عدم الزام نصب فیلتر دوده، بازی با جان مردم است
محمود مولایی _ خبرنگار
آلودگی هوای تهران در روز بدون خودرو در صدر اخبار قرار گرفت؛ اینکه خودروسازان چه تمهیداتی برای ارائه خودروهای استاندارد اندیشیدهاند و اینکه چرا خودروها فیلتر دوده ندارند. همین شد که دیروز در جلسه شورای شهر یکی از اعضا از موافقت با درخواست خودروسازان برای عدمالزام نصب فیلتر دوده، به عنوان بازی کردن با جان مردم یاد کرد. ارتباط میان عدماستفاده از فیلتر دوده و آلودگی هوا سیدآرش میلانی را بر آن داشت که در نطق پیش از دستور خود خیابانهای شهر را ایدهآل «تصور» کند. او البته فقط تصور کرد و گفت: «خیابانهایی را تصور کنید مملو از صدای شادی و همهمه کودکان، همسایهها و دوستان. شهری را تصور کنید که به همان اندازه که زمینهای بازی دارد، محل خانهها، مغازهها و ادارههاست. مکانهایی را تصور کنید که در آنها تنها صدای انسان به گوش میرسد و هوا برای دیدن و نفس کشیدن پاک و خالص است و فراتر از همه اینها، یک شهر بدون خودرو را تصور کنید. برای اکثر شهروندان چنین ایدههایی بهنظر غیرقابل تصور میرسد.» سخنگوی کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری با بیان اینکه شهرهای ما مدتهاست تسلیم یک زندگی ماشینی شدهاند، ادامه داد: «برای اهل تهران حداقل بخشی از این تصویر در ایام نوروز در تهران خلوت، نمایان میشود اما ما نباید از این چشمانداز دست بکشیم. لازم است از مرحوم دکترتقی ابتکار، نخستین رئیس سازمان محیطزیست کشور پس از انقلاب یاد کنیم که در مهرماه1359 در سختترین روزهای دفاعمقدس و در ایامی که مردم تهران بهدلیل کمبود سوخت با بسیج همگانی بهمدت 2هفته از خودروی شخصی استفاده نکردند، اثرات این حرکت مردمی را بر کیفیت هوای تهران پایش کرد و از چشمانداز گسترش حملونقل پاک سخن گفت و بر محدودسازی خودروی شخصی تأکید کرد.»
او معتقد است اگر بخواهیم در پایتخت هزاران خودروی دیزلی غیراستاندارد داشته باشیم، وضعیت آلودگی هوای تهران مجددا وارد شرایط ناسالم خواهد شد. عضو شورای شهر تهران تأکید کرد: «درواقع، موافقت با درخواست خودروسازان برای عدمالزام نصب فیلتر دوده یک عقبگرد آشکار و در تضاد روشن با حقالناس، منافع عمومی و مصالح مردم است؛ چراکه بهصورت بسیار مستقیمی به سلامت و بهداشت مردم صدمه وارد میکند و انتظار میرود دولت محترم این پیشنهاد را از دستورکار خارج کند.»
عضو شورای شهر با بیان اینکه از مهمترین اهداف کیفی توسعه دوچرخه تا افق1401 در تهران، افزایش ایمنی دوچرخهسواران در معابر شهری و ایجاد یکپارچگی بین الگوی دوچرخه و کلیه الگوهای حملونقل است، یادآور شد: «چشمانداز توسعه دوچرخه در تهران تا افق مذکور افزایش سهم دوچرخه در سفرهای روزانه شهری از 0.3درصد به 1.5درصد است. این بهمعنای رسیدن از 58هزار نفر/سفر روزانه در وضعیت فعلی به 310هزار نفر/سفر است و باید تا آن زمان 514کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه و 400ایستگاه دوچرخه احداث شود.»
او با تأکید بر اینکه در 18ماه گذشته اقدامات متعددی در حوزه حملونقل پاک صورت گرفته است، عنوان کرد: «احداث 60کیلومتر مسیر ویژه دوچرخه، نصب 60پارکینگ دوچرخه، اجرا و بهرهبرداری از دوچرخه اشتراکی با حدود 18هزار کاربر و 1400دوچرخه و تهیه 5استاندارد و سند راهبردی توسعه دوچرخهسواری در تهران از آن جملهاند. بهنظر میرسد دستیابی به اهداف برنامه سوم مستلزم تقویت جایگاه سازمانی واحد حملونقل پاک، ارتقای هماهنگیهای سازمانی بهویژه در حوزه دسترسی به بوستانها و همراهی بیشتر پلیس راهور در تصویب مسیرهای ویژه دوچرخه است.» حسینیمیلانی در گفتوگوی کوتاه با همشهری درباره اینکه علاوه بر فرهنگسازی، زیرساختهای داشتن هوای پاک در شهر چگونه تامین میشود، گفت: «زیرساخت اصلی باید برای حملونقل عمومی ایجاد شود. زیرا مد حملونقل پاک (دوچرخه و پیادهروی) تا سال1400، 1.5درصد سهم دارد و بار اصلی بر دوش حملونقل عمومی است. پیادهروی و دوچرخهسواری باعث بهبود کیفیت زندگی میشود و همینطور ارتباط و تعامل بیشتر بین افراد در جامعه ایجاد میکند. این فعالیت یکسری دستاوردهای فرهنگی دربردارد و تعاملات انسانی افزایش پیدا میکند. این بحث کیفیت زندگی است و صرفا حملونقل و رسیدن به محل کار نیست. در واقع، یک وجه کیفی را شامل میشود.»
لزوم پایبندی به قانون
در بحث دوچرخه ابتدا آن بخش که متولی نظم و امنیت اجتماعی است، مطرح میشود؛ اعم از پلیس و قوهقضاییه. در واقع مدیریت شهری، گروهها و مخاطبان مد حملونقل عمومی باید شرایطی را فراهم کنند که تفاوت در برداشت از قانون به حداقل برسد و یک زمینه مشترک ایجاد شود و مرزهای همدیگر را رعایت کنند. مثلا در بحث دوچرخه بانوان انتظار این است که آنچه در قانون آمده رعایت شود. در مقابل سختگیری بیش از حد هم نباید باشد و اجازه فعالیتهایی که مجوز آن از شورای امنیت گرفته شده، در شب آخر دیگر برنامه جمعی کنسل نشود. ما باید این تفاهم و گفتوگو را ایجاد کنیم تا امید و اعتماد را در جامعه گسترش دهیم. من فکر میکنم افکار عمومی هم هماکنون جایگاه مهمی در تصمیمگیریهای شهری دارد.