند.این طرح به برق نیاز دارد که درصورت تغییر قیمت برق و گران شدن آن ناپایداری بهدنبال دارد؛ چون توجیه اقتصادی را از دست میدهد و در محل مصرف و منطقه گیرنده مردمی که بهجای مصارف عادی و سازگار با بوم شناخت خود مصارف زیاد برای این آب برنامهریزی کردهاند دچار نابسامانی و ناپایداری شدید اقتصادی و اجتماعی میشوند.