روایتهایی از جنگ
حماسهسازان گمنام
بدون شک تاریخ جنگ ۸ ساله گواه این مدعاست که دفاع مقدس صحنه رشادت زنانی است که همراه و در کنار مردان ایستادند و از مرز و بوم این کشور دفاع کردند. کرمانشاه هم در جنگ هزار زن شهید و 1800 زن جانباز تقدیم دفاع مقدس کرده است.
به گزارش همشهری، رئیس دایره مشارکت زنان اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کرمانشاه با بیان اینکه زنان نقش موثری در دفاع از مرزها در ۸ سال جنگ تحمیلی ایفا کردند، میگوید: کرمانشاه ۹۵۰ شهید زن در ۸ سال دفاع مقدس تقدیم کرد. طی سالهای پس از جنگ هم بیش از ۵۰ زن بر اثر حوادثی چون رفتن روی مین شهید و به تعداد شهدای زن استان اضافه شدند.
آذر آزادی با بیان اینکه این استان رتبه دوم کشور بعد از خوزستان را از نظر تعداد زنان شهید در جنگ دارد، میافزاید: بیش از 1800 زن در جنگ تحمیلی به درجه جانبازی رسیدند. از نظر داشتن تعداد زنان جانباز هم رتبه اول کشور را داریم و دلیل این موضوع این است که زنان کرمانشاهی هنگام حملههای دشمن در کنار مردان ماندند و در دفاع از شهر و استانشان در مقابل دشمن ایستادند و شهر را خالی نگذاشتند. در شهر ماندند با فکر اینکه جنگ بهزودی تمام میشود.
پرچمداران مقاومت از دیار قزوین
لشکر 16 زرهی که به فرمایش مقام معظم رهبری تاثیرگذارترین لشکر زرهی در دوران دفاع مقدس و پرچمدار افتخارآفرینیهای ارتش در آن دوران بود، با نام قزوین گره خورده است. این لشکر در عملیات گوناگونی در 8 سال دفاع مقدس همچون ثامنالائمه (ع)، فتحالمبین، بیتالمقدس، کربلای 4، رمضان و آزادسازی محور سقزـبانه حضور چشمگیری داشته است.
گواه این ادعا بیش از 2753 شهید، 1934 آزاده و 8224 جانباز این لشکر در طول دوران دفاع مقدس است. از بین شهدای قزوین شهیدان ابوترابی، لشکری و بابایی نام و آوازه بلندی در کشور دارند.
شهید سید علیاکبر ابوترابی (سید آزادگان) متولد ۱۳۱۸ در قزوین و قزوینیتبار بود. او که نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت، پس از آزادی نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای موسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی شد. شهید میرحسین لشکری (سیدالاسرا) متولد 1331 در قزوین به دنیا آمد. او با آغاز جنگ تحمیلی به خیل مدافعان کشور پیوست و پس از انجام 12 ماموریت، در خاک دشمن به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد. شهید عباس بابایی چهارم آذر 29 در قزوین به دنیا آمد. با شروع جنگ ایران و عراق، بابایی به انجام عملیات جنگی هوایی مشغول شد. پانزدهم مرداد 1366 با سمت فرمانده اطلاعات عملیات در سردشت هنگام پرواز بر اثر اصابت گلوله ضد هوایی نیروهای عراقی به گردن، سینه و دست در 37 سالگی شهید شد. مزار او که به سید شهدا معروف است در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
درس بزرگ دفاع مقدس
یکی از ارزشمندترین بهانههای تقویمی ایران اسلامی نامگذاری یک هفته به نام «دفاع مقدس» است. روز پایانی شهریور یادآور حمله شبانه دشمن بعثی به کشورمان و آغاز جنگی سخت و ناجوانمردانه است و این روزها یادآور 8 سال دفاع جانانه مردانی است که ایستاده جان دادند تا مبادا زانوی استقلالمان خم شود؛ هفتهای که همه از عملیات مختلف میگویند و از بمباران مناطق مسکونی و هزاران قصه تلخ دیگر جنگ و در این میان یادی هم از برخی شهدای بزرگ و جانبازان میشود.
نکته دردآور ماجرا همین آدمهای فراموششده جنگ هستند؛ آدمهایی که گمنام و ناشناس رفتند و جنگیدند و بسیاری در همان گمنامی به شهادت رسیدند و بعضیها هم بخشی از وجودشان را در خاکریز و کانالها جا گذاشتند و با تنی زخمی بازگشتند. هفته دفاع مقدس در تقویم کشورمان ثبت شده و هر سال تکرار میشود، اما بسیاری از این آدمها حتی برای یک بار هم کسی به سراغشان نرفته و همچنان ناشناس و گمنام هستند. علیمحمد نوروزی، یکی از جانبازان حاضر در آسایشگاه مجتمع امام خمینی (ره) در پارک ملت مشهد میگوید: مشکلات برای همه وجود دارد. ذات دنیا سختی و بلاست و اگر مشکل وجود نداشته باشد، به معنی مردن است. باید این مشکلات را تحمل کرد که در صورت تحمل آنها میتوان برنده شد. نباید به دشمن اعتماد کرد، این بزرگترین درسی بود که من از جنگ آموختم. وی میافزاید: در فتح خرمشهر و در سال 61 قطع نخاع شدم. باید برای جانبازان اعصاب و روان دعا کرد، زیرا دردشان دیده نمیشود. سیدیوسف علوی، جانباز قطع نخاعی 70 درصد است که در عملیات فتحالمبین در منطقه شوش دانیال به درجه رفیع جانبازی نائل شده است. این جانباز قطع نخاعی درباره وضع جسمی خود میگوید: مشکلات جانبازان مخصوص خودشان است و کسی نمیتواند لحظهای ما را درک کند مگر اینکه خود جانباز باشد و وضعیتی مشابه ما داشته باشد. تاکنون هم احساس نارضایتی نکردهام، چون در این راه انگیزه و هدف مشخصی داشتهام و منت به سر کسی نمیگذارم.