روزگار «رنر» و «خرد»
علیاکبر قاضیزاده ـ مترجم و مدرس روزنامهنگاری
شاید خیلیها تصور کنند کتابهای درسی همیشه متحدالشکل و مثل امروز برای هر مقطعی ثابت بودهاند، اما چنین نیست. این اتفاق ـ یکی شدن کتابها برای هر سال تحصیلی ـ از ابتدای دهه 40رخ داد.
پیش از آن چند روز مانده به آغاز سال تحصیلی به دانشآموزان اعلام میشد که چه کتابهایی را برای سال تحصیلی جدید تهیه کنند.
کتابهای درسی منابع مختلفی داشتند؛ مثلا یک گروه سه نفره که اول اسمشان میشد «رنر» (مثلاً رنجبر ، نوری و رضوی) کتاب شیمی را تألیف و 5 استاد، دستور زبان فارسی را گردآوری کرده بودند.
مجموعهای از دبیران باعنوان «خرد» و گروه «هدف» (که بعدها حلقه دبیرستانهای هدف را راهاندازی کردند) هم در زمینه تألیف کتابهای درسی فعال بودند.
دانشآموزان روزهای آخر تابستان دنبال مشتری برای فروش کتابهای سال قبل و فروشنده برای خرید کتابهای سال تحصیلی جدید میگشتند. البته این گشتوگذار فقط در کتابفروشیها نبود بلکه در ضلع شرقی پارک شهر، ابتدای خیام و قسمتی از خیابان بهشت، خریداران، فروشندگان و البته دلالان برای خرید و فروش کتابهای دست دوم جمع میشدند. محصلان دختر که حضور در چنین ازدحامی را نمیپسندیدند برادر، پدر یا یکی از خویشان را برای انجام این دادو ستد گسیل میکردند. خلاصه تجارت جالب و پرخاطرهای بود.
من اما هر سال بعد از فراغت از خرید کتابهای موردنظر، روی اولین نیمکتی که در مسیرم بود مینشستم و کتابها را ورق میزدم، همیشه 3،2 یا چند خط متفاوت در حاشیه کتابها دیده میشد. یادداشتهایی که قسمتهای سفید ورقهای کتاب را پر میکرد و نکات مهمی که معلم در کلاس گفته بود در حاشیه ورقها ثبت شده بود.
البته همه این یادداشتها و حاشیهها مربوط به درس و مطالب درسی یا توصیههای معلم نبود. بعضی از این نوشتهها شرح جانسوز دلدادگیها و جداییها، جفای یار و ستم روزگار و ... بود. نوشتههایی که خواندن آنها تا چند ماه از دلمشغولیها و تفریحات من بود.