چرا چالش زباله در شمال به تهدید بدل شد؟
محمد درویش _ رئیس کمیته محیطزیست در یونسکو
بیش از 3 دهه است که مسئله مدیریت زباله که در اغلب کشورهای جهان در شمار مولفههای جذاب، کارآفرین و اقتصادی است در ایران و بهویژه در 3 استان گیلان، مازندران و گلستان تبدیل به مصیبتی جانکاه شده است. چگونه چنین فاجعهای در کشوری رقم خورده که در طول همین 3دهه دستکم هزار میلیارد دلار پول برای خرج کردن داشته اما در اختصاص کمتر از یکهزارم این رقم به موضوع مدیریت زباله، دچار لکنتهای جدی شده است، درحالیکه میتوانست این چالش را به فرصتی استثنایی برای تولید پول و اشتغال پایدار بدل سازد و بر کیفیت تولید غذا در بخش زراعت و باغبانی بدون اتکا به کود شیمیایی بیفزاید. نگارنده شخصا ۷۱ دهنه لوله فاضلاب را در تالاب انزلی شمرده که مستقیما پساب، شیرابه و فاضلاب شهری بندر انزلی را وارد این تالاب بینالمللی میکند؛ تالابی که همزمان دستکم سالی ۲۰۰تن ماهی از آن صید میشود! وقتی میپرسیم چگونه چنین فاجعهای در برابر چشم مردم و مسئولین تداوم یافته؟ میگویند: «برای ساخت تصفیهخانه به ۴۰۰میلیاردتومان بودجه نیاز است که نداریم!» میگویم چگونه میتوانید ۸۵۰ میلیارد تومان برای طرح خطرناک بایوجمی اختصاص دهید و در بالادست هم هزارمیلیارد تومان برای ساخت سد لاسک، اما برای چنین مسئله مهمی که سبب افزایش محسوس هزینههای درمانی مردم گیلان میشود، بودجه ندارید؟
در «سراوان» - محل دفن زبالههای رشت - فقط با اختصاص ۲۵میلیارد تومان میتوان مشکل تصفیه شیرابه به میزان ۷ لیتر در ثانیه را حل کرد و اجازه تداوم آلودگی «گوهررود» و «زرجوب» و «پیربازار» را نداد اما حاضرند صدها برابر این رقم را در ساخت سدهای شهر «بیجار»، «شفارود» و «پلرود» با قطع حدود 4 میلیون اصله درخت ارزشمند هیرکانی اختصاص دهند ولی آن رقم ناچیز را فراهم نکنند! چرا؟ دقیقا همین مصیبت در منطقه عمارت آمل و ساخت سد «هراز» در استان مازندران تکرار شده است. راست آن است که حل بحران زباله در شمال کشور، قبل از پول به درایت، شجاعت و سرمایه اجتماعی نیاز دارد. ما باید به کمک مردم به سمت کاهش سرانه تولید زباله از یکسو و همزمان تفکیک زباله از مبدأ حرکت کنیم. فقط 2 تا 3درصد از زباله را باید سوزاند که همان زبالههای بیمارستانی هستند. زبالههایتر را باید به کمپوست بدل کرد تا جایگزین کودهای شیمیایی در کشاورزی شوند و زبالههای خشک و خطرناک مثل باتریها و لامپها به راحتی قابل بازیافت هستند. بدترین اقدام در حل معضل زبالههای شمال نیز استفاده از زبالهسوز و نابودکردن سرمایههای ارزشمند در چنین طرحی است. زبالهسوزها حتی در اتحادیه اروپا نیز بهتدریج در حال جمعآوری هستند چون خود به انتشار گازهای گلخانهای و مصرف آب دامن میزنند و بدین جهت نباید از ورود آنها به کشوری کمآب همچون ایران استقبال کرد.